شکاف ادراکی در اینترنت اشیا؛ فناوری اطلاعاتی در برابر فناوری عملیاتی- بخش اول

شرکت پژوهش و تحلیل Futurum که به عنوان یک مؤسسه مبتنی بر فناوری، نوآوری دیجیتال و استراتژی متمرکز بر اختلال بازار فعالیت می‌کند در آخرین گزارش خود (فوریه ۲۰۱۸) به لزوم توجه به وجود یک شکاف در برداشت‌های موجود در دنیای اینترنت اشیا و اهمیت پل زدن میان دو حوزه فناوری اطلاعاتی و فناوری عملیاتی پرداخته است. در این قسمت، به طرح مسئله، اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان و یافته‌های اولیه در این مطالعه اشاره می کنیم؛

مقدمه؛ وجود شکاف ادراکی در اینترنت اشیا

اینترنت اشیا (IoT) با سرعت بسیار زیادی به عنوان فناوری محوری و گشتاری عصر دیجیتال درحال ظهور است. توانایی گردآوری داده از حسگرهایی که در سراسر یک بنگاه جاسازی شده‌اند می‌تواند محرک بینش‌های مختلف و کارایی‌های عملیاتی متفاوت باشد؛ از زنجیره تأمین گرفته تا مشتری. اما اجرای اینترنت اشیا یا حتی اینترنت اشیا صنعتی (IIoT) اغلب مستلزم همکاری نزدیک فناوری اطلاعاتی (IT) و فناوری عملیاتی (OT) در کنار هم است.

فناوری اطلاعاتی مسئولیت مدیریت زیرساخت را برعهده دارد که به جمع آوری و تحلیل داده‌ها می‌پردازد، از جمله داده‌های مربوط به سیستم‌های شبکه‌سازی، رایانش، امنیت، سیستم‍‌های ابری و ذخیره‌سازی داده‌ها. درحالی که IT بر جمع‌آوری و پردازش داده‌ها تمرکز می‌کند، OT بر آن دسته از فناوری‌های عملیاتی که داده تولید می‌کند متمرکز است، داده‌هایی نظیر ماشین‌آلات تولید محور، ابزارها، ناوگان‌ها و سیستم‌های کنترل.

داده‌های جمع آوری شده حاصل از اجرای پروژه‌های اینترنت اشیا که گروه‌های فناوری اطلاعاتی یا فناوری عملیاتی انجام می‌دهند واجد ارزش هستند اما ارزش بیشتر را می‌توان هنگامی خلق کرد که این داده‌ها به صورت مشترک در میان هر دو این گروه‌ها به منظور دریافت چشم‌اندازهای کلی کسب و کار مورد استفاده قرار گیرد. وعده اجرای هرکدام از پروژه‌های اینترنت اشیا در این تلاقی گرد هم می‌آید و نیازمند ترکیب تدبیر و کاردانی از هر دو گروه‌ه مذکور در طراحی، اجرا و عملیات سیستم‌های اینترنت اشیا است.

با این وجود هر دو این گروه‌ها اغلب اهداف، سنجه‌های عملکردی و چشم‌اندازهای متفاوتی در هر دو زمینه همکاری و برآیند کار دارند. برای رسیدن به درک بهتر از این رابطه میان این دو گروه، چه رابطه واقعی یا تصور شده، Futurum Research وضعیت رابطه میان تیم های IT و OT را تا جایی که به طراحی، اجرا و خلق ارزش از طریق فناوری های اینترنت اشیا مرتبط است بررسی کرده است.

اطلاعات جمعیت شناسی

این پیمایش متشکل از ۱۵ سؤال بود و طی ماه‌های اوت و سپتامبر سال ۲۰۱۷ با شرکت ۵۰۰ پاسخگو اجرا شد. به منظور قابل اعتماد بودن، پاسخ دهندگان باید دست کم سطح متوسطی از برنامه ریزی، پیکربندی، مدیریت و یا پذیرفتن مسئولیت نظارتی در چارچوب فناوری اطلاعاتی یا فناوری عملیاتی را داشته باشند. بیش از دو سوم پاسخ دهندگان جایگاه خودشان را به عنوان تصمیم گیرندگان درجه بالا یا اولیه شناسایی کردند. تقریباً ۹۰ درصد از پاسخ دهندگان ذکر کردند که هم در بخش فناوری اطلاعات مسئولیت داشتند و هم در فناوری عملیاتی؛ به طوری که ۶۰ درصد از آنها ذکر کردند که بیشتر در سازمان فناوری اطلاعاتی درگیر بودند تا سازمان فناوری عملیاتی. در طول این گزارش، پاسخ دهندگان حوزه فناوری اطلاعات یا عمدتاً IT به عنوان «متمرکز بر فناوری اطلاعات» مورد اشاره قرار می‌گیرند درحالی که پاسخ دهندگان فناوری عملیاتی یا عمدتاً OT به عنوان «متمرکز بر فناوری عملیاتی» ذکر می‌شوند.

  • تقریباً ۹۱ درصد از پاسخ دهندگان نماینده کسب و کارهایی بودند که در وهله اول در آمریکای شمالی قرار داشتند و از اروپا، اقیانوسیه، خاورمیانه و آفریقا ونیز آمریکای لاتین نیز پاسخ دهندگانی شرکت داشتند.
  • پنجاه درصد از پاسخ دهندگان صاحب کسب و کارهایی با حداقل ۵ هزار کارمند در سطح جهان بودند به طوری که ۱۲.۶ درصد بالغ بر ۵۰ هزار کارمند در سراسر جهان دارند.
  • بزرگترین اطلاعات جمعیت شناختی صنتعی از بخش رسانه‌ها و فناوری بود (۴۱.۸ درصد) درحالی که کوچکترین آنها مربوط به بخش عمومی می‌شد (۵.۲ درصد). دیگر بخش‌های ارائه شده در این پیمایش شامل تولیدات می‌شدند از جمله ساخت و ساز، توزیع، خرده فروشی و لوجستیک (۱۶ درصد)؛ بانکداری و خدمات مالی (۱۵.۲ درصد)؛ مراقبت های پزشکی و دارویی (۸.۴ درصد) و منابع، شامل انرژی، صنایع همگانی و حمل و نقل (۵.۸ درصد). باقیمانده پاسخ دهندگان جایگاه خودشان را به عنوان سایر یا ذکر نشده انتخاب کردند.

یافته ها

سازمان‌هایی که بسیار مشارکتی هستند مستلزم هماهنگی میان واحدهای کسب و کار، تیم‌ها و افراد برای حمایت مؤثر از اهداف کسب و کار هستند. وجود یک رابطه کاری مبتنی بر همکاری برای اجرای فناوری‌های جدید نظیر اینترنت اشیا بسیار حیاتی است، به ویژه هنگامی که آن فناوری‌ها با توانایی ایجاد جریان‌های درآمدی جدید یا مدرن کردن فرایندهای استراتژیک کسب و کار وعده دگرگونی را می‌دهند.

در اینجا این سؤال طرح می‌شود که چقدر مهم است اینترنت اشیا تغییر شکل دهد؟

با تغییر مسیر کسب و کارها به قلمرو دیجیتال حسگرهای اینترنت اشیا دسترسی به داده‌های عملیاتی را که برای بهینه سازی کسب و کارها لازم است تأمین می کنند و محصولات و خدمات جدیدی را که با نیازهای تمام نشدنی مشتریان همسوتر هستند تحویل می‌دهند. هنگامی که اینترنت اشیا به درستی اجرا شود می‌تواند با عرضه این توانایی برای بهبود هرچیزی از کیفیت محصول و منبع یابی گرفته تا نگهداری پیشبینی پذیر و لوجستیک، از نظر دیجیتالی آغاز زنجیره تأمین را با مصرف و تجربه مشتری پیوند بزند. با این وجود هنگامی که با ضعف اجرا شود بعید نیست که سازمان‌ها بازگشت‌های مثبت یا دستاوردهای کارآمدی را متوجه نشوند و حتی ممکن است زنجیره تأمین، تجربه مشتری، فرایندهای کسب و کار و رضایت کارمند را با اختلال روبرو سازد. به عبارت دیگر، همکاری میان فناوری اطلاعاتی و فناوری عملیاتی یکی از عوامل کلیدی موفقیت برای اجرای پروژه‌های موفق اینترنت اشیا است.

نتایج پیمایش شرکت FUTURUM رابطه عملیاتی بسیار نزدیکی را میان گروه‌های اطلاعاتی و عملیاتی به تأیید رساند. با این وجود، این نتایج شش حوزه را نیز برجسته می‌سازند که در آن دریافت و واقعیت میان فناوری اطلاعاتی و فناوری عملیاتی و نیز میان مدیریت سطح متوسط و اجرایی با هم سازگار نیستند.

در بخش بعدی این گزارش به شکاف‌های موجود در خصوص برداشت‌هایی که از فعالیت‌های فناوری اطلاعاتی و فناوری عملیاتی در حوزه اینترنت اشیا وجود دارد می‌پردازیم.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.