مدیران استارتاپ‌های اینترنت اشیا بخوانند!

استفاده مصرف‌کنندگان از فناوری اینترنت اشیا کمک می‌کند تا درک این تکنولوژی برای بسیاری میسر شود. افراد زیادی اینترنت اشیا را با یخچالی که فهرست خرید را به صورت آنلاین به روز می‌کند یا کنتور هوشمند که مصرف برق را با جزئیات نشان می‌دهد یکی فرض می‌کنند. این موارد ایده‌های مفیدی به حساب می‌آیند و ممکن است برای برخی از خانوارها در هزینه‌ها یا زمان، صرفه‌جویی قابل توجهی داشته باشند. با این حال، قدرت مدیریت اینترنت اشیا در کاربردهایی است که مشکلات دنیای واقعی را برطرف می‌سازد و می‌تواند مدل‌های کسب‌وکار در کل صنایع و یا ارائه خدمات عمومی دولتی را دستخوش تحول کند.

بازی واقعی موارد کاربردی B2B یا اینترنت اشیا صنعتی هستند که گاهی اوقات استاندارد صنعت ۰.۴ (Industry 4.0) نامیده می‌شوند. بر اساس اعلام موسسه مک‌کینزی، ۷۰ درصد از ارزش بازار ‌اینترنت اشیا، که برآورد می‌گردد تا سال ۲۰۲۵ به ۱/۱۱ تریلیون دلار برسد، از موارد کاربردی B2B می‌آید. بخش‌هایی که انتظار می‌رود برجسته‌ترین‌ها و سریع‌ترین‌ها در مهاجرت به فناوری و مدیریت اینترنت اشیا باشند، تولیدکنندگان صنعتی، شهرها و حوزه سلامت خواهند بود. در این بخش‌ها کاربرد اینترنت اشیا مهمترین عوامل در زمینه خلق ارزش ارزیابی می‌گردد.

سه دلیل وجود دارد که چرا این موارد بخش‌هایی هستند که باید آنها را مد نظر داشت؛ اول، قدرت مدیریت اینترنت اشیا برای تحول فرآیندهای کسب و کار، دوم، توانایی آنها برای جذب سرمایه‌گذاری و سوم، آنها بهترین گزینه‌ها برای استفاده از مدل‌های جدید کسب و کار هستند که عرضه می شود.

اثر مدیریت اینترنت اشیا بر فرایندهای کسب‌وکار، در کارخانه‌ها بسیار معنادار است. به عنوان مثال مثال، تعمیر و نگهداری پیش‌بینی‌گر که در آن تکنولوژی اینترنت اشیا قادر است مشخص سازد چه زمانی کارکرد ماشین‌ها دچار نقص و اختلال می‌گردد و می‌تواند از از دست رفتن میلیون‌ها دلار در طی چرخه تولید جلوگیری کند. یک شهر می‌تواند از شر ترافیک‌های در هم قفل شده نجات یابد، در صورتی که از داده‌ها و فناوری بهتر برای مدیریت جریان‌های ترافیکی استفاده کند یا بیمارستان‌‌ها می‌توانند میزان بازگشت بیماران را کاهش دهند، اگر بتوانند بر رفتار آنها و مصرف دقیق نسخه‌های تجویزی نظارت داشته باشند‌. اینها همگی مشکلات دنیای واقعی هستند که به یک راه‌حل مناسب نیاز‌مندند.

در حال حاضر شرکت‌هایی در این زمینه‌ها مشغول کارند تا با مدیریت اینترنت اشیا فناوری‌های نوآورانه طراحی و ارائه کنند. در صورت وجود یک نیاز مشخص بازار، سرمایه‌گذاری بیشتر قابل دسترسی است. چنین شرکت‌هایی قصد دارند بفهمند آیا تقاضا برای یک تکنولوژی ویژه وجود دارد یا خیر و نیز بازده سرمایه‌گذاری به چه صورتی خواهد بود. همراه با تأمین مالی، شرکت‌ها باید با یکدیگر کار کنند تا محصولات خود را به بازار عرضه نمایند. همچنین، برای درک ارزش ‌اینترنت اشیا، سازمان‌ها باید مدل‌های کسب و کار جدید را هم در نظر بگیرند.

به عنوان مثال، تلفیق نظارت از راه دور با اینترنت اشیا می‌تواند مدل‌های جدید «هر چیزی به عنوان یک سرویس» را فعال کند. برای نمونه، فناوری استارت‌آپ اینترنت اشیا نروژی کیج‌آی (CageEye) به صورت از راه دور ماهی‌های سالمون را تحت نظارت می‌گیرد تا اطلاعاتی در مورد نحوه تغذیه آنها به دست آورد و به کشاورزان بگوید چه زمانی باید عملیات تغذیه آنها انجام گیرد. با اتصال سنسورها به یک سیستم تغذیه اتوماتیک، برای اولین بار، «تغذیه به عنوان یک سرویس» عملیاتی می‌شود و افزایش عملکرد و کاهش هزینه‌ها را همراه دارد.

لازم است برای کسب مزایای ارائه شده توسط تکنولوژی اینترنت اشیا مانند کیج‌آی مدیریت و رهبری وجود داشته باشد؛ فناوری نوآورانه و سرمایه‌گذاری به تنهایی کافی نیستند. واقعیت این است که مدیریت اینترنت اشیا می‌‌تواند یک تغییر انقلابی در مسیر عملکرد کسب‌وکارها و شهرها ایجاد کند و این که دولت‌ها چگونه خدمات عمومی حیاتی مانند بیمه و درمان را ارائه می‌دهند و این نیاز به رهبرانی دارد که مایل به درک فرصت‌ها و چالش‌ها هستند و آمادگی دارند که با دیگران برای پیاده‌سازی آن کار کنند.

موفقیت به مدیریت نیازمند است تا فرصت را در زمان حال و آینده در نظر بگیرد و بتواند از ظرفیت‌های اینترنت اشیا حداکثر بهره‌گیری را داشته باشد. آنها باید کل اکوسیستم سازمان خود را مشاهده کنند تا تصویر کاملی را از آنچه که ممکن است ببینند. برخی از موانع بالقوه وجود دارد که باید بر آنها فائق آمد؛ زمانی که داده‌ها جمع‌آوری شد، چگونه باید این اطلاعات را مدیریت نمود؟ مثلا برای چیزی مانند خدمات بهداشتی و درمانی ملی، نگرانی‌های مرتبط با نقض حریم خصوصی وجود دارد که باید درک شود. جامعه باید اطمینان داشته باشد که داده‌ها امن هستند. همچنین، اینترنت اشیا ممکن است به سرمایه‌گذاری بیشتری در زیرساخت‌های فناوری اطلاعات و شبکه‌ها نیاز داشته باشد. بسیاری از سازمان‌ها و دولت‌ها در پروژه‌های فناوری اطلاعات ضعیف عمل کرده‌اند که می‌تواند آنها را محتاط کند. همچنین، آیا شرکت‌ها را می‌توان با موفقیت برای ایجاد تغییرات اساسی در چگونگی رسیدن به اهداف کسب و کار مدیریت و رهبری نمود؟ سازمان‌های بزرگ احتمالا در برابر تغییر مقاومت خواهند کرد.

موفقیت استاندارد صنعت ۰/۴ به معنای نشاندن بازیگران صحیح دور یک میز است. مخترعان باید ایده‌های نوین خود را مطرح کنند. حضور تصمیم‌سازان و سیاست‌مداران لازم است زیرا می‌توانند ابداعات را به وسیله قانون‌گذاری و زیرساخت‌های درست نیرو ببخشند، سرمایه‌گذاران سوخت مجموعه را می‌رسانند و مدیران صنعتی در نهایت با خلاقیت و تدبیر این راهکارها را به سمت موفقیت پیاده‌سازی می‌کنند. جایزه بزرگ عملکرد مناسب در مدیریت اینترنت اشیا و کارآمدی بالاتر صنایع، شهرها و دولت خواهد بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.