ژاکت میخواهد دیجیکالای مجازی شود
در میان استارتاپها، برخی به جامعه و صنایع گوناگون خدمات میدهند، برخی نیز به یاری دیگر استارتاپها میشتابند، نیازهای فنی و آموزشی آنها را برطرف و به رونقشان کمک میکنند. همیار وردپرس از استارتاپهایی است که به راهاندازی فنی کسبوکارهای اینترنتی، آموزش درباره آنها و همچنین فروش خدمات مجازی یاری میرساند. استارتاپی روبهرشد که اگر معیار را رشد بگذاریم، میتوان آن را در لیست 10 استارتاپ برتر اکوسیستم ایران قرار داد. گفتوگوی ما با علی حاجمحمدی، مدیرعامل استارتاپ همیار وردپرس را بخوانید.
آقای حاجمحمدی، برای آغاز بگویید چرا همیار وردپرس ؟ کمی درباره خود وردپرس بگویید. شما برای وردپرس چه میکنید؟
وردپرس یک سایتساز آمریکایی است و کسی که میخواهد سایتی بسازد نیازی ندارد، برای آن پولی پرداخت کند. فرد میتواند آن را نصب کند و به همین ترتیب سایت بالا میآید. حدود 15 سال پیش یک گروه به نام «وردپرس فارسی» این برنامه را فارسی کردند. من هم میخواستم عضو این گروه شوم، بعد تصمیم گرفتم کاری را با نام جداگانه و در فیلد جداگانه انجام دهم. در سال 90 این کار را آغاز کردم و نام آن را «همیار وردپرس فارسی» گذاشتم. ولی آن گروه وردپرس فارسی ضعیف و ضعیفتر شد و نام ما «همیار وردپرس» شد. فعالیت ما هر روز بیشتر شد، یک استارتاپ بودیم و از هر راهی که ممکن بود، پول درمیآوردیم. الان همیار توسعه یافته، یک استارتاپ جدا و در برخی فعالیتها یک شرکت جداگانه شده است.
ما در همیار وردپرس پروژه طراحی سایت با وردپرس میگرفتیم، محصولات آماده مانند قالب و پلاگین برای فروش میگذاشتیم و دورههای آموزشی هم برگزار میکردیم. تیمی که کار طراحی سایت انجام میداد، به اندازهای بزرگ و فعالیتهای آن زیاد شد که نام آن را «همیار توسعه» گذاشتیم که امروز در دفتر جداگانهای کار میکنند. تیمی که فروش قالب و افزونه را بر عهده داشت، اکنون به نام ژاکِت کار میکند و تیم آموزش هم با همین نام مشغول به کار هستند.
از چه زمانی استارتاپ شدید؟
من در سال 91 برای ادامه و گسترش کار از اصفهان به تهران آمدم. استارتاپ شدن ما دو سال طول کشید. چون به ساختار استارتاپ و داشتن بیزینسمدل فکر نمیکردیم. فقط به فکر درآمد بودیم. در تهران با پدیده و فرهنگ استارتاپ آشنا شدم، ساختار را درست و منابع انسانی را تامین کردیم و به این ترتیب استارتاپ شدیم.
با نگاه به سایت همیار وردپرس به نظر میرسد که آموزش، محور و بنیاد کار شماست ولی شما به دو فعالیت همزمان دیگر هم اشاره کردید. آموزشمحور هستید یا آموزش یکی از کارهای شماست؟ سازوکار آموزشی شما چیست و در چه زمینههایی برنامه آموزشی دارید؟
ما دو بخش خدمات و یک بخش فروش داریم. خدمات ما آموزش و طراحی سایت است و فروشگاه ما ژاکِت نام دارد. آموزشها حضوری و غیرحضوری است و من هم یکی از مدرسان دورههای آموزشی هستم. راههای درآمد از سیستمهای اپنسورس و رایگان همین است و کسی نمیتواند به دیگری وردپرس یا لینوکس را بفروشد. چون این برنامهها رایگان هستند. یا باید خدمات و محصولی در این زمینه ارائه دهید، یا آن را آموزش دهید تا بتوانید درآمد داشته باشید.
ممکن است کسی بخواهد به جای ویندوز از لینوکس استفاده کند، یا به جای پول دادن به برنامهنویس، از وردپرس رایگان استفاده کند. در هر صورت باید کار با آنها را یاد بگیرد. در آموزش برنامه، ما پیش از این موضوعات وردپرس را جزءبهجزء آموزش میدادیم. بعد یک دوره آموزش جامع به نام «وبمستران هوشمند» طراحی کردیم. در این دوره ساختن سایت، فروشگاه مجازی، تامین امنیت آن، به درآمد رساندن آن و سایر موارد مرتبط را آموزش دادیم. این دوره بسیار جامع و کاربردی شد و استقبال از آن بیش از انتظار بود. دانشجویان زیادی از آن استقبال کردند و موفقیتهای کسبوکاری بسیاری داشتیم. مثلا کسی عطرفروشی داشت و پسرش فروشگاه آنلاین فروش عطر راهاندازی کرد و درآمد او از پدرش بسیار بیشتر شد. کسانی را که در این دورهها شرکت کرده و خروجی خوبی داشتند، در یکجا به نام «شهر وبمستران هوشمند» گردآوردیم. الان افرادی با ایدهها و کارهای مختلف مثل عطرفروشی آنلاین، رژیم لاغری آنلاین، فروش آنلاین لباس کودک و غیره سایتهای خود را راهاندازی میکنند و اغلب به درآمد میرسند. ما با آنها در تعامل هستیم و در رویدادهای مختلف دور هم مینشینیم، گپ میزنیم و تبادل نظر میکنیم.
درباره طراحی سایت بگویید. شما گفتید کسی که کار با وردپرس را بلد باشد، نیازی نیست برای راهاندازی سایت پول بدهد.
نام گروه طراحی سایت، همیار توسعه است. در این گروه، همکاران نیاز مشتریانی را که خودشان درخواست طراحی سایت دارند، بررسی و سپس زمان و هزینه را برآورد میکنند. برخی میخواهند سایت راهاندازی کنند و برخی هم سایت دارند و میخواهند آن را بهبود بخشند. در این میان سایتهای فروشگاهی به دلیل وجود درگاه بانکی و طبقهبندی محصولات، کار بیشتر و هزینه بالاتر دارند. سایتهای علمی، خبری و… کار کمتر و هزینه پایینتری دارند.
محصولاتی که در ژاکت میفروشید، محدود به پکیجهای طراحی سایت است؟
ژاکت یک بازار است که افراد متخصص در زمینههای مختلف محصولات خود را آنجا ارائه میکنند. ما فرهنگ جدیدی ایجاد کردیم که افراد متخصص مانند برنامهنویس، محتوانویس، گرافیست، گوینده و… محصولات خود را در ژاکِت ارائه دهند و خریداران آن را ببینند و بخرند. فروش در ژاکت با ماهی پنجمیلیون تومان آغاز شد. در این میان سهم ما از فروش حدود ۲۰درصد از مبلغ تعیینشده است. بعضی از فروشندگان ژاکت ماهانه ۱۰ میلیون و بیشتر درآمد دارند. محصولات ژاکت کالا نیستند، خدمات مجازی هستند. مثلا برنامهنویس یک مجموعه برنامهنویسی میسازد و آن را بهعنوان یک محصول عرضه میکند. یا گرافیست مدلهای کارت ویزیت، بروشور، کاتالوگ و… را طراحی میکند و آن را میفروشد. تنها نام و مشخصات روی کارت را برای هر خریدار تغییر میدهد.
تنوع خدماتی که در ژاکت ارائه میشود، چقدر بالا است؟
در کلیه زمینههای موزیک، ویدیو، گویندگی، محتوا، انواع مشاوره و هرگونه خدمات دیجیتال که فروشنده و خریدار داشته باشد، در ژاکت محصول ارائه میشود. همه خدمات و محصولات مجازی خواهد بود و برنامه ما این است که یک دیجیکالای مجازی شویم. در ژاکت امکان خرید و فروش فیلم، موزیک، فایل گرافیکی باکیفیت و سایر خدمات دیجیتال و مجازی را خواهید داشت. همچنین بخش جدیدی به نام «ژاکت استودیو» هم اضافه میشود که مردم در آن تواناییها یا خدمات خود را میفروشند. مثلا کسی صدای خوبی دارد و گویندگی میکند و دیگری خریدار صدای اوست. پس هرکسی با تخصص خود میتواند به صورت مجازی، خدماتی عرضه کند. این نوع بازار بسیار پرطرفدار است. چون توانمندیهای زیادی در کشور داریم که نادیده گرفته شده و به شکوفایی و درآمد نرسیده است.
برای اینکه این بازار مجازی را رونق ببخشید و تعداد فروشندگان و خریداران را افزایش دهید، چه برنامهها و خدمات جذابی ارائه میدهید؟
اگر کسی بخواهد تخصص یا توانایی خود را عرضه کند، باید یک سایت راهاندازی کند، مبلغی را سرمایهگذاری و پولی را برای تبلیغات هزینه کند. این هزینهها برای کسانی که خدمات خود را در ژاکِت عرضه کنند، صفر است. کاربر خدمات خود را عرضه میکند و 20درصد حاشیه سود ما در برابر درآمد احتمالی و هزینههای راهاندازی یک سایت، به چشم نمیآید. ما کارهای قانونی را هم برای آنها راحت کردهایم. از طرفی در اینجا کسی نگران معرفی و جا انداختن خود نیست. یک بازار است که فروشنده و خریدار در آن هستند.
یکی از مشکلات ما در ایران این است که هم فروشندگان درباره روش ارائه خدمات و راضی کردن خریدار توجیه نیستند، هم بسیاری از خریداران بسیار پرتوقع هستند. مثلا ممکن است خریدار به برنامهنویس بگوید چون سایت برای من طراحی کردی، باید اینماد هم بگیری. ما قوانین دقیقی گذاشتیم، یک بار فروشنده و یک بار خریدار را درباره میزان خدمات توجیه کردیم. یعنی زبان مشترک آنها شدیم. بسیاری از مخاطبان ژاکت برنامهنویس هستند و اغلب برنامهنویسان زیر نظر یک سایت دیگر نمیروند و ترجیح میدهند خودشان برنامهای مانند ژاکت بنویسند. ولی ما به اندازهای خدمات و امکانات فراهم کردیم و قوانین دقیق گذاشتیم که برنامهنویس ترجیح میدهد در این فضا بیدردسر کار کند. سیستمهای پشتیبانی، لایسنس و امنیتی داریم و خریدار و فروشنده بینگرانی در این فضا فعالیت میکنند.
قیمتگذاری این خدمات چگونه انجام میشود؟ شما قیمتگذاری میکنید یا فروشنده و خریدار به توافق میرسند؟
ما بر اساس قیمتی که تقاضا دارد، قیمتگذاری میکنیم. شاید یک فروشنده قیمت خدمات خود را عادلانه نداند و بخواهد قیمت بالاتر بگذارد. ما دست او را باز میگذاریم، ولی اگر خدماتش فروش نرفت، پاسخگو نیستیم. اتفاقی که غالبا میافتد، این است که خدمات فروخته نمیشود و فروشنده قیمتگذاری رایج را میپذیرد. در اینجا بهطور خودکار تنظیم بازار رخ میدهد. اگر بخواهیم قیمت را بالا ببریم، همه را متناسب بالا میبریم که بازاری عادلانه داشته باشیم.
شما در ایران رقیب هم دارید؟
وردپرس حوزه جذابی است و بسیاری الان به سراغ آن آمدهاند. مثلا مجتمع فنی تهران سالها پیش اصلا وردپرس را تحویل نمیگرفت، ولی الان دورههای آموزش وردپرس دارد. فرانش و فرادرس از استارتاپهایی هستند که آموزش وردپرس را به کارهایشان اضافه کردهاند. ولی کسی مانند همیار وردپرس در هر سه زمینه با هم کار نمیکند.
از این پرسش که رقیب دارید یا نه، میخواهم به این پرسش برسم که حجم بازار آموزش و کسبوکار وابسته به وردپرس چقدر است و شما چند درصد آن را در دست دارید؟
بازاری که ما در آن فعالیت میکنیم، در حالت بزرگتر، بازار راهاندازی کسبوکارهای اینترنتی است. درست است که دیجیکالا از سرآمدان آن است، ولی هنوز بسیار جای کار دارد. به همت کسبوکارهایی مانند دیجیکالا و اسنپ، همچنین به واسطه امکانی مانند کانال تلگرامی، مردم فهمیدند که میشود از اینترنت درآمد کسب کرد. بر اساس آمار الکسا، در ایران 24 میلیون وبسایت داریم که میتوان گفت یک میلیون آن آماده برای کسبوکار اینترنتی است، یا در این زمینه فعال است. از طرفی 25درصد سایتهای جهان با وردپرس هستند. جالب است که در ایران آمار استفادهکنندگان وردپرس از جهان بیشتر است. چون در ایران منابع چندان قوی برای برنامهنویسی نداریم و اکثر سرویسهای خارجی برای ما بسته است. از طرفی دوران اوج وردپرس با آشنایی ایرانیان با کسبوکارهای اینترنتی همزمان شد. میتوانم بگویم 30 درصد وبسایتهای کسبوکارهای اینترنتی یعنی حدود 300هزار سایت در ایران وردپرس است. فکر میکنم از این 300 هزار سایت ما توانستیم با 100 تا 150 هزار سایت کار کنیم.
شما متمرکز بر وردپرس هستید. اگر روزی امپراتوری وردپرس در ایران و جهان نزول کرد، همیار وردپرس چه برنامهای خواهد داشت؟
هیچوقت یک بستر وابسته به سرور نزول نمیکند. اتفاقی که میافتد، این است که یا وب و وبسایتها کنار میروند، یا وب هست، وبسایت طرفدار دارد و وردپرس هم طرفدار دارد. چون اینقدر حجم خدمات و محصولات وردپرس در سطح جهان زیاد است که هرکس بخشی از آن را استفاده میکند. شاید کامپیوتر تا حدودی جای خود را به موبایل بدهد که وردپرس خود را با موبایل سازگار کرده است.
درباره تیم بگویید. چند نفر اینجا کار میکنند؟ از کنشها به نظر میرسد تیمی شاد و چابک در همیار وردپرس دارید.
در همیار وردپرس همکاران تکتک به تیم پیوستند. آنها با سختگیری گزینش و تواناترینها استخدام میشوند، سپس دستشان در مسئولیتی که دارند، باز است. ما با رقم و سمتی که مایل هستند، با آنها قرارداد میبندیم. ممکن است کسی گرافیست باشد، ولی در برنامهنویسی هم ماهر باشد و بخواهد در این زمینه کار کند. همچنین برنامههایی چون همخوان داریم و با هم کتابهایی در زمینه رشد فردی و کاری میخوانیم و بررسی میکنیم. گاهی صبحانه یا ناهار کاری داریم و در مجموع میکوشیم که تعامل همکاران بالا باشد. وقتی همکاران آزادی دارند، ذهن بازتر و خلاقتری هم دارند و دلسوزانه کار میکنند. گاهی من به همکاران میگویم بچهها به خانه بروید. فردا هم هست و کار را ادامه میدهیم. الان این پتانسیل درحال شکلگیری است که ساعت کار را حذف کنیم و افراد فقط بر اساس بازدهی کار کنند.
از دید شما چالشها و نیازهای اکوسیستم که چالشها و نیازهای شما هم هستند، چیست؟
نیاز اکوسیستم مرجعی است که استارتاپها بتوانند در آن بستر با هم تعامل داشته باشند. خوشبختانه اتحادیه راه افتاده و ما هم عضو هستیم. چالش کار استارتاپی در ایران زیاد است. مهمترین چالش اکوسیستم، ضعف قوانین و تغییر دائمی قوانین و نظرات است. اینکه ما نمیدانیم شبکههای اجتماعی تا کی هستند و داستان فیلتر شدن یا ماندن آنها چیست، کار را معلق میکند. این خیلی بد است که با این حد وابستگی جامعه و کسبوکارها به شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، آنها را اینگونه بلاتکلیف نگه میدارند.
قوانین بیمه و مالیات برای ما درست تعریف نشده است. از طرفی، وضعیت زیرساخت اینترنت برای شرکتها خیلی خراب است. یعنی ما یا باید با هزینه بسیار بالا و سنگین، آنتنهای گیرنده اینترنت نصب کنیم، یا شرکتهای عرضه اینترنت، همان ADSL را با کیفیت بهتر به ما عرضه کنند، ولی نمیکنند. مثلا انتظار دارند ما به پارک علم و فناوری پردیس برویم تا امکانات بگیریم. اولا ما از آن مرحله عبور کردهایم و مهمتر اینکه تیم متخصص ما آنجا نمیرود. یکی از مشکلات ما این است که نوع کسبوکار ما در جامعه درک نمیشود. حسابدار استخدام میکنیم، ادبیات حسابدار با ادبیات ما زمین تا آسمان فرق دارد.
شناخت مردم به کسبوکارهای اینترنتی بدبینانه است. ما در جامعه خیلی سخت میتوانیم خودمان را معرفی کنیم و رسانهای در اختیار نداریم. من همیشه رادیو اقتصاد گوش میکنم، درباره همه چیز صحبت میکنند به جز آیتی و استارتاپها. البته الان به همت اسنپ و دیجیکالا کمی فضا عوض شده است. در تفکر جامعه، کسی که چند سال در دانشگاه درس خوانده و دکترا دارد، در مقایسه با کسی که استارتاپ دارد، ارزشآفرینی بیشتری انجام داده است. من حاضرم این را بنویسم و امضا کنم که مجموع درآمد ما از صنعت آیتی و استارتاپ از مجموع درآمد نفتی ما بیشتر خواهد شد.
ما عسلویه را بهعنوان مرکز صنعت نفت و گاز داریم، ولی فضای مشابهی برای استارتاپها نداریم. البته این خیلی رویایی و دور از دسترس است. درحالیکه آیتی و استارتاپها هستند که میتوانند یک انقلاب اقتصادی به وجود آورند. در دنیا استارتاپهایی هستند که درآمد آنها از درآمد کل هتلهای زنجیرهای هیلتون در جهان بیشتر است. اگر به جای این همه تمرکز و سرمایهگذاری روی تولید و واردات، به استارتاپها در ایران توجه و به آنها بودجه اختصاص داده شود، اتفاقات خوبی در اقتصاد کشور میافتد.
شما مانند بسیاری از مدیران استارتاپی جوان هستید. متولد چه سالی هستید، در چه رشتهای تحصیل کردید؟
من متولد سال 71 هستم. مهندسی مواد گرایش متالوژی در دانشگاه مالکاشتر اصفهان میخواندم که انصراف دادم و کسبوکارم را راه انداختم. الان رشته تجارت الکترونیک میخوانم. پدر من فرهنگی بود و من از سال دوم دبیرستان دیگر پول توجیبی از خانواده قبول نکردم. کار وب و طراحی وب انجام میدادم و از سال 90 هم این کار را آغاز کردم.
گفتوگو: پریسا اماموردیلو