خسارت واقعی را از دولت بپرسید نه کسب‌وکارها

یادداشتی از میلادنوری، مدیر شرکت توکان‌تک

آماری که رسانه‌ها از خسارت‌های بی اینترنتی  وارده بر استارتاپ‌ها منتشر کردند شامل کسب‌وکارهای آنلاینی است که از درگاه پرداختی آنلاین استفاده می‌کنند. اما کسب‌وکارهای آنلاین چه کسانی هستند؟ برای مثال کسب‌وکارهای خانگی که به صورت آفلاین فعالیت می‌کنند نیز از ابزارهای آنلاینی مانند شبکه‌های اجتماعی برای ارتباط با مشتریان خود استفاده می‌‌کنند. اما ضرر و زیان آن‌ها به چشم نمی‌آید.

همچنین تیم‌های فنی استارتاپ‌ها که ابزار کارشان اینترنت است و هیچگونه جایگزینی برای آن در شبکه‌ ملی وجود ندارد، روزهای زیادی را بیکار بودند یا اصلا چرا راه دور برویم، چه‌کسی خسارت‌های فریلنسرهایی اعم از برنامه‌نویسان، لیدرها و … که به صورت شخصی فعالیت می‌کنند را در زمان بی اینترنتی برآورد کرده است. از نظر من ما باید همه کسب‌وکارهایی که فعالیتشان وابسته به اینترنت است را بررسی کنیم نه صرفا کسب‌وکارهای آنلاینی که از نظر مسئولین شامل برخی استارتاپ حمل‌ونقل آنلاین، فروشگاه‌های بزرگ آنلاین، درگاه‌ بانکی و … می‌شود. هر چند این استارتاپ‌ها هم با اینکه در روزهای بی اینترنتی در دسترس بودند اما با درصد زیادی از خسارت روبرو شدند. چون آن‌ها نیز نتوانستند از همه پتانسیل خود استفاده کنند و به ابزارهای آمار، تحلیل و آنالیز خود در اینترنت جهانی دسترسی نداشتند.

برای مثال بسیاری از ورودی‌های سایت از طریق جستجو اسم آن برنامه در گوگل شکل می‌گیرد. به این معنی که کاربران با جستجو در گوگل هدف مورد نظر خود را پیدا کرده و کم پیش می‌آید که آدرس یک سایت را در آدرس‌بار تایپ کنند. درهمین راستا بسیاری از استارتاپ‌ها آدرس سایت خود را برای کاربران پیامک کردند. از طرفی تنها در دسترس بودن یک برنامه کافی نیست، این کسب‌وکارها برای توسعه و ارائه نسخه جدید اپلیکیشن خود نیاز به اینترنت دارند.

اولین کار برای جبران این خسارت‌ها این است که خسارت بیشتر به آن‌ها وارد نشود که متاسفانه با وصل نیمه‌کاره اینترنت بین‌المللی این ضرر و زیان‌ها همچنان ادامه دارد. بسیاری از کسب‌وکارهای آنلاین از اینترنت موبایل برای کار خود استفاده می‌کنند که در حال حاضر دسترسی به آن ممکن نیست. از سوی دیگر وزیر ارتباطات یک گیگ اینترنت یک روزه به عنوان دلجویی به افراد هدیه دادند در حالیکه اینترنت گوشی‌های موبایل قطع است.

نهادهای حاکمیتی برای حل این موضوع دو تفکر را در پیش گرفته‌اند. یکی آن است که چه اقداماتی انجام دهیم تا در صورت بی اینترنتی خسارت کمتری به کسب‌‌وکارها وارد شود. که از نظر من قطع اینترنت به هر دلیلی تصمیم اشتباهی است و در هر صورت ضرر و زیان‌هایی به همراه دارد. تفکر دومی که مسئولین به آن اصرار دارند رفع نواقص شبکه ملی و جایگزین آن به جای اینترنت بین‌المللی است. این عمل در صورتی می‌تواند قابل اجرا باشد که از بسیاری از کسب‌وکارها چشم‌پوشی کنیم. همچنین امکان بومی کردن بسیاری از ابزارها مانند گوگل آنالیتیک که یک سرویس تحلیلی است، وجود ندارد. نمی‌توان با ساختن چند برنامه و نشان دادن چند کسب‌وکار که در ظاهر به خوبی در حال فعالیت هستند، شبکه ملی را مفید نشان داد.

از طرفی وزیر ارتباطات اعلام کرده است که برای برآورد خسارت کسب‌وکارها باید جلسه‌ای با اتحادیه کسب‌وکارهای نوپا و نظام صنفی رایانه‌ای گذاشته شود. من فکر می‌کنم نیازی نیست که مسئولین و وزیر از ما بپرسند که میزان خسارت به چه اندازه بوده است درواقع این کسب‌وکارها هستند که باید از وزیر بپرسند خسارت واقعی چقدر است چون دیتای حقیقی را آن‌ها دارند. خسارت‌های وارد شده به کسب‌وکارها به هیچ‌عنوان قابل جبران نیست و با این اقدامات شاید تنها بخش کوچکی از خسارت‌های مستقیم را بتوان جبران کرد.

دیدن این نوشته‌ها نیز به شما پیشنهاد می‌شود:
با این اینترنت، استارتاپ‌ها خواهند مرد!
بازگشت جو بی‌اعتمادی به اکوسیستم استارتاپی
ناامیدی حاکم بر اکوسیستم ترمیم‌ناپذیر است
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.