فرصت بلاکچین از کفمان میرود؟
خطر تکرار تجربه پیامرسانها در یک فناوری انقلابی
آرتکالکتیو یک پلتفرم آنلاین جهانی است که هدف جذابی را دنبال میکند؛ جلوگیری از تقلب و فریبکاری در بازار فروش آثار هنری. برای بهتر درک شدن بحث، فقط تصور کنید تابلویی که همین چند وقت پیش از هنرمند سرشناس انگلیسی، دیوید هاکنی به قیمت 90 میلیون دلار فروخته شد تقلبی از آب در بیاید. یا سرچی در گوگل بزنید تا ببینید که سالانه چند صد میلیون دلار کلاهبرداری با آثار تقلبی هنری در حوزه هنرهای تجسمی انجام میشود. آرتکالکتیو که بنیانگذار آن یک نقاش جوان است میخواهد در بازار هنر به یک مرجع مطمئن بدل شود که علاوه بر جلوگیری از چنین فریبهایی این فرصت را برای خالقان آثار هنری هم به وجود آورد که از هر بار فروش اثرشان سهمی داشته باشند.
اما تمام آنچه استارتاپ آرتکالکتیو برای تحقق ایده جسورانهاش روی آن حساب باز کرده چیزی جز تکنولوژی بلاکچین نیست. تنها بلاکچین است که میتواند زنجیرهای از تراکنشهای امن را در جایی ثبت کند که هم همه به آن دسترسی داشته باشند و هم کسی نتواند در آن دست ببرد و آن را به نفع خودش دستکاری کند. این خاصیت اصلی فناوریای است که این روزها همه جای دنیا در مورد آن صحبت میشود. آرتکالکتیو، رمزنگاری پیچیده و شفافیتی که در برابر فریب و تقلب ایجاد میکند بلاکچین را به یک فناوری بدون مرز و البته انقلابی بدل کرده است. یعنی به جای اینکه جایی مانند حراجی کریستی یا فلان هنرمند معتبر بخواهد با هزاران سندی که در دست دارند اصالت یک اثر هنری را ثبت کنند، کافی است که به سابقه «زنجیره بلوکی» آن اثر در یک پلتفرم بلاکچینی نگاهی بیندازید تا بدانید خالق آن کیست، در چه ژانری و کی و کجا خلق شده، و تا به حال چند بار و به چه قیمتهایی فروخته شده است.
از دنیای هنر و استارتاپ آرتکالکتیو بیاییم به دنیای اقتصاد و پول. فرض کنید 1 میلیون دلار خارج کشور دارید. مجبورید برای آوردن آن به ایران دست به دامان دور زدن تحریمها و خرج کردن حداقل 10 دردصد آن شوید. حالا بیایید آن را تبدیل به بیتکوین کنید و در داخل کشور یا در هر کجای دیگر دنیا آن را نقد کنید. اما اگر خرید و فروش بیتکوین در داخل کشور ممنوع باشد چه؟ این همان اتفاقی است که این روزها برای یکی از مهمترین فرزندان فناوری بلاکچین یعنی رمزارزها افتاده است.
بانک مرکزی ایران و دیگر سیاستگذاران پولی و مالی که فکر میکنند بلاکچین یعنی کنار رفتن دولت و سیاستگذار، با مصوبهها و ابلاغیههای چندخطی راه را بر توسعه یکی از فناوریهایی بستهاند که بسیاری اعتقاد دارند اگر شرکتهایی چون فیسبوک و تلگرام کمی سریعتر از اکنون، روی رمزارزهای خود کار کنند و ما از آنها عقب بیفتیم اقتصاد کشور دست رمزارزهایی میافتد که هیچ کنترلی روی آنها وجود نخواهد داشت.
اخبار اکوسیستم استارتاپی ایران در تلگرام آیچیزها دنبال کنید
اعتماد و شفافیت و تمرکززدایی از مراجع سنتی مهمترین کارکرد بلاکچین است. چیزی که این روزها از اقتصاد کشور که در دورهای سخت از تحریمها قرار گرفته در حال دریغ شدن است. اقتصادی که میتواند میلیاردها دلار را با کمک رمزارزها به داخل یا خارج کشور جابهجا کند اما بانک مرکزیاش در یک اطلاعیه 800 کلمهای راه را بر توسعه این تکنولوژی در داخل کشور بسته است.
عباس آشتیانی، معاون توسعه کسبوکار شرکت سیتکس است. شرکتی که روی فناوری بلاکچین تمرکز دارد. او با اشاره به روند تکامل بشریت و نقشی که در این میان بلاکچین برعهده خواهد گرفت میگوید: «بلاکچین بخشی از روند تکامل بشر است. روزگاری، واسطهایی مانند بانک و ثبت املاک در پاسخ به نیازهای بشر شکل گرفتند. اما در ادامه فسادزا و کند بودن روندها مشخص شد و فلسفه وجودی نهادهای واسط بهمرور کمرنگتر شد. بلاکچین پلتفرمهایی را به وجود خواهد آورد که جای نهادهای سنتی را خواهند گرفت.» اما مصطفی نقیپورفر مدیر آزمایشگاه بلاکچین خانه نوآوری اعتقاد دارد بلاکچین حداقل به معنای حذف نهادهای واسط دولتی نیست. او میگوید: «ما حتما به سیستمهای رگولاتور متمرکز هم نیاز داریم و قرار نیست بلاکچین، رگولاتور بودن دولت را تعطیل کند؛ بلکه قرار است به او در انجام وظیفهاش که خدمت به شهروندان است کمک میکند.»
مطالب مرتبط:
-
دولت دکمه آندو را بزند،همین!
-
اگر به بلاکچین توجه نکنیم، یا منقرض میشویم یا بَرده
-
اکوسیستم بلاکچینی ایران را تقویت کنیم!
به نظر میرسد این همان جایی است که بسیاری از مقامها و سیاستگذاران دولتی از آن هراس دارند. یعنی توسعه پلتفرمهایی که دولت نظارتی روی آنها نداشته باشد. اما کارشناسان ایرانی که روی این فناوری کار میکنند اعتقاد دارند باید از هر نوع فناوری و محصول بلاکچینی داخلی حمایت کرد چرا که اگر تجربه پیامرسانهای خارجی در این زمینه هم تکرار شود دیگر خطر صرفا در حد «دیتای ایرانیها در دست خارجیها» نخواهد بود و ممکن است در یک بازه دو ساله کل اقتصاد کشور دست شرکتهایی بیفتد که نهتنها ایرانی نیستند بلکه به هیچوجه هم نمیتوان جلوی آنها سدی ایجاد کرد.
محمد طهرانی مدیر توسعه بازار شرکت ققنوس؛ یکی از اولین شرکتهای ایرانی که روی توسعه یک پلتفرم بلاکچینی برای ارائه یک رمزارز ملی کار کرده پیشبینی میکند که اگر برای فناوری بلاکچین هم اتفاقی مشابه با ماجرای پیامرسانهای داخلی رخ دهد، بعد از ورود رمزارزهایی مانند تُن تلگرام یا لیبرای فیسبوک به کشور، تازه دولت به فکر لزوم داشتن نمونههای موفق داخلی خواهد افتاد و آن موقعی است که بیشتر نقدینگی ایرانیها تبدیل به پولهایی شده که سیاستگذار و مالک برند آنها شرکتهای خارجی هستند؛ و این بزرگترین خطری است که محدودیتهای ایجاد شده برای فعالیت شرکتهایی که در داخل کشور روی بلاکچین و رمزارزها کار میکنند میتواند برای اقتصاد ایران داشته باشد.
باید منتظر ماند دید بلاکچین هم به سرنوشت فناوریهایی دچار میشود که در روزهایی که فرصت برابری با دنیا برای ایرانیها وجود دارد درگیر محدودیت و بگیروببند میشوند و بعدها همه به فکر طرحهای یکشبه برای جبران فاصله به وجود آمده میافتند یا اینبار ما میتوانیم عقبماندگی حوزه وب خودمان را با این فناوری جبران کنیم یا نه؟
منبع: روزنامه هفت صبح