پاس گل اسنپ به کارپینو
کارپینو که از تاکسیهای مجوزدار شهرداری استفاده میکند چقدر میتواند از نقدهایی که این روزها متوجه اسنپ و تپسی شده بهره ببرد
روزانه 18 میلیون سفر در تهران انجام میشود؛ این یک آمار وسوسهکننده برای بیزنسهایی است که این روزها با تکیه بر دانش فنی دیجیتال و بستری که وب در اختیار آنها گذاشته؛ میخواهند یکهتاز بازار حملونقل باشند و بر سر کسب حداکثر سهم از این بازار چند ده هزار میلیارد تومانی وارد یک رقابت نفسگیر با یکدیگر شوند. بازار حملونقل مسافر، یکی از پیشروترین بازارهای سنتی کشور بود که قبل از بسیاری دیگر از حوزهها به سمت آنلاین شدن رفت. بازاری که حالا بازیگران قدرتمندی چون اسنپ و تپسی و کارپینو و چند ده استارتاپ دیگر برای مسلط شدن با آن شانه به شانه هم پیش میروند. اما همهچیز این بازار اغواکننده، تا این اندازه خوشایند و جذاب نیست. از قدیم گفتهاند هرکه بامش بیش، برفش بیش! حالا این ضربالمثل حکایت تاکسیهای آنلاین است که با رکوردهایی که هر روز جابهجا میکنند، کوه مشکلات و گاه بحرانهایشان هم روزبهروز بزرگتر میشود. ماجراهایی که گاه دامنه آنها از فضای کسب وکار و اقتصاد خارج میشود و بحثهایی در سطح ملی به راه میاندازد.
یک هفته خبرساز
هفته سوم خرداد ماه 98 را احتمالا بشود یکی از داغ ترین هفتهها برای اکوسیستم استارتاپی ایران نامید. هفتهای که در آن ماجرای درگیری لفظی یک مسافر دختر با یک راننده اسنپ، نقل محافل مجازی و واقعی و رسانهای شد و هر کسی از ظن خودش یار ماجرا شد و گوشهای از سیاهه تحلیلها را برعهده گرفت. اما فارغ از صفآرایی موافقان و مخالفان حرکتی که راننده اسنپ انجام داد و موضعگیری که اسنپ کرد و بیانیههای توییتریاش که نقدهای زیادی را در پی داشت، شاید پرداختن به برخی مباحثی که این روزها با تکیه بر مفهوم و ابزار «نظارت» در تاکسیهای آنلاین مطرح شد، خالی از فایده نباشد.
یکی از جنجالیترین مواضع و اظهارنظرها در این ماجرا را مدیرکل حقوقی سازمان فناوری اطلاعات کشور، محمدجعفر نعناکار انجام داد. او در توییتی که ادبیات آن تندتر از مواضعی بود که معمولا مدیران حوزه تکنولوژی دولت میگیرند اعلام کرد: «تا زمانی که تاکسیهای اینترنتی زیر پرچم یک نهاد ناظر قرار نگیرند بی تردید جامعه از ابعاد مختلف بی دفاع خواهد ماند، یک روز تجاوز و عمل مجرمانه، روز دیگر مسأله تعرض به حریم خصوصی و نشت دادهها و امروز جری قانون شکنانِ مدعی آزادیِ هنجار شکن.» در بین واژههای این توییت چیزی که بیش از همه موردتوجه کارشناسان، استارتاپها و فعالان اکوسیستم استارتاپی قرار گرفت بحث نظارت بر تاکسیهای آنلاین بود. اینکه چه کسی مرجع تایید صلاحیت رانندهها، رسیدگی به تخلفات این استارتاپها و مهمتر از همه پیگیری شکایات رانندگان و مسافران باید باشد و از چه فرآیندهای کنترلی برای سامان دادن به این فضا باید استفاده کرد.
موافقان و مخالفان نظارت دوباره در برابر یکدیگر صف کشیدند، عدهای در دفاع از حقوق شهروندی و خطرات احتمالی بینظارتی گفتند و عدهای دیگر هم از تهدید اینگونه نظارتها برای حیات کسبوکارهای آنلاین. عدهای از این گفتند که اگر همان زمان که اطلاعات تپسی نشت کرده بود برخورد قاطعتری انجام میشد، تاکسیهای آنلاین بیشتر حواسشان را متوجه حواشی بیزنسهایشان میکردند و عدهای هم آزمون و خطا در فضای استارتاپی را تهدید بزرگ این حوزه عنوان کردند. اما نکتهای که در این میان کمتر به آن پرداخته شد این بود که به شکل عجیبی و برای اولین توجه کاربران فضای مجازی که بیشترین استفادهکنندگان از اپلیکیشنهای این تاکسیهای هستند به موضوع امنیت سفر، احراز هویت رانندگان و فرآیندهای نظارتی در این بیزنسها جلب شد.
از کارزارهای پارتیزانی اسنپ و تپسی تا تاکسیهای کارپینو
آذرماه 97 بود که در همایش تهران هوشمند نصرالله جهانگرد، معاون سابق فناوری و نوآوری وزیر ارتباطات با اشاره به نقش تاکسیهای آنلاین در حملونقل شهری گفت: «سفرهای درون شهری برای کار، تحصیل، خدمات و تفریح انجام میشود. مداخله ما در بهینه شدن این سفرها تنها در حوزه خدمات است.» نکته جالبتوجه این است که جهانگرد اشاره کرده بود شاید تاکسی تنها در ایران به عنوان یک وسیله حمل و نقل عمومی و اشتراکی استفاده میشود. موضوعی که این روزها در سرویس لاین تپسی از الگوی آن استفاده میشود، بدون اینکه مسافرانی که از این سرویس استفاده میکنند بدانند در صورت اختلاف پیدا کردن، مجادله کلامی، یا سرقت اموالشان در طول مسافرت درون شهری با یک غریبه دیگر، تپسی چه تضمینها و چه مسئولیتهایی برعهده میگیرد. در همان همایش جهانگرد تاکید کرده بود: «الگوهای حمل و نقل به طور کلی باید در کشور تصحیح شود و هنگام تحلیل مسائل باید بدانیم عوامل شکلدهی به تصمیم ما از پدیدههای مختلفی تاثیر میپذیرد و نمیتوان تنها وجود تاکسیهای اینترنتی را بدون توجه به کلیت شرایط نقد کرد. توجه کنیم حمل و نقل عمومی باید به سمتی رود که افزایش کیفیت زندگی مردم، کم کردن هزینهها و تنوع خدمات در اولویت قرار گیرد.» حالا متنوعسازی سفرهای درونشهری توسط استارتاپها با این پرسش مواجه شده که اتفاقهای پیشبینینشده و تخلفات احتمالی را چطور باید حداقل و کمینه کرد.
در همان همایش تهران هوشمند، محسن پورسید آقایی، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در پاسخ به این پرسش گفته بود شهرها در این شرایط چند انتخاب دارند. «اعمال کاهش مقررات در صنعت تاکسیرانی استاندارد و رسمی و یا الزام خدمات تاکسیهای اینترنتی از قوانین و استانداردهای موجود، یا انجام ترکیبی از هر دو، انتخابهایی است که وجود دارد.» اما کمپینهای پارتیزانی و فلکهای اسنپ و تپسی برای جذب رانندگان که مدتها در میادین مختلف تهران جلوی ماشینهای عبوری را میگرفتند و در کسری از دقیقه آنها را ثبتنام و بخشی از سیتسم خود میکردند با رویکردهای نظارتی متناسب با جذب یک راننده تاکسی که پورسیدآقایی اشاره کرده، فاصله زیادی دارد. در واقع اسنپ و تپسی راه اول را برگزیدند و سعی کردند مقررات معمول تاکسیها را تا آنجا که ممکن است حداقلی اجرا کنند اما در میان تاکسیهای اینترنتی فعال در کشور شاید تنها بتوان کارپینو را نام برد که از همان روز اول با شعار استفاده از ناوگان حملونقل درونشهری اقدام به جذب رانندگان تاکسیهای درونشهری و گسترش کسبوکار خود کرد. استارتاپی که شاید این روزها بیش از هر زمان دیگری خود و فرآیندهایش را قابل دفاع میداند و این فرصت را پیدا کرده تا یک بار دیگر سیستمهای نظارتی خود و الگوی کسب وکارش که زمانی مورد نقد فعالان استارتاپی بود را به رخ بکشد و برای توسعه و البته تبلیغ آن انگیزه پیدا کند. کارپینو که زمانی با الگوی استفاده از ظرفیت رانندههای تاکسی شهر تهران، کسب وکار خود را شروع کرد حالا میتواند امیدوار باشد در ماجرایی که پیش آمد، تمایز آشکارتر خود را بیش از گذشته به مسافرانی که این روزها از دست تاکسیهای آنلاین و شیوههای احراز هویت و نظارت آنها گلایهمندند، نشان دهد.
پرده آخر: تاکسیهای آنلاین تاکسیتر میشوند؟
ژوبین علاقبند، مدیرعامل اسنپ چند ماه پیش رکورد یک میلیون و چهارصد هزار سفر در یک روز را به عنوان بهترین رکورد اسنپ اعلام کرد. رقمی که نشان میدهد وقتی کسبوکارهای آنلاین بزرگ میشوند باید انتظار داشت و یا حداقل پیشبنی کرد که دردسرهای آنها هم به همان نسبت بزرگ شوند. البته علاقبند همان زمان اعلام کرده بود: «ما برای انجام هماهنگی با شهرداری تهران و اعمال مواردی که دغدغه این نهاد است کاملا آماده هستیم. مواردی مثل استانداردهای فنی، سلامت خودرو و امنیت سفر مسائلی است که بر روی آنها مذاکره و تغییرات لازم اعمال میشود.» به نظر میرسد این روزها که باز بحث تاکسیهای آنلاین داغ شده و عدهای ازیک سو میخواهند پتک نظارت را به آنها نزدیکتر کنند، یکی از راهکارهای نجات از دردسرهایی در مقیاس بزرگ، همین باشد که کمی از فرآیندهای احراز هویت و صلاحیت که در سیستمهای سنتی، سالها مورد استفاده قرار گرفته را به رگهای این استارتاپها تزریق کرد. به نظر میرسد این روزها بیش از هر زمان دیگری اسنپ و تپسی به این فکر بیفتند که کمی خود را شبیه کارپینو کنند تا شاید نارضایتیها و دردسرهایشان کمتر شد. یعنی به جای تقلیل دادن و سرسری گرفتن و بیاعتنایی به روشهای سنتی احراز هویت و تخلفیابی و رسیدگی به مشکلات، در این یک مورد حداقل به تجربه چنددهه ای تاکسیرانی گوشهچشمی داشته باشند.
فضای توییتر، هنوز درگیر حواشی اسنپ است و بسیاری از کاربران در اعتراض به بیانیه این شرکت اعلام کردهاند، اپلیکیشن این شرکت را حذف و اپلیکشن دیگری را جایگزین میکنند. بازیگر دوم میدان از روز گذشته، پیشنهادات و طرحهای قابلتاملی برای جذب رانندگان اجرا کرده؛ از پاداش به رانندگان تا حق جذب 500 هزار تومانی برای ثبتنام رانندگان در خیابان. اگرچه کاربران این دو اپلیکیشن تا حدودی مشترک هستند، اما حتی اگر، کاربران بسیاری، به سمت اپلیکیشن دیگری بروند، آیا این تجربه در آن سامانه تکرار نخواهد شد؟ چه ضمانتی وجود دارد که همین مشکل و یا مشکلاتی دیگر در دیگر سامانههای تاکسی آنلاین رخ ندهد؟ مشکل تاکسیهای اینترنتی تنها محدود به این موارد نمیشود. رانندگان و کاربران این شرکتها مدتهاست که از قوانین و رویدادهای این فضا گله دارند. رانندگان از قوانین یکسویه و انحصاری گله میکنند و مسافران گهگاه از افشا و هک اطلاعات خود شگفتزده میشوند. هر بار هم بیانیهای منتشر و ماجرا مختومه میشود. اما به نظر میرسد راهکار اساسی جایی دور از بیانیههای احساسی و نسنجیده یا منفعتجوییهای بیزنسی در روز تنگ رقیب باشد!