اینترنت ملی، استارتاپها را آچمز کرد
یادداشتی از حمیدرضا اعتدالمهر، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی
در ابتدا باید تعریف مشخصی از قطعی اینترنت داشته باشیم که شامل دو مفهوم میشود. یکی قطع اینترنت به صورت کامل، که آسیب آن از قطع برق نیز بیشتر است؛ زیرا که در ایران به دلیل وابستگی زیرساختهای مهم به اینترنت، با قطع کامل اینترنت همه چیز از بین میرود. اما مفهوم جدیدی که به تازگی مطرح است، قطع اینترنت به بهانه وجود شبکه ملی اطلاعات یا اینترنت ملی است.
از سال 84 طرح اینترنت ملی مطرح شده است. اما در حال حاضر بعد از گذشت 14 سال فعالیت و صرف بودجه زیادی در این بخش، هنوز دستاوردی حاصل نشده است. حتی با اتفاقی که اخیرا در کشور افتاد، ثابت شد حتی نمیتوان از این نیمچه اینترنت در شرایط بحرانی هم استفاده کرد.
از سوی دیگر اگر هدف ملی کردن اینترنت به جای اینترنت جهانی بود، باید اطلاعرسانیهای دقیقی از قبل صورت میگرفت تا از اینهمه سرمایهگذاری روی استارتاپها جلوگیری میشد! همچنین فکری به حال استارتاپهایی میشد که سرویس آنها بخشی از زندگی روزمره مردم است. مانند استارتاپهای گردشگری و فروش بلیت که بخش بسیاری از وبسرویسهای این کسبوکارها در خارج از کشور است.
یکی از کارهایی که در راستای مفهوم ناموفق شبکه ملی اطلاعات عدهای انجام دادهاند طراحی موتورهای جستجو بومی است. در صورتی که شاهد بودیم این موتورها حتی پاسخگو درخواستهای کوچک هم نیستند و بسیاری از منابع حوزههای تخصصی کماکان بر بستر سایتهای خارجی است.
در دنیای کسبوکارهای آنلاین، یکی از سادهترین و ابتداییترین مفاهیمی که وجود دارد، زیرساخت DNS است. در دوره قطع اینترنت حتی سایتهایی که سرویس و زیرساختهایشان در ایران بودند نیز به علت ست شدن DNS آنها روی گوگل بهسختی در دسترس بودند. از نظر من اینها نشانههایی از عدم شناخت تصمیمگیرندگان درباره ماهیت و زیرساختهای دنیای وب از جمله کسبوکارهای انلاین است. با فرض درست بودن ایده اینترنت بومی، حداقل کار ممکن این است که میتوانستند استفاده از DNS ایرانی به جای نسخه خارجی آن را به سراسر کشور اطلاعرسانی کنند تا استارتاپها اینگونه آچمز نشوند.
دیدن این نوشتهها نیز به شما پیشنهاد میشود:
با این اینترنت، استارتاپها خواهند مرد! ناامیدی حاکم بر اکوسیستم ترمیمناپذیر است بازگشت جو بیاعتمادی به اکوسیستم استارتاپی خسارت واقعی را از دولت بپرسید نه کسبوکارها سود از دست رفته، مهمتر از زیان وارده است اینترنت ملی، استارتاپها را آچمز کرد رجوع به دفترچههای تلفن در قرن بیستویکم مرهم یا نمک روی زخم
چیزی که بیش از قطع اینترنت نگرانکننده است ناآگاهی از دنیای وب و بیبرنامهگی در تصمیمگیری است که استارتاپها را به شدت ترسانده است. همچنین خسارتهای وارده بر استارتاپها نیز مورد دیگری است که کسبوکارها را به وحشت انداخته است. ترس بزرگ آنها این است که چه تضمینی برای تکرار نشدن دوباره این ماجرا وجود دارد؟! اگر قرار بر تکرار این موضوع است، از همین حالا به استارتاپها اعلام کنند که دیگر انرژی و سرمایهگذاری خود را در این راه مصرف نکنند.
من فکر می کنم ادعای جبران خسارتها توسط مسئولین نیز بیشتر جنبه رسانهای دارد و در واقعیت امکانپذیر نیست. زیرا که هیچ نهاد تخصصی معتبری برای ارزشگذاری اطلاعات مانند برنامهنویسی و دادههای دیتابیس وجود ندارد. برای مثال فرض کنید ساختمانی آتش گرفته است، شرکت بیمه برای ارزشگذاری و برآورد خسارتهای آن یک تجربه 80 ساله دارد. اما در مورد کسبوکارهای آنلاین هیچ سازمانی که توانایی ارزشگذاری اطلاعات و فرصتهای از دسترفته را داشته باشد، وجود ندارد.