وقتی مرخصی زایمان منجر به کارآفرینی شد
دوباره آغازکنندگان باید سخت کار کنند تا متوجه شوند که آیا علایق و تواناییهای آنها تغییر کرده است یا نه؟
کارول فیشرمن نهتنها یکی از موفقترین نویسندههای کتب کسبوکار حرفهای است، که امروز نامش با سمت بنیانگذار و مدیرعامل شرکت «آیریلانچ» گره خورده است. این فارغالتحصیل مدرسه کسبوکار دانشگاه هاروارد، مادر چهار فرزند است و پیشرفتش در عالم کارآفرینی به تولد اولین فرزندش بازمیگردد.
زمانی که برای مرخصی زایمان مجبور به استعفای اجباری از محل کارش شد و تصمیم گرفت کسبوکاری راهاندازی کند تا به همه کسانی که به نحوی از فضای کاری بازماندهاند، کمک کند حرفهایتر از قبل به دنیای شغلی خود بازگردند. در سال 2007 در حالی که 11 سال از اولین تجربه مادریاش میگذشت، شرکت آیریلانچ را بنیانگذاری کرد که هماکنون یکی از معروفترین شرکتهای فعال در عرصه برنامهریزی برای کارمندان و کارآموزان در بوستون آمریکاست و شبکهای به وسعت 16 هزار شاغل بازمانده از فضای کاری دارد.
افرادی که در کار خود دچار وقفه شدهاند، بهویژه اگر برای مدت زیادی از کار دور افتاده باشند، به تواناییهای خود برای شروع دوباره کار با تردید نگاه میکنند. این افراد شامل کسانی هستند که از شغل خود برای نگهداری از سالمندان یا کودکان، دنبال کردن علاقه شخصی، یا به خاطر درمان بیماری خود کنارهگیری کردهاند. علاوه بر این افرادی که شغل خود را عوض میکنند، جانبازان، همسران نظامیان، بازنشستگانی که دوباره سر کار دیگری میروند، کسانی هستند که پس از یک وقفه شغلی کار را دوباره شروع میکنند و دچار دشواری میشوند.
|
کارفرمایان بهکارگیری دوباره افرادی که در سوابق کاری خود دارای وقفه هستند را وضعیتی پرخطر میشناسند. این افراد را آغازکنندگان دوباره مینامیم. برای نمونه سمی کافالا که فیزیکدان هستهای در بریتانیاست برای نگهداری از چند کودک خود به مدت پنج سال از شغلش کنارهگیری کرد. نمونه دیگر تریسی شاپیرو است که ۱۳ سال از شغل خود دور بود. تریسی مادر پنج کودک بود و از زمان خود در خانه لذت میبرد، اما بعد از طلاق گرفتنش باید به شغل خود بازمیگشت.
تریسی را در سال ۲۰۱۱ ملاقات کردم، زمانی که یک برنامه تلویزیونی از من خواست با او کار کنم و ببینم برای بهبود اوضاع کمکی به او از دستم ساخته است یا نه. اولین چیزی که به تریسی گفتم این بود که باید از خانه بیرون بیاید. به او گفتم که باید در اجتماع حاضر شود و آنجا به دنبال کار خود بگردد و به هر کسی که میشناسد بگوید که علاقه دارد دوباره کار کند. پس از 11 سال زمانی خودم سر کار برگشتم که از شغل تماموقت کنارهگیری کرده بودم، دریافتم که شناخت مردم از شما در طول زمان یخ میزند.
شاید برایتان جالب باشد
مامان کارآفرین کیست و چطور رشد میکند؟
زمانی که دوباره با آدمها ارتباط برقرار میکنید و با کسانی که از قدیم شما را میشناختهاند مرتبط میشوید، با وجود اینکه برداشت شما از خودتان تغییر کرده، آنها همانگونه شما را به یاد میآورند که قبل از ترک شغل خود بودهاید. آنها شما را تنها همانگونه که بودهاید به یاد میآورند، و این برای تماس دوباره با آدمها و شنیدن اشتیاق آنها به تمایل شما برای برگشتن سر کار اعتمادبهنفستان را بهخوبی تقویت میکند.
از وقفه شغلی خودم نکته دیگری را بهوضوح به یاد دارم، و آن اینکه بهندرت در جریان اخبار مربوط به کار قرار میگرفتم. نگران بودم که به مصاحبهای بروم و درباره شرکتی که دیگر وجود ندارد شروع به صحبت کنم. شش ماه والاستریت ژورنال را مطالعه کردم، تا دوباره حس کنم در جریان اتفاقات دنیای تجارت قرار دارم. دوباره آغازکنندگان، جواهر نیروی کار هستند، اما کارفرمایان نگران این هستند که دوباره آغازکنندگان درزمینه فناوری عقبافتاده باشند.
|
بهعنوان کسی که از فناوری روز فاصله گرفته بودم، از نرمافزار صفحه گسترده لوتوس 1-2-3 استفاده میکردم. اما باید این کار را با اکسل یاد میگرفتم. به دوباره آغازکنندگان میگویم که کارفرما از آنها توقع دارد با دانش استفاده از نرمافزارهای مدیریت به آنها مراجعه کنند. همچنین نگرانی دیگر کارفرمایان درباره دوباره آغازکنندگان این است که آنها نمیدانند مایل هستند چه کاری انجام دهند.
به دوباره آغازکنندگان میگویم که باید سخت کار کنند تا متوجه شوند که آیا علایق و تواناییهای آنها تغییر کرده است یا نه؟ این وظیفه دوباره آغازکنندگان است تا به کارفرما نشان دهند که کجا میتوانند بیشترین ارزش را به کارشان بیفزایند. در انتها درباره مشاهدات خودم گزارشی نوشتم که بهعنوان موضوع برنامه بازنگری شغلی هاروارد در نظر گرفته شد و «کارآموز چهلساله» نامیده شد.
تریسی شاپیرو بنا بر توصیهای که به او شده بود به هر کس که میشناخت درباره علاقهاش به بازگشت به کار میگفت. او مکالمهای مهم با یکی از دوستانش داشت که منجر به یافتن شغلی برای تریسی شد. شغل پیشنهادشده کاری موقت بود، اما تریسی عاشق این شرکت و آدمهای آنجا بود.