نوآفرین را نقد کنید ولی تخریب نکنید
یادداشتی از شایان شلیله، همبنیانگذار جشنواره وب و موبایل ایران
چند ماه پیش بود که موضوع طرح نوآفرین توسط وزارت فناوری اطلاعات مطرح شد و موجهای زیادی نسبت به این طرح چه در موافقت و چه در مخالفت در فضای مجازی مطرح شد. تا جایی که من اطلاع دارم، این طرح یک بار در هیات دولت مطرح شد ولی مخالفتهایی با این طرح وجود داشت تا هفته پیش که این طرح مجددا در دولت مطرح شد و به تصویب هیات دولت رسید. طرحی که شاید اولین اهمیت آن، تعریف استارتاپ از نگاه دولتی در ماده اول آن است که هر استارتاپ یا کسبوکار نوپا باید چند شرط داشته باشد.
فروش کمتر از ۵۰۰ میلیون تومان در سال، کمتر از ۳ سال فعالیت، سرمایه ثبتی کمتر از ۲۵۰ میلیون تومان و عدم برداشت سود سهامداران در طول ۳ سال و دستمزدی برای بنیانگذاران که نباید بیشتر از ۳ برابر پایه حقوق باشد.
به نظر من، ماده ۲ اهمیت زیادی ندارد چون به پروانه بهربرداری اشاره میکند و منظور آن دریافت مجوز جدید از وزارت فناوری اطلاعات نیست. ماده ۳ هم تاکیدی بر حمایت وزارت فناوری و اطلاعات از مراکز شتابندهی و نوآوری تاکید است.
ماده ۴ به تشکیل یک صندوق جدید اشاره میکند. به نظر من کار درستی است و از وظایف وزارتخانهها و سازمانهای دولتی است که در قالب چنین صندوقهایی از صنایع جدید و اکوسیستم استارتاپی حمایت کنند.
در مورد مواد ۵ و ۶ برای من اهمیت زیادی نداشت و حداقل من نگرانی در خصوص این موارد ندارم. اما اگر دقیقا میخواهید بدانید اشاره به ماده ۷۱ قانون توسعه ششم چیست، باید بگویم این ماده یک معافیت بیمه به مدت ۲ سال برای استخدام افرادی که کارشناسی ارشد دارند است. به این دلیل میگویم که این مورد زیاد مهم نیست چون خیلی از استارتاپها از دانشجوها استفاده میکنند و باید در آینده روشهایی فراهم شود تا دانشجویانی که در شرکتها استخدام میشوند برای کارفرما مزیتهایی را در راستای استفاده از معافیتهای بیمهای و تامین اجتماعی داشته باشند.
ماده ۷ این آییننامه به این اشاره میکند که اگر شخصی سهامدار یک استارتاپ باشد میتواند (شاید بتوان گفت از بنیانگذاران یک استارتاپ) نیازی نیست خودش را بیمه کند. این مورد مشکلی بود که استارتاپها به واسطه آن با مشکلاتی مواجه میشدند. راهکاری که در این طرح به آن اشاره شده این است که دیگر بیمه به سهامداران از این دست، کاری نداشته باشد. شاید اگر قرار بر این بود که این طرح خیلی حمایتی باشد، دولت حق بیمه این افراد را پرداخت میکرد تا جوانان این مرز و بوم وقتی که یک استارتاپ یا کسبوکاری را راهاندازی میکنند تا ۳ یا ۴ سال هم از خدمات بیمه تامین اجتماعی بتوانند استفاده کنند و هم چالشهای قانونی و یا هزینههای بیمه کمر آن استارتاپ را نشکند.
ماده ۸ مربوط به استخدام نیروی کار خارجی به عنوان مشاور و منتور است. که واقعا خیلی خوب است. برداشت من این است که نگرانیهای امنیتی در این خصوص نزدیک به صفر خواهد شد و استارتاپها و مراکز رشد و … برای به کارگیری مشاورهای خارجی برای انتقال تجربه نگرانیهای گذشته را نخواهند داشت.
ماده ۹ نگرانی خیلی از سرمایهگذارها و استارتاپهایی است که معمولا نیاز به دریافت مجوزهای خاص دارند و در قانون انتقال این مجوزها با چالشهای زیادی مواجه هستند. خیلی وقتها سرمایهگذارها با چالش انتقال این داراییهای غیرنقدی مواجه میشوند. ولی باید توجه کرد که خیلی از استارتاپهای خدمات محور اصولا نیازی به دریافت این مجوزها ندارند ولی به این وسیله مشکل بخشی از استارتاپها حل شده اشت.
ماده ۱۰ هم مشکل بسیاری از استارتاپهاست که در محلهای اشتراکی و مراکز شتابدهی کار میکنند و درخواستشان از دولت این بوده که برای جلوبردن فرایندهایشان به صورت شفاف، بتوانند کد بیمه و یا کد اقتصادی دریافت کنند. البته شاید مشکلی بخشی دیگری از استارتاپها کمی بزرگتر از این باشد؛ درکل یکی دیگر از مشکلات اکوسیستم استارتاپی که برای بخشی از استارتاپها دردسرهای زیادی به وجود آورده بود با این ماده حل شده اما این مورد راهکاری برای تمام اکوسیستم نیست.
در خصوص ماده ۱۱ و بخش آخر آن که قید شده اطلاعات شرکتهایی که از این امکانات و کمکهای دولتی استفاده میکنند منتشر شود، باید بگویم از نظر من همین مورد، شاهگل این مصوبه در جهت شفافیت است و واقعا باید تبریک گفت ساختاری در حال شکلگیری است که چه خوب یا چه بد، چه موفق و یا ناموفق، این فرصت را به وجود میآورد که در آینده تمام این فرایندها و وامها و … در جهت توسعه کشور، قابل نقد و بررسی باشد.
من در این نوشته، با دانش حقوقی و قانونی خود، نگاه و دیدگاهم را نسبت به این مصوبه بیان کردم. امیدوارم دوستان لطف کنند و دیدگاه حقوقی خودشان را از این آییننامه بنویسند.
ولی قبل از نقد توجه شما را به چند نکته جلب میکنم.
- شخص آقای جهرمی به هر دلیلی حتی علاقه شخصی، از زمانی که روی کار آمده، برای توسعه استارتاپها در کشور تلاش کرده است و این تلاش هیچ وقت به ضرر استارتاپها نبوده (تا امروز) پس این موضوع قابل تشکر و تقدیر هست.
- به عنوان کسی که از دور شاهد ارتباطهای دولتی و تعامل سازمانها باهم بودم و با توجه به اینکه سری اول این طرح در هیت دولت تایید نشده، باید بگویم که هر چقدر کوچک، احساس میکنم برای این طرح خیلی اعتبار شخصی خرج شده است.
- ما انتظار داریم یک نفر یا یک سازمان و قانون بیاید و تمام مشکلات اکوسیستم استارتاپی را رفع کند که با توجه به توضیحات قبلی باید بگویم این مورد در ساختار حقوقی و دولتی ما امکانپذیر نیست. برای همین چند مشکلی که خیلیها و برای چند سال دنبال رفع آن بودند و امروز در آستانه رفع شدن است، باید خوشحال بود. اگر ساختار دولت و سازمانهای دولتی به صورت کامل آماده این نیست که تغییرات و مشکلات اکوسیستم استارتاپی ایران را درک کند، نباید تمام اشتباهات را به گردن وزارت فناوری اطلاعات انداخت.
- در خصوص بندهایی که مربوط به حمایت از پارکها و مراکز رشد و … است هم امیدوارم که تصمیم وزیر جوان به حمایت از آنهایی باشد که واقعا از بخش خصوصی هستند و از هرگونه حمایت مالی از مراکز رشد که وابستگی دولتی یا حاکمیتی دارند خودداری کرده و این بودجه را به صورت واقعی به عنوان نیرو محرک بخش خصوصی بگذارد.
طرح نوآفرین را نقد کنید ولی لطفا با آجر و سنگ به سر وزارت فناوری اطلاعات نزنید. تعامل با دولت کار سختی است که ما کارآفرینهای جوان با روشها و لابیگریها و سختیهای آن آشنا نیستیم. ما با تجربه لابیگری و تعامل با دولت در بلند مدت میتوانیم تمام موانع تولید را از سر راه برداریم؛ در این راه جنگ و دعوا کاری به پیش نمیبرد.
نکته مهم دیگر هم موضوع سامانه متمرکز است که دراین طرح به آن اشاره شده، فکر میکنم که اگر وزارت فناوری و اطلاعات و یا سازمان فناوری و اطلاعات مسیری را در پیش بگیرند که هیچ کس نتواند از این سامانه و اطلاعات آن برای انحصار استفاده کند، باید خوشحال بود که وزیر جوان پا در مسیر درستی گذاشته و شاید اصلاحیهها، مصوبهها و طرحهای جدید در ماهها و سالهای آینده بتواند مسیر را برای توسعه و رشد کشور و رفع مشکلات اکوسیستم استارتاپی فراهم کند.