واقعا ما 5 هزار شرکت دانشبنیان داریم؟!
مهران امیری در یادداشتی از افزایش روز افزون شرکتهای دانشبنیان و تاثیر آنها در فضای کسبوکار میگوید
آخرین گزارشها نشان میدهد 5،128 شرکت دانشبنیان در کشور شناسایی و ثبت شده، این آمار که در جای خود شادیبخش و غرور آفرین است، همزمان پرسش برانگیز هم هست. از آنجا که این نوع شرکتها به دلیل برخورداری از دانش و فناوریهای ارزشمند با سایرین متمایز هستند، انتظار میرود حضور آنها در فضای کسبوکار کشور نیز بیشتر به چشم بیاید. کم فروغ بودن حضور شرکتهای دانشبنیان در زیستبوم نوآوری و کسبوکارهای کشور را چگونه میتوان توضیح داد؟
هر روز تعداد بسیار زیادی خبر و گزارش درباره کسبوکارهاینوپای کشور شنیده میشود. در سالهای اخیر این گروه از کسبوکارها به دلایل گوناگونی محبوب و مورد توجه مدیران مختلف دولتی و قرار گرفتهاند. بخش خوشایند موضوع آن است که تصمیمسازان کلان کشور نسبت به کارکردها و سودمندی توسعه زیستبوم کسبوکارهای نوآورانه کشور آگاهی پیدا کرده و برای رشد و گسترش آن تلاش میکنند. اما اقدامات و اظهارات بسیاری از گروه دیگری از مدیران سرمیزند که بارها درباره زیانآور بودن آنها صحبت شده. نکته مورد توجه در این زمینه آن است که بسیاری از فضاسازیها و تبلیغاتی که به نام زیستبوم نوآورانه انجام میشود، بیش از آنکه برای این زیستبوم سودی داشته باشد، برای آنان که میداندار تبلیغات شدهاند مفید است؛ و شوربختانه در پارهای موارد زیانآور نیز هست. یکی از بزرگترین زیانهایی که از این ناحیه به زیستبوم کسبوکارهای نوپا و نوآور کشور وارد شده، برهم خوردن رشد متوازن آن است. امروز شاهد هستیم که بخشهایی از این پیکره رشد حبابی کرده و بخشهایی همچنان در حالت جنینی هستند.
در حالیکه سرخط اخبار بسیاری از رسانههای زیستبوم کسبوکارهای نوپا به ناگهان روی جابجایی یک مدیرعامل، سفر دیگری به خارج از کشور، جابجایی سهام یک شرکت یا حضور احتمالی دیگری در بورس متمرکز هست، کمتر خبری از فعالیتها و کارکردهای قابل لمس شرکتهایی منتشر میشود که نام دانشبنیان بر خود گذاشتهاند. این کاستی را باید از کجا و چگونه پیگیری و برای رفع آن تلاش کنیم؟ آیا باید آمار چند هزارتایی شرکتهای دانش بنیان را مورد تردید قرار دهیم، یا مشکل ناشی از گم شدن تلاش این شرکتها در بین اخبار است؟
تعریف شرکت دانشبنیان
تعریف رسمی از شرکت دانش بنیان چنین است: «دانش بنیان شرکت یا موسسه خصوصی یا تعاونی است که به منظور هم افزایی علم و ثروت ، توسعه اقتصاد دانش محور ، تحقق اهداف علمی و اقتصادی شامل گسترش و کاربرد نوآوری و تجاری سازی نتایج حاصل از تحقیق و توسعه در حوزه فناوری های برتر و با ارزش افزوده . . .» با این تعریف آیا انتظار ذهنی ما از آمار 5،128 شرکت دانش بنیان با واقعیت عملی تناسب دارد؟ آیا توقع شنیدن اخبار فعالیت و اقدامات این شرکتها در بین سایر اخبار، درخواست نابجایی است؟
از طرف دیگر به نقص بزرگتری هم باید اشاره کرد. بدنه زیستبوم نوآورانه کشور که باید بخش مهمی از آن را شرکتهای دانشبنیان تشکیل دهند، رشدی متوازن نداشته، بسیاری از شرکتهایی که هر روز در صدر اخبار هستند و حتی وارد مناسبات نزدیک با سطوح تصمیمساز شدهاند از گروه شرکتهای دانشبنیان نیستند. این شرکتها راه طبیعی خود را میروند؛ اما حضور کمرنگ دانشبنیانها به معنای خالی شدن زیستبوم کسبوکارهای نوپای کشور از پشتوانه دانش و فناوری است. نکتهای که پیش از این نیز برخی فعالان زیستبوم به آن اشاره کردهاند. درست یا نادرست وضعیت فعلی کسبوکارهای نوپای ما نشان از خلق فناروی ندارد. بسیاری از کسبوکارهای نوپا و موفق کشور نسخهبرداری شده از نمونههای موفق خارجی هستند. این وضعیت ما را در عرصه نوینی که فراهم شده هم دنبالهرو، تقلیدگر، و همچنان وابسته نگه میدارد. حضور پررنگ شرکتهای دانشبنیان به معنای جاری شدن دانش و فناوریهای برتر در فضای کسبوکار کشور است. آیا ما خارج از آمارهای چشمنوازی که بیشتر برای مدیران سودمند است، حضوری واقعی در حوزه دانش کاربردی و تجاری شده داریم؟
انتظار آن است که تعداد 5،128 شرکت دانش بنیان دستکم به میزان 100 محصول شاخص و جذاب را به فضای کسبوکار معرفی کرده باشند. امروز بسیاری از مردم و فعالان اقتصادی قادر به شناسایی و معرفی تعداد زیادی کسبوکار نوپای نوآور در کشور هستند که کارکرد آنها را در زندگی روزمره خود حس و لمس میکنند؛ آیا میتوان چنین گزارهای را درباره شرکتهای دانش بنیان هم بیان کرد؟
کشور به گسترش حضور جوانان صاحب دانش و فناوری خود نیاز دارد اما باید آثار وجودی آنها را در رفع نیازهای روزمره خود نیز مشاهده کند.
مطالب مرتبط:
فراخوان شرکت نفت برای همکاری با استارتاپها و دانشبنیانها نوید امیدیان، مدیرعامل شرکت دانش بنیان پیشرو فنافزار پارس: هنوز قطار اینترنت اشیا به شهرستانها نرسیده است
به نظر من دانش بنیان رو در برابر استارتاپ علم کردم و کار اشتباهی هم بود. اگر معاونت علمی همین انرژی رو روی استارتاپها و رشد و توسعه اونها گذاشته بود خیلی اتفاقهای بهتری می افتاد… کاش می گفتن اون چندهزار مییلیارد تومنی که به شرکتهای دانش بنیان وام دادن چه نتیجه ای داشت؟! اکوسیستم استارتاپهای ایران محتاج چند میلیارد سرمایه بود ولی چند هزار برابرش رو دادن به شرکتهایی که فقط یه عنوان دانش بنیان داشتن و مردم ندیدن که چه تاثیری توی زندگی شون دارن… حداقللش مردم الان دارن از استارتاپهای ایرانی استفاده می کنن توی زندگی شون