واقعیتهایی برای مدیرانی که میآیند…
داستان کوتاه زیستبوم نوآوری ایران
«برای فروش:کفش بچه، هرگز پوشیده نشده» که داستان کوتاه شش کلمهای منتسب به همینگوی هست را بسیاری شاهکار چیرگی بر زبان و فنون نویسندگی میدانند و برخی اندوه نهفته در آن را بزرگتر میبینند. آیا در روزهای پایان دولت تدبیر و امید، و جایگزینی گروهی دیگر از مدیران برای زیستبوم نوآوری کشور، داستان بیم و امیدهای این جایگزینی را میتوان همین اندازه کوتاه و اثرگذار بیان کرد؟
به راستی داستان زیستبوم نوآوری کشور از کجا آغاز شد تا به امروز رسید؟ قهرمانان سفر در راه سنگلاخ کسبوکار چه کردند؟ چشمان نگران صاحبان شرکتهای دانشبنیان، شرکتهای خلاق، گروههای کسبوکارهای نوپا (استارتاپ)، شتابدهندهها، پارکهای علم وفناوری، سرمایهگذاران در کدام چشمانداز آرامش خود را بازخواهد یافت؟ پرسشهایی از این دست بسیار است و بازگویی داستان این بخش از زندگی اجتماعی و اقتصادی کشور به گونهای امیدافزا دشوارتر از هر وقت دیگر شده.
تغییر دولت و جایگزینی مدیران رخداد خوبی است که جدا از همه چیز میتواند جنبوجوشی تازه را در زیستبوم آغاز کند. گرچه روشن نیست در ماههای پیشِ رو شاهد جایگزینی خواهیم بود یا دگرگونی، اما آنچه را که پس از برگزاری انتخابات رخ خواهد داد چه یک جایگزینی بدانیم و چه دگرگونی در پس ذهن خود امیدوارانه چشم به راه بهسازی هستیم. تجربه نشان داده تغییرات امیدبخش با نگاه موشکافانه به گذشته و آموختن از درستی و نادرست کارهای پیشین به دست میآید.
بنابراین پرسش بزرگ آن است که فراز و فرودهای هشت سال گذشته زیستبوم نوآوری برای دولتمردان از یک سو و فعالان زیستبوم از سوی دیگر چه آموزههایی داشته، و کارگزاران دولت جدید این آموختهها را چقدر در برنامههای خود به کار خواهند بست؟ در حالیکه بندناف زیستبوم نوآوری را هم مانند بسیاری پدیدههای دیگر به دولت بستهاند، نگرانی درباره چگونگی جایگزینی یا دگرگونی بهجا و منطقی است.
در همین حال لازم است فعالان زیستبوم نیز چارچوب ارتباطی خود با کارگزاران جدید را روشن کنند. آیا قرار هست گروهی به نام زیستبوم در هر میدانی که کارگزاران برپا میکنند سینهها را آماج قرار دهند؟ کارگزاران در خدمت زیستبوم خواهند بود یا خادمین همیشگی میز را به خواست آنان برمیگردانند؟ سیاستها و برنامهها برای پاسخ به نیازها تدوین خواهند شد یا کارگزاران اراده میکنند و بهفرموده باید نوآوری کرد؟
دستآورد دورهای که سپری شد، با همه تلخیهایی که داشت و نابخردیهایی که نمایان شد، گنجینهای گرانبها از باید و نباید را پیش روی کارگزاران قرار داده، کارگزاران ناآزمودهای که همه آنچه گذشته را به هیچ انگارند راهی دشوار را برای خود و دیگران خواهند گشود. و این راه سختتر خواهد شد اگر مانند آن مدیری باشند که میکوشید مسجد را جایگزین سازمانهای مردم نهاد کند، فهمی نادرست از صورت مسئله و ابزار و بستر و راهحل داشته باشد.
تلاش برای بیان داستان زیستبوم نوآوری کشور در چنین فضایی به خودی خود دشوار است، و بازگویی این ماجرا در چند جمله کوتاه شاید ناممکن به نظر برسد. اما این تلاش و محصول پایانی آن به یکایک ما کمک خواهد کرد تا آنچه گذشته را بازبینی کرده، و چشماندازی که در پیش هست را تشریح کنیم. همه اینها برخاسته از این باور ژرف است که کمهزینهترین و کارآمدترین بنیان برای چیره شدن بر مشکلات گفتگو است. زیستبوم نوآوری یکی از شایستهترین بسترها برای آغاز گفتگوی راهگشا و روشنگر است.