چرا استارتاپ تولید پوشک نداریم؟!
اشباع حوزه خدمات از استارتاپها و خالی ماندن حوزههای تولیدی از نوآوری
مهران امیری، تحریریه آیچیزها| انتشار مداوم اخبار فعالیت و تغییرات در برخی شرکتهای بزرگ و نوپدید کشور که با ویژگی نوپا (استارتاپ) بودن معرفی میشوند، اندک اندک این انگاره را ایجاد کرده که کسبوکارنوپا به معنای داشتن یک برنامه خدماتی است که به وسیله یک برنامک گو.شی هوشمند یا وبسایت اینترنتی در اختیار کاربران قرارمیگیرد؛ شرکتها و گروههای خلاق و نوآوری که عرضه کننده کاربریهای مبتنی بر استفاده از فناوریهای روز هستند در کجای سپهر کسبوکارهای نوپای کشور قرار دارند؟
در چند سال گذشته با گروههای فراوانی روبهرو شدهام که خواهان راهاندازی یک کسبوکار بودهاند و همه توجه خود را صرف تهیه یک برنامک گوشی هوشمند کردهاند با این انگاره که داشتن یک برنامک به معنای داشتن یک کسبوکار است و هر کسبوکاری که یک برنامک گوشی هوشمند یا یک وبسایت داشته باشد را باید کسبوکارنوپا (استارتاپ) نامید.
از طرفی همین نگاه را نزد بسیاری از مدیران و برنامهریزان نیز مشاهده کردهایم. نتیجه عملی چنین دیدگاهی رشد فزاینده کسبوکارهای خدماتی است که قابلیت ارائه خدمات خود به وسیله یک نرمافزار همراه را دارند.
این نوع کسبوکارها که در بسیاری از موارد تقلیدی بومی شده از یک نسخه خارجی هستند، نمونههای موفقی هم دارند که بیشتر از پیش سایرین را برای وارد شدن به این جرگه و دنبال کردن آرزوی کسب درآمدهای میلیاردی تشویق کرده.
اما آیا دنیای کسبوکارهای نوپا منحصر به همان نمونههای شاخص جهانی است که نمونههای داخلیاش از جمله اسنپ و تپسی و دیجیکالا و علیبابا طلایهدار جریان کسبوکارهای نوپای کشور شدهاند؟ نمونههای دیگری از کسبوکارهای نوپا را نمیتوان یافت که نه فقط از بابت شیوه ارائه خدمات بلکه به دلیل استفاده از فناوری روز قابل اعتنا باشند؟ آیا حتی موارد نسخهبرداری شده از نمونههای خارجی هم در کشور وجود ندارند؟
اگر از این نکته بگذریم که اساسا میتوانیم برخی از کسبکارهایی که برشمردیم را یک کسبوکارنوپا بدانیم یا نه؟ اینکه فضای غالب زیستبوم کسبوکارهای نوپای کشور را اخبار، مسائل، مشکلات، درخواستها و… آنها تشکیل بدهد، نشان از چیست؟ چه روندی ما را درگیر چنین مسیر نامتوازنی کرده و چگونه باید آن را درست کنیم؟
نخستین نکته آنکه نه صاحبان و نه مبتکران ایجاد چنین کسبوکارهای را نمیتوان سرزنش کرد، در حالیکه آنها را برای تلاش و موفقیتی که کسب کردهاند ستایش نیز میکنیم. اما لازم است نگران توجه بسیار زیاد به کسبوکارهای خدماتی و غافل ماندن از کسبوکارهای مبتنی بر فناوری باشیم.
آنچه که امروز در قالب شرکتهای دانشبنیان در کشور شکل گرفته حاصل این اندیشه بوده که هر دانش و فناوری را که زمینه کاربردی دارد شناسایی کرده، گروههای عرضهکننده آن را حمایت و تشویق کنیم تا با تجاری کردن کاربریهای آن دانش/فناوری هم نیازهای را رفع سازیم و هم در گردونه دانش روز دنیا باقی بمانیم؛ اما چه مقدار از این اهداف محقق شده؟
آمار نشان میدهد تعداد قابلتوجهی شرکت دانشبنیان ایجاد شده. اگر آنان را اساسا برای بهرهبرداری از تسهیلات به این جمع پیوستهاند، جدا کنیم همچنان تعداد قابل قبولی از گروههای دانشآموخته و صاحب انگیزه هستند که در این چهارچوب خود را برای حضور در بازار و ارائه محصول/خدمات مبتنی بر فناوری آماده کردهاند اما همچنان حضوری کمرنگ دارند.
هنوز بسیاری از نیازهای فناورانه کشور رفع نشده و نمیشود، هنوز برخی از شرکتهای دانشبنیان از بیتوجهی گلایهمند هستند، هنوز ارائه خدمات و نه فناوری حرف نخست را میزند!
بروز شرایط تحریمهای یکجانبه فرصت طلایی برای رشد بیشتر شرکتهای دانشبنیان و حضور اثرگذار آنها در زندگی روزمره و اقتصاد کشور است. باید از خودمان و برنامهریزان فضای کسبوکارهای نوآورانه کشور بپرسیم که غلبه شرکتهای خدماتی بر زیستبوم نوآوری کشور را باید خطای راهبردی بدانیم؟
اگر نیاز کشور، لزوم نوسازی مناسبات کاربری و روند ناگزیر همراهی با شیوههای مطرح جهانی موجب رشد سریع این نوع کسبوکارها شده، آیا ما نیازهای اساسی و فناورانه دیگری نداریم؟ بروز بحران تولید پوشک و ماسک و داروهای ضروری و نهادههای کشاورزی و غیره این پرسش را ایجاد نکرده که ما از میان کسبوکارهای مختلف تمایل به آنهایی داریم که آسانتر، با بازدهی اقتصادی زودتر، سر و صدای عمومی بیشتر، اقدامات زیرساختی کمتر و . . . هستند؟ نماگر نخست زیستبوم کسبوکارهای نوپای کشور خدمات است یا فناوری؟