کارآفرینان زن باید کمی هم شجاع باشند
تغییر دیدگاه زنان کارآفرین از کمالطلبی به شجاعت
او چند سال پیش کار متهورانهای انجام داد که البته برخی آن را احمقانه میخواندند، اما براساس برخی تجارب خود تصمیم به شرکت در انتخابات کنگره نیویورک گرفت. شاید شرکت رشما ساوجانی، دختری هندیالاصل، در این چالش، احمقانه به نظر برسد اما خودش معتقد است با این کار خواسته نشان دهد دختران هم لازم است به جای اینکه همواره تلاش کنند بینقص باشند، باید شجاعت مشارکت در چالشها را به دست آورند.
رشما میگوید: «سالها با امنیت در پشت صحنه سیاست و بهعنوان جمعکننده کمک مالی، یا سازماندهنده حضور داشتم، اما در دل همیشه آرزو داشتم در انتخابات شرکت کنم. به هر حال من در انتخابات شرکت کردم و در سال ۲۰۱۲ بهعنوان تازهوارد در انتخابات معرفی شدم.
روزنامه نیویورک دیلینیوز من را ستایش کرد و والاستریت ژورنال عکسهایم را منتشر کرد. برای هزینههای انتخاباتی از هرکس که میشناختم ازجمله بستگان هندیام پول گرفتم. گرچه در روز انتخابات فقط ۱۹ درصد از آرا را کسب کردم. روزنامههایی که من را ستاره سیاسی در حال طلوع میخواندند، نوشتند که 3/1 میلیون دلار را تنها برای 6/321 رای هدر دادم؛ اما من ۳۳ سالم بود و برای نخستین مرتبه در زندگیام کاری واقعا شجاعانه کرده بودم که بههیچروی نگران نبودم در آن بینقص باشم.»
دختران آموزش میبینند تا از ریسک و شکست دوری کنند. زیبا بخندند و همیشه بالاترین نمره را بگیرند. از طرف دیگر پسرها آموزش دیدهاند که سخت بازی کنند و بعد با سر پایین بپرند؛ و هنگامی که بزرگ میشوند مخاطرات را یکی پس از دیگری میپذیرند. به عبارت دیگر دختران را برای بینقص بودن و پسران را برای شجاع بودن آموزش میدهیم.
|
کمبود شجاعت یکی از دلایلی است که زنان کارآفرین در زمینههای علوم و فناوری، در پستهای ارشد، در اتاقهای مدیریت و… به اندازه کافی نقشآفرینی نمیکنند. در دهه ۱۹۸۰، نتیجه یک بررسی توسط روانشناسی به نام کارول دویک نشان داد که دانشآموزان دختر و پسر در کلاس پنجم تکالیفی را که برایشان بسیار مشکل بود انجام میدهند. در کلاس پنجم معمولا دختران در هر درسی ازجمله ریاضی و علوم از پسران پیشی میگیرند، اما کارل دویک دریافت که همین دختران باهوش انجام تکلیف را زودتر رها میکنند و هرچقدر ضریب هوشی بالاتری داشته باشد، احتمال رها کردن کار بیشتر است.
در همین حال پسران باهوش یک کار سخت را یک چالش انرژیزا میدیدند و بیشتراحتمال داشت تلاش خود را دوچندان کنند. در اینجا مسئله نه توانایی بلکه تفاوت در نحوه نگاه دختران و پسران به یک چالش است که البته در کلاس پنجم تمام نمیشود. همچنین یک تحقیق نشان داده که مردان اگر تنها ۶۰ درصد شرایط یک شغل را داشته باشند برای آن درخواست میدهند، در حالی که زنان فقط وقتی درخواست میدهند که صد درصد صلاحیت احراز آن شغل را داشته باشند.
در سال ۲۰۱۲ شرکتی برای آموزش برنامهنویسی رایانه به دختران تاسیس کردم و دریافتم که با آموزش برنامهنویسی آنها را تبدیل به افرادی شجاع کردهایم. برنامهنویسی روندی بیپایان از آزمونوخطا و تلاش برای رسیدن به دستور درست در جای درست است. گاهی تفاوت بین موفقیت و شکست تنها با یک نقطه یا ویرگول به وجود میآید. معمولا بارها و بارها تلاش لازم است تا به آن لحظه جادویی که برای ایجاد آن تلاش کردهایم برسیم، رسیدن به این نقطه نیازمند استقامت و در عین حال پذیرش نواقص است.
|
مربی برنامهنویسی ما هم در این باره گفت در طول هفته نخست که دختران تازه یاد میگیرند چگونه کدهای برنامه را بنویسند، یکی از دختران او را صدا میزند و میگوید: «نمیدانم چه دستوری را بنویسم.» مربی میبیند که صفحهای که او باید در آن کدها را بنویسد خالی است. چنانچه مربی کوتهفکری بود تصور میکرد که در طول ۲۰ دقیقه اخیر شاگردش تنها به صفحه خالی خیره شده، اما او با چند مرتبه فشردن کلید بازگشت، میبیند که آن دختر برنامه را نوشته، به جواب نزدیک شده، اما پاسخ دقیق را به دست نیاورده، و به جای نشان دادن فرآیندی که طی کرده ترجیح میداد هیچچیز را نشان ندهد؛ یا کمال یا درماندگی.
در این باره یکی از اساتید برنامهنویسی دانشگاه کلمبیا میگوید: «زمانی که پسرها با یک تکلیف درگیر هستند سراغ من میآیند و میگویند در برنامه من مشکلی وجود دارد، اما دختران در موقعیت مشابه میگویند من یک مشکل دارم.» بنابراین لازم است دستور اجتماعی کردن براساس بینقص بودن را کنار بگذاریم. باید دخترانمان را بهگونهای اجتماعی کنیم که با برخی نواقص و کاستی ها راحت باشند. این تغییر رویه را همین اکنون باید شروع کرد. باید به آنها بیاموزیم تا در دوران مدرسه و از ابتدای زندگی حرفهای خود شجاع باشند. باید به آنها نشان دهیم که نه برای بینقص بودن، بلکه برای دلیر بودن دوست داشته میشوند.
مترجم: فریبا عوضزاده