مثل بایا آمدهاند یک دوری بزنند و بروند؟
روی کاغذ سندباد در رقابت با اسنپ و تپسی شانسی ندارد حتی با رو کردن برگ بیمه و بازنشستگی رانندگان
بازار تاکسیهای آنلاین ایران کشش یک بازیگر دیگر را دارد؟ این پرسشی است که وقتی با نام تازهواردی به نام «سندباد» مواجه میشوید باید از خود بپرسید. پرسشی که احتمالا پاسخهای «محمدحسین مدیری همدان» مدیرعامل این شرکت به آن با پاسخهای کارشناسان اکوسیستم استارتاپی تفاوتهای زیادی داشته باشد. شاید بد نباشد بدانید همین حالا که در خیابانهای شهر تنها اسنپ و تپسی به چشم میآید، روی کاغذ بیش از 70 شرکت فعال اینترنتی در حوزه حملونقل مسافر درون و برون شهری داریم! آماری که بیش از اینکه از ظرفیتهای این حوزه پرپول خبر بدهد از تعدد شکستهای استارتاپیهای این حوزه میگوید.
در سالهای گذشته و بعد از گل کردن کسبوکار دو برند برتر حوزه حمل و نقل اینترنتی ایران یعنی اسنپ و تپسی، خیلیها به صرافت افتادند با بالا آوردن یک سایت و راهاندازی یک اپلیکیشن سهمی از این بازار چنددههزار میلیاردتومانی ببرند. اما سهم بردن از بازار حمل و نقل به راحتی و شیرینی رویای آن و یا راهاندازی یک وبسایت و یک اپلیکیشن نیست.
در گوشه و کنار کشور و از تبریز تا ایلام و بوشهر ما هنوز هم استارتاپهایی داریم که اگر به سایتشان سر بزنید ادعای رقابت با اسنپ و تپسی و ارائه خدمت به مسافران درون شهری را دارند. اما این استارتاپها حداقل بیش از دو سال است که مردهاند. از قونقا در تبریز تا تاکساب در بوشهر و ایکب در ایلام و دینگ در تهران، مدتهاست که تسلط اسنپ و تپسی بر بازار اینترنتی حمل و نقل همه آنها را به تعطیلی کشانده و دیگر جز نام و لوگو و یک وبسایت متروکه خبری از آنها نیست. حالا در این فضا که قدیمیهایی که برخی از آنها قبل و یا همزمان با دو بازیگر اصلی این حوزه کار خود را شروع کرده بودند مردهاند و نیستند چطور سندباد میخواهد سهم بازار بگیرد؟ با کدام مزیت رقابتی؟
دانه پاشیدن برای رانندگان
واقعیت این است که بازی تاکسیهای اینترنتی بازی تعریف مزیت و جذابیت برای کاربران است. برای کسبوکارهایی که برخی از آنها رکوردهایی چون 3 میلیون سفر روزانه را هم زدهاند جذب کاربر است که اهمیت دارد وگرنه مدتهاست که همه به این نتیجه رسیدهاند تقریبا همه رانندگان فعال در این صنعت همه اپلیکیشنهای زنده و مرده تاکسی اینترنتی را روی گوشی خود دارند.
جذب راننده اگرچه یک چالش جدی در ابتدای راهاندازی این کسبوکارها بوده اما حالا دعوا و نبرد اصلی بر سر جذب کاربران است. تا حدی که برخلاف دو سال پیش که بنرها و ماشینهای اسنپ و تپسی میادین اصلی شهر را قرق کرده بود تا از رانندگان متقاضی ثبتنام کنند حالا دیگر خبری از ثبتنام کنارخیابانی رانندگان هم نیست. اما بیلبوردها برای جذب بیشتر کابران مدام بالا میروند.
اما سندباد که در حال حاضر جز یک وبسایت و لندینگ پیج ساده چیزی دیگری از آن در دنیای وب دیده نمیشود چطور میخواهد با مزیتی به نام بیمه و بازنشستگی برای رانندگان، دو کسب و کار قدرقدرت اسنپ و تپسی را به چالش بکشد؟ در بازاری که اغلب رانندگان به عنوان شغل دوم و سوم وارد آن میشوند چقدر سندباد شانس دارد؟ پاسخ بیرحمانه و بدبینانه فعلا این است: «همانقدر که بایا موفق شد احتمالا سندباد هم موفق خواهد شد!»
بایا کسبوکاری بود که درست به شیوه سندباد به یکباره با تبلیغات و هیاهوی زیاد در حوزه خردهفروشی قد علم کرد و ادعای گرفتن بازار را داشت. اما وقتی به سایت آن سر میزدید با یک کسبوکار و طراحی یکشبه و عجولانه مواجه میشدید که جز ناامیدی و ابهام چیزی عایدتان نمیشد. شمایل وبسایت و نحوه ورود و مارکتینگ سندباد دقیقا فعالان اکوسیستم استارتاپی را به یاد بایا انداخته است. کسبوکاری که دیگر از آن خبری نیست. انگار آمده بود یک پولی را خرج کند و برود…
بازی فراتر از یک وبسایت وردپرسی است
همین هفته گذشته بود که در نشست خبری تپسی اعلام شد ارزش این شرکت اینترنتی حوزه حمل و نقل شهری توسط کارشناسان بازار سرمایه بیش از 1700 میلیارد تومان براورد شده و این شرکت به زودی روی تابلوی فرابورس خواهد رفت. در بازاری که عدد و رقمها در این مقیاس هستند سخت است با یک سایت و یک تگلاین ساده با تکیه بر بیمه رانندگان بتوان رقابت جدیای رقم زد. در کارنامه مدیرعامل سندباد که دقیق شود نام چند شرکت حملونقل سنتی به چشم میآید. اطلاعات بیشتری از بنیانگذاران و سرمایهگذاران سندباد در دست نیست اما میتوان حدس زد که احتمالا به شیوهای شرکتی و غیراستارتاپی و از بخش سنتی اقتصاد ورود یکشبهای به این حوزه کردهاند. اینکه هدفشان چیست هم چندان روشن نیست. اگر حتی سندباد و بنیانگذاران و مدیرانش از سمت نهادهای خصولتی و با جیپ پر هم آمده باشند باز هم تجربههای مشابه زیادی پیش روی اکوسیستم استارتاپی از این شکل ورود قرار دارد که میتوان بر اساس آنها پیشبینی سرنوشت سندباد را کرد.
نباید فراموش کرد که همین سه چهار سال پیش بود که کارپینو با حمایت بی چون و چرای شهرداری تهران آمد تا اسنپ و تپسی را زمینگیر کند. اما حالا هیچ نام و نشانی از آن نیست. یک تجربه شکستخورده از ورود سنتیها و خصولتیها به حوزهای که تعریف ارزش افزوده برای کاربران حرف اول و آخر را در آن میزند.
فعلا تنها رقیب نصف و نیمه اسنپ و تپسی، ماکسیم است که تمام تمرکز خود را روی حمل و نقل برون شهری گذاشته است. برندی ایرانی-روسی که مدتهاست از آن خبری نیست و اصلا جای تعجب نخواهد بود اگر همین روزها بشنویم که ماکسیم هم عطای این بازار را به اسنپ و تپسی بخشیده و کرکره را پایین کشیده است. حالا در این بازار سخت، سندباد کجای قصه خواهد بود داستان عجیبی است.