ساترا و استارتاپها: یک بازی تماما باخت!
آسیبشناسی نامه سعید مقیسه به پیمان جبلی درباره ویاودیها
نامهای که اخیرا از رییس سازمان ساترا خطاب به رییس سازمان صداوسیما منتشر شده دوباره نگرانیهای جدیای را درباره آینده صنعت «محتوای ویدویی آنلاین» در اکوسیستم استارتاپی ایران ایجاد کرده است. جنگ ساترا که سازمانی است زیرمجموعه صداوسیما آنهم با هدف رگولاتوری حوزه صوت و تصویر در فضای مجازی با کارآفرینان و کسبوکارهای نوآور این حوزه با این نامه وارد فاز تازهای شده است. جنگی که تا همینجا هم بیش از اندازه فرسایشی شده و انرژی و هزینه زیادی از کسبوکارهایی چون نماوا و فیلیمو و فیلمنت و … گرفته است.
ساترا در این دو سال اخیر تمام تلاش خود را کرده تا به کسبوکارهای آنلاین حوزه ویدیو بگوید ادامه حیات آنها در دست این سازمان است و این کسبوکارها برای بقا باید جنبههای مختلف کسبوکارشان از جمله فرایندها، برنامهریزیها و مقررات تولید فیلم و سریالها و دیگر تولیدات خود را با آن هماهنگ و همسو کنند.
نامهای که به امضای سعید مقیسه رسیده برای سرمایهگذارهای حوزه ویدیویی یک پیام خطرناک دارد. این میدان، ممکن است با یک نامه، ابلاغ یا سیاست تازه علیه هرگونه سرمایهگذاری خطرپذیر عمل کند. آنقدر پرخطر شود که هیچ ویسی (VC) و هیچ شکلی از خطرپذیری یارای تابآوری در برابر آن را نداشته باشد. بندهای نامه هم موید این موضوع است که ساترا تصور میکند از مجلس شورای اسلامی تا وزارت ارشاد و بسیاری از نهادهای دیگر را برای محدود کردن استارتاپها و بازیگران آنلاین حوزه ویدیو در کنار خود میبیند؛ اگرچه که در ماههای گذشته حمایتهایی که از استارتاپها شده نشان میدهد ساترا در محاسبات خود حداقل در این یک مورد اشتباه میکند! استارتاپهایی که در دوران کرونا بار زیادی از صنعت سرگرمی و محتوا را به دوش کشیدند و بازی خود را آنقدر بزرگ کردهاند که هم آمارهای اشتغالزایی و تولید را در حوزه فیلم و سریال و سرگرمی تکان دادهاند و هم برخی از رقبای قدرتمند خارجی از جمله شبکههای ماهوارهای بیکیفیت فارسیزبان را از میدان به در کردهاند حالا برای بسیاری از سیاستگذاران فرهنگی کشور هم به عنوان یک الگوی موفقیت شناخته میشوند.
اگرچه معمولا در برابر تلاش ساترا و صداوسیما برای توسعه مرزهای نظارت و مداخلهگریاش بسیاری سکوت میکنند اما بدیهی است که برخی از موفقترین استارتاپهای کسبوکار دیجیتال ایران در سالهای اخیر را نمیتوان با چنین رویههایی حذف و سرمایهگذاریهای انجامشده را از میدان به در کرد. البته که باید این قید را اضافه کرد که از صداوسیمایی که با داشتهها و سرمایههای انسانی خود با روشی حذفی رویارو میشود هیچ چیز بعید نیست!
مدتهاست که فعالان اکوسیستم استارتاپی و آنلاین کشور با مثال آوردن از نتفلیکس و آمازون استدیوز و دیگر پلتفرمهای تولید فیلم وسریال خارجی که با فرهنگ و رویه استارتاپی در این سالها به غولهای رسانهای تبدیل شدهاند تاکید میکنند که سنجیدن و پاییدن نمونههای داخلی با مترومعیارهای صداوسیما نتیجه جز از دست رفتن فرصتهای اقتصادی و فرهنگی حوزه محتوا برای هم کاربران ایرانی و هم سیاستگذاران فرهنگی ندارد. فعلا ساترا شمشیر را از رو بسته اما به نظر میرسد کشاکش فعلی بخش خصوصی حوزه محتوا با یکی از سنتیترین بازیگران آن، هنوز برگهای زیادی برای رو کردن دارد.
همین هفته گذشته سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهوری در نشستی که به مناسبت روز ملی فناوری اطلاعات توسط بورس تهران برگزار شده بود خطاب به بیمه مرکزی که در برابر استارتاپهای بیمه سنگاندازی میکند با لحنی طعنهآمیز گفت هر کسی در برابر نوآوری بایستد خواهد باخت. شکی نیست که در ماجرای استارتاپهای حوزه محتوای ویدیویی و صداوسیما هم چیزی جز این نخواهد بود اما تحمیل هزینههای پیش بینینشده و فرسایشی کردن روال معمول کسبوکارهای نوآور چیزی است که بتوان به راحتی روی آن چشم بست. آنهم توسط بازیگری که روی کاغذ، رقیب این استارتاپها محسوب میشود و به جای رفتن به سمت نوآوری و تزریق خلاقیت به سازوکارهای خود، در پی حذف رقبای نوآورش است.