جایگاه هوشمندسازی در کشاورزی ما کجاست؟

ساختار بحران‌زده توسعه کشاورزی و روستایی در ایران مدت‌هاست ناکارآمدی خود را نشان داده است. عیان‌ترین جلوه آن هم در اعتراضات مردم خوزستان در تابستان امسال بود که نشان داد این ساختار حتی می‌تواند بستر بحران‌های اجتماعی هم باشد. سیاست‌گذاری‌ها و دخالت‌های دولت در دهه‌های گذشته مکررا ناکارآمدی خود را نشان داده‌ اما کسب‌وکارهای نوآور می‌گویند به شرط آنکه دولت دست از این‌همه دخالت بردارد، می‌توانند علیه وضع موجود اقدام کنند. با این حال این کسب‌وکارها نیز همچنان بیشتر بر خرید و فروش محصولات کشاورزی متمرکز بوده‌اند و به بخش‌های دیگری مانند هوشمندسازی کشاورزی کمتر توجه شده است.

تله فضایی فقر در روستاها

آمارهای فائو نشان می‌دهد که ایران در تولید ۲۲ محصول مهم جزو هفت کشور برتر تولیدات کشاورزی قرار دارد و رتبه اول را در تولید پسته، زعفران و زرشک در جهان دارد. با وجود چنین جایگاهی، تهدیدهای بزرگی هم پیش روی این بخش قرار دارد. در چهار دهه اخیر، منابع تجدیدپذیر آب ۳۰ درصد کاهش یافته است. سهم بخش کشاورزی از منابع آبی مورد استفاده در کشور حدود ۹۰ درصد بوده که اختلاف بسیار زیادی با میانگین جهانی ۷۰ درصدی دارد. افزون بر این، روال کشاورزی در ایران غالبا سنتی است و این امر، هزینه‌های اقتصادی و زیست‌محیطی فعالیت کشاورزی را در کشور بالا برده است. کشاورزی جذابیت‌های خود را از دست داده و تمایل به تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی بیشتر شده است. کمال اطهاری، پژوهشگر اقتصاد توسعه، درباره این وضعیت می‌گوید: «بسیاری از روستاهای کوچک ایران به تله فضایی فقر تبدیل شده‌اند که روستاییان برای رهایی از آن، خود روستا را رها می‌کنند.»

غفلت از هوشمندسازی

ایران در مواجهه با چنین مشکلاتی تنها نیست. مواردی مانند افزایش جمعیت جهان در دهه‌های آینده و مسئله تأمین امنیت غذایی برای آنان و نیز بحران گرم‌ترشدن زمین جهان را به تکاپو برای چاره‌اندیشی انداخته است. نقطه مشترک بسیاری از موفقیت‌ها در این مسیر، نوآوری بوده است. هوش مصنوعی، ربات‌ها، مزارع عمودی و تصاویر ماهواره‌ای تنها بخشی از فناوری‌هایی هستند که با هدف بیشترین بهره‌برداری از زمین با کمترین مصرف منابع و آلودگی جان تازه‌ای به کشاورزی داده‌اند.

در ایران اما بخش عمده‌ای از کسب‌وکارهای نوپای حوزه کشاورزی فروشگاه‌های آنلاینی هستند که محصولات کشاورزان را بی‌واسطه می‌فروشند. اگرچه اصلاح زنجیره تأمین محصولات کشاورزی از نیازهای اساسی این حوزه است، نمی‌توان چشم از حوزه‌های دیگر پوشید. چه آنکه به زعم خود فعالان این حوزه، بخشی از این فروشگاه‌های آنلاین هم صرفا نام استارتاپ دارند و در عمل، چیزی جز همان فروشگاه اینترنتی نیستند.

معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری در گزارشی که از بررسی تجربیات جهانی استارتاپ‌های حوزه کشاورزی منتشر کرده است، به آسیب‌های این مسئله اشاره می‌کند و می‌نویسد: «اغلب ایده‌ها و فعالیت‌های اکوسیستم موجود بر روی فعالیت‌هایی مانند فروش، حمل‌ونقل و غذا به صورت آنلاین متمرکز شده‌اند و با توجه به موفقیت چند شرکت در این حوزه‌ها، اغلب افراد جدیدی که می‌خواهند به این حوزه وارد شوند، به همین حوزه‌ها وارد می‌شوند.» در این گزارش هشدار داده شده که «این موضوع مطمئنا نرخ شکست را در این حوزه‌ها بالا برده و از سوی دیگر می‌تواند منجر به سرخوردگی کارآفرینان از یک سو و همچنین کاهش اثرات اقتصادی و ایجاد اشتغال در اکوسیستم شود.»

کشاورزی ایران در کنار اصلاح زنجیره تأمین به‌شدت نیازمند نوآوری در سایر بخش‌های این ساختار است. متخصصان هوشمندسازی کشاورزی مدام هشدار می‌دهند که اگر کشاورزی ایران هوشمند نشود، به طور کامل از بین می‌رود و امنیت غذایی‌مان بیش از پیش وابسته به کشورهای دیگر می‌شود.

موانع هوشمندسازی

یکی از موانع اصلی در مسیر هوشمندسازی کشاورزی، سیاست‌ها و دخالت‌های دولت است. این دخالت‌ها گاه تا آنجا پیش رفته که دولت خود را به رقیبی برای بخش خصوصی تبدیل کرده و به جای حمایت از کسب‌وکارهای نوآور، سعی کرده جایگزین آن‌ها شود. روال‌های پیچیده اداری برای صدور مجوز و مقررات دست‌وپاگیر کار را به آنجا رسانده است که برخی فعالان اکوسیستم نوآوری کشاورزی مطالبه‌شان را از دولت به تقاضا برای دخالت‌نکردن دولت فروکاسته‌اند و می‌گویند اگر دولت کاری به کارشان نداشته باشد، خودشان چالش‌های دیگر را برطرف می‌کنند.

تحریم‌ها و پیامدهای آن نیز هوشمندسازی را کم‌رمق‌تر کرده است. بسیاری از فناوری‌های لازم برای هوشمندسازی باید از کشورهای دیگر وارد شود و با وجود تحریم‌ها این کار حتی اگر ممکن شود، هزینه‌ای بسیار بالا خواهد داشت. از آن سو، امکان صادرات محصولات نیز محدود شده است و دست استارتاپ‌های ایرانی از بازار کشورهای منطقه کوتاه مانده است. کشورهای همسایه ایران که از قضا به‌شدت نیازمند چنین فناوری‌هایی هستند، نیاز خود را از کشورهای اروپایی و آمریکا تأمین می‌کنند و ایران از فرصت ارزآوری این کار محروم می‌ماند.

با همه این مشکلات، کسب‌وکارهای این حوزه بزرگ‌ترین مشکل خود را نبود ثبات اقتصادی در کشور می‌دانند و می‌گویند نوسانات قیمت در سال‌ها و ماه‌های اخیر ضربه‌های سنگینی به کسب‌وکارشان وارد کرده است. آن‌ها این نوسان‌ها را بدتر از گرانی می‌دانند و می‌گویند اگر گرانی همراه با ثبات باشد، حداقل تکلیفشان مشخص است و با آرامش بیشتری می‌توانند فعالیت کنند.

صیانت پرده آخر خواهد بود؟

طرح صیانت اگرچه در ظاهر ادعا می‌کند که به ضرر کسب‌وکارها نیست، با محدود کردن اینترنت در هر سطحی، می‌تواند ضربه آخر بر پیکر نحیف کشاورزی هوشمند باشد. کشاورزی دقیق و هوشمند نیازمند استفاده از داده‌ها و فناوری‌های به‌روز است و برای تحقق آن، حتی روستاها هم باید به اینترنت پرسرعت دسترسی داشته باشند؛ حال آنکه هنوز طرح صیانت اجرا نشده، در شهرها هم سرعت اینترنت بسیار پایین است.

به‌رغم همه این مشکلات، اگر ساختار سیاست‌گذاری ایران همچنان با کشاورزی هوشمند، کج‌ دار و مریز برخورد کند، شاید در آینده‌ای نه‌چندان دور در این کشور از کشاورزی جز نامی و خاطره‌ای باقی نماند.

 

الیاس براهویی نژاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.