آیا موج مهاجرت استارتاپیها از ایران جدی است؟
چرا کار اکوسیستم استارتاپی به اینجا کشیده است؟
گویا قرار نیست تغییری در روند گذشته ایجاد شود، ما همچنان میکاریم تا دیگران بخورند! اینبار هم در بستر زیستبوم کسبوکارهاینوپا همچنان استعدادها را کشف و برای اثرگذاری آماده میکنیم تا بروند و برنگردند. مدیریت ناکارآمد و ناهماهنگی اجرایی در حالی به ارکان و اجزای زیستبوم نوآوری کشور هم رسوخ کرده که چند سالی است صدور ویزای استارتاپ راه جدیدی برای جذب صاحبان طرحهای خلاق به سایر کشورها شده.
گشتوگذاری مختصر در زیستبوم نوآوری کشور و صحبت با دستاندرکاران آن نشان میدهد که نشاط و جنبوجوش از آن رخت بربسته و گروهی از افراد که مدتها از شدت امیدواری و امیدبخش بودن تا حدودی غیرواقعی به نظر میرسیدند، امروز در حالی درگیر مشکلات روزافزون هستند که آگهیهای جذب گروههای نوآور حتی به شبکههای ماهوارهای هم رسیده. مشاهدات میدانی نیز تاثیر جذابیتهای ایجاد شده توسط این آگهیها را اثبات میکند.
دیرزمانی صحبت از رفتن بیبازگشت علاقمندان به تحصیل بود، تعبیر فرار مغزها که از دو دهه گذشته توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود امروز کمتر حساسیتی ایجاد میکند، گویا قبول کردهایم یکی از وظایف ما تامین و تربیت افراد تحصیلکردهای هست که آینده خود را در کشورهای دیگر جستجو خواهند کرد؛ در حالیکه چند سال اخیر تغییری ظریف اما کلیدی در این ساختار ایجاد شده.
پیش از این نیروهای متخصص پس از اثبات توانمندیهای علمی و کاری خود چنانچه موفق به دریافت روادید ورود و زندگی در کشورهای مهاجرپذیر میشدند، به خیل نیروهای آماده به کار در آن کشورها میپیوستند. در واقع گرچه تامین نیروی متخصص برای کشورهای مقصد بدون هزینه بود، اما همچنان باید برای ایجاد اشتغال آنها هزینههای گزافی پرداخت میشد. اما روندهای جدیدی که کشورها برای صدور روادید استارتاپی در پیش گرفتهاند نه تنها به آنها برای تامین نیروی متخصص کمک میکند، بلکه بار اشتغالزایی را نیز بر دوش همین افراد میگذارد تا نه تنها برای خود بلکه برای دیگران نیز اشتغال ایجاد کنند. به این ترتیب همچنان یک طرف این نامعادله بر بهره خود میافزاید و طرف دیگر نه تنها نیروهای تحصیلکرده بلکه بخشی از موتور اشتغالآفرین و ارزشمند خود را از دست میدهد.
صاحبان طرحهای خلاق و نوآور افراد پرجنب و جوشی هستند که با تکیه بر همین پویایی قدرت اثرگذاری زیادی دارند، این نوع افراد را نمیتوان و نباید در انتظار تغییر نگه داشت؛ آنها خودشان عامل دگرگونی هستند. این گروه تا چند سال قبل هم بابت نبود زیرساخت و چارچوب حمایتی برای پیشبرد طرحهای نوآورانه گلایههای فراوانی ابراز میکردند.
تداوم وضعیت قبل در حالی که فشار تحریمهای یکجانبه و رکود ناشی از همهگیری کرونا هم به آن اضافه شده، آمادگی آنها برای یافتن گزیزگاه را افزایش داده است. فعالان زیستبوم کسبوکارهای نوپا سرمایههای تکرار نشدنی کشور هستند که باید نگران حفظ آنها باشیم. یکی از دلایل کاهش کیفیت و سطح طرحهای ارائه شده به زیستبوم در چند سال اخیر نیز شروع روند مهاجرت گروههای نوآور بوده.
بر اساس اظهارات مدیران اقتصادی هزینه تولید هر شغل در بخشهای تخصصی حدود یک میلیارد تومان است. اما یک گروه کسبوکارنوپا که بین 3 تا 5 نفر را گرد هم آورده، به طور متوسط با همین مقدار سرمایه قادر به شکلدهی کسبوکار خود هست و توانایی جذب همین هزینه از سرمایهگذاران غیر دولتی و متفرقه را دارد. تنها کاری که لازم است برای آنها انجام شود، ایجاد بستر مناسب فعالیت و تسهیل در روندهاست.
بسیاری از همین گروهها که امروز به دنبال طی کردن مسیر دریافت روادید استارتاپ از کشورهای دیگر هستند در کشور مقصد هم چیزی به جز حمایت قانونی و زیرساخت مناسب دریافت نخواهند کرد. آنها دشواریهای پیشبرد یک کسبوکار در کشوری بیگانه با فرهنگی ناآشنا را میپذیرند، اما امیدوارانه آن را دنبال میکنند تا بندهای ناپیدایی را که بر دستوپای کسبوکارهای داخلی بستهایم بگشایند.
به این ترتیب ما افراد پرشور و توانمندی که قادر به ایجاد اشتغال مولد با سرمایههای خرد و پراکنده هستند را راهی دیار غربت میکنیم. مهاجرت این افراد همچنین به معنای مهاجرت خلاقیت و رقابت مولد از فضای کسبوکار کشور است. شوربختانه اینبار دیگر کاشته و درو کردهایم تا دیگران بخورند.