آیا واقعا دیجی‌کالا می‌تواند جای اینستاگرام را بگیرد؟

اعلام بدموقع خبر راه‌اندازی شبکه اجتماعی دیجی‌کالا، برای این استارتاپ دردسرساز شده است

هم‌بنیان‌گذاران دیجی‌کالا، از ارائه خدمات لجستیکی و وب‌سرویس این شرکت به سایر کسب‌وکارها در آینده‌ای نزدیک خبر دادند. سعید محمدی در یک نشست کلاب‌‌هاوسی، گام سوم توسعه تجارت الکترونیکی در دیجی‌کالا را ارائه خدمات گروه دیجی‌کالا به صورت یک بسته خدمات کامل از تولید محتوا تا ارسال کالا برای تمامی کسب‌وکارها به منظور رفع نیاز آنها در عرصه تجارت الکترونیکی و آنلاین اعلام کرد و همچنین حمید محمدی هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل دیجی‌کالا در این نشست گفت: «به زودی دیجی‌کالا امکان تولید محتوا (user generated content) به منظور ثبت علایق و نظرات کاربران درباره کالا و تجربه خرید‌شان و امکان اشتراک‌گذاری آنها روی شبکه اجتماعی دیجی‌کالا شبیه آنچه که در اینستاگرام اتفاق می‌افتد را فراهم می‌کند.»

وقتی حمید محمدی یکی از بنیان‌گذاران دیجی‌کالا این جمله را در کلاب هاوس می‌گفت شاید فکرش را هم نمی کرد که کمتر از یک هفته بعد و با فراگیر شدن موج اعتراضات کاربران و کسب‌وکارها در فضای مجازی به طرح صیانت که یکی از مهم‌ترین نگرانی‌ها درباره آن احتمال بسته شدن اینستاگرام است تبدیل به شمشیری علیه دیجی‌کالا شود. ماجرا از آنجا داغ‌تر و پرحاشیه‌تر شد که طراحان و موافقان این طرح بارها در نشست‌های کلاب‌هاوسی و لایوهای اینستاگرامی تاکید کرده بودند استارتاپ‌های بزرگ کشور در جلسات کارشناسی این طرح حضور داشته‌اند و به طراحانش مشورت داده‌اند.

اگرچه که آن‌ها نامی از این کسب‌وکارها نبرده‌اند اما برای نمونه عباس مرادی که خود را یکی از طراحان طرح صیانت معرفی می‌کند در یک لایو اینستاگرامی با مخالفان طرح، به صراحت گفت که این طرح نه‌تنها برای کسب‌وکارهایی چون اسنپ و تپسی و دیجی‌کالا و علی‌بابا مشکلی ایجاد  نمی‌کند بلکه این کسب‌وکارها در جریان این طرح بوده‌اند و به کنایه حتی اشاره کرد «اگر مخالفان طرح بدانند چه استارتاپ‌هایی در بررسی این طرح و در جلسات مشورتی آن حضور داشته‌اند اینقدر نگران آینده این کسب‌وکارها نمی‌شدند!»

اگرچه بعدها و با انتشار یک بیانیه از سوی برخی استارتاپ‌های بزرگ کشور از جمله کسب‌وکارهایی که مرادی از آن‌ها نام برده بود و پیوستن دیگر استارتاپ‌های کشور به موج توییتری مخالفت با طرح صیانت، ادعای بدون سند مرادی تا حد زیادی کمرنگ شد اما بیرون کشیدن جمله مدیرعامل دیجی‌کالا که با مانور دادن روی اعداد و ارقام گزارش سالانه کسب‌وکارش اشاره کرده بود آن‌ها قصد دارند یک شبکه اجتماعی مشابه اینستاگرام راه‌اندازی کنند مخالفان طرح صیانت را حداقل در توییتر حسابی برافروخته کرده است.

حالا کاربران توییتری یک بار دیگر به برند بزرگ خرده‌فروشی کشور حمله رده‌اند و آن را متهم می‌کنند که قصد دارد از طرح صیانت برای توسعه کسب‌وکارش و ورود به مبحث شبکه‌های اجتماعی استفاده کند. اما فارغ از اینکه این همزمانی چقدر تصادفی بوده و بدشانسی دیجی‌کالا، سوال این است که این استارتاپ بزرگ کشور چقدر امکان این را دارد که جای اینستاگرام را بگیرد؟

 

اینستاگرام  و آمارهای عجیب کسب‌وکاری‌اش

گزارش مرکز توسعه تجارت الکترونیکی کشور نشان می‌دهد بخشی زیادی از این تجارت در فضای شبکه‌های اجتماعی جریان دارد. بیش از 70 درصد کسب‌وکارهای الکترونیکی کشور از شبکه‌های اجتماعی برای فروش یا ارتباط با مخاطبان خود استفاده می‌کنند. از طرف دیگر آمارها و داده‌های کسب‌وکارهایی چون پادرو (که در زمینه ارسال کالاهای فروخته شده در فضای شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کند) نشان می‌دهد که بیش از 200 هزار کسب‌وکار تنها در اینستاگرام در حال فعالیت هستند و تنها راه ارتباطی آن‌ها با مشتریان و کاربرانشان هم صرفا این شبکه اجتماعی است. یک بازار بزرگ چندصدهزار میلیاردتومانی که تماما از دسترس استارتاپ‌ها دور است و حتی به عنوان رقیبی برای خرده‌فروشی‌های آنلاین بزرگ کشور همچون دیجی‌کالا، اکالا و … هم عمل می‌کنند.

کسب‌وکارهای خرد اینستاگرامی با تعداد زیادشان یک گردش مالی جذاب را رقم زده‌اند و در سال‌های اخیر بسیاری از استارتاپ‌ها کشور به فکر گرفتن سهم از این بازار شده‌اند و سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیری هم که روی کسب‌وکارها و استارتاپ‌هایی که به بیزنس‌های اینستاگرامی خدمات ارائه می‌دهند انجام شده موید جذابیت فضای اقتصادی اینستاگرام برای اکوسیستم استارتاپی است. اکوسیستمی که همیشه در آن حرف آخر را برندهای بزرگ و سرمایه‌گذارهای جسور می‌زنند.

اما آیا واقعا دیجی‌کالا این فرصت، امکان و ظرفیت را دارد که جایگزین اینستاگرام برای کسب‌وکارها شود؟ فارغ از قضاوت‌های تندوتیزی که این روزها به دلیل خشمگین بودن کاربران از طرح صیانت به حتی طرح این فرضیه می‌شود، می‌توان گفت روی کاغذ دیجی‌کالا چنین امکانی را دارد و در سال‌های گذشته حضور چندده هزار کسب‌وکار خرد (مشابه کسب‌وکارهای اینستاگرامی) روی بازارگاه (مارکت پلیس) این برند موید این ظرفیت و توانایی است. دیجی‌کالا اما آنطور که مدیرانش گفته‌اند می‌خواهد با استفاده از ظرفیت تولیدمحتوای کاربرانش (یعنی همان جذابیت محوری اینستاگرام) شبکه‌ای اجتماعی را راه بیندازد که کسب‌وکارهای مختلف بتوانند روی آن محصولات خود را بفروشند و البته با کمک شبکه لجستیکی دیجی‌کالا و شرکایش، این کالاها را به دست مشتریانشان در سراسر کشور برسانند.

 

آینده مبهم اینستاگرام

طرح صیانت این روزها با شدیدترین مخالفت‌ها از سوی کسب‌وکارهای مختلف کشور از جمله دیجی‌کالا روبه رو شده است. اما در صورتی که این مخالفت‌ها نتواند مجلس‌نشینان و یا نهادهای نظارتی بالادست مجلس را قانع کند که از این طرح دست بکشند باید دید با به محاق رفتن شبکه‌های اجتماعی محبوب ایرانی‌ها از جمله اینستاگرام چه کسانی نفع اصلی کسب‌وکاری را می‌برند و به فکر تبدیل شدن به جایگزین آن‌ها خواهند بود.

مسیری سخت و البته پرحاشیه که حاشیه‌هایش از همین حالا دامن برخی از استارتاپ‌های بزرگ کشور را گرفته است. و مهم‌تر اینکه کاربران ایرانی نشان داده‌اند که وقتی نخواهند کاری را انجام دهند سخت می‌توان راضی‌شان کرد. تجربه پیام‌رسان‌های داخلی هنوز پیش روی سیاست‌گذاران این حوزه و البته برخی کسب‌وکارهایی است که با رویای تبدیل شدن به جایگزین تلگرام، پول‌های زیادی را (هم از بودجه‌های دولتی و هم شخصی) هدر دادند. اگرچه برخی‌ها می‌گویند وقتی صحبت از تنها مفرهای معیشت و درآمد کسب‌وکارهای خرد و خانوادگی باشد ممکن است معادلات متفاوت شود و از سر تنگنای اقتصادی هم که شده آن‌ها به هرجایی برای ارتباط با مشتریانشان پناه ببرند. فعلا همه‌چیز مبهم و غبارآلود است و باید منتظر ماند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.