پایان وی‌سی‌های وسی؟!

یادداشتی از رضا جمیلی، سردبیر آی‌چیزها

وزیر جوان این روزها حسابی گردو‌خاک به‌پا کرده. پوسترهای فتوشاپی‌اش درودیوار توییتر را مزین کرده، بشکن‌های قهرمانانه‌ می‌زند و در لایو اینستاگرامش مبارز می‌طلبد! صحبت از مبارزه با مافیای ارزش‌افزوده یا همان وس است. جایی که اسکرین‌شات پیامک‌های آماده از *۸۰۰*۶# غوغا کرده و آه و نفرین کاربران مال‌باخته بلند شده! عده‌ای زیادی می‌گویند جنگ زرگری است و زیاد نباید جدی‌اش گرفت و عده‌ زیادتری که زخم‌خورده سیستم‌های ارزش‌افزوده‌اند معتقدند هرچقدر هم اصل و اساس ماجرا، تسویه‌حساب‌های سیاسی و عرض‌اندام برای انتخابات پیش‌رو باشد باید وزیر را همراهی کرد تا ریشه یکی از غیرمولدترین بیزنس‌های حوزه آی‌تی را بخشکانیم.

سیستم‌های ارزش‌افزوده یا همان Value Added Services که اختصار آن می‌شود VAS به سیستم‌هایی گفته می‌شود که مخاطب در ازای پرداخت مبلغ مشخصی بابت هر پیامک از محتوای خاصی بهره‌مند می‌شود. برای نمونه شما با مشترک شدن یک سرویس وس در حوزه آشپزی ممکن است هفته‌ای ۵ پیامک حاوی مطالب آموزشی، جذاب یا حتی سرگرم‌کننده در این حوزه دریافت کنید. شرکت ارسال‌کننده پیامک‌ها به ازای هر پیامک مبلغی تقریبا چندین برابر یک پیامک معمولی از شما می‌گیرد و این مبالغ هم روی قبض موبایل شما محاسبه می‌شود. درصدی از این مبلغ به اپراتور موبایل شما تعلق می‌گیرد، درصدی به دولت و درصدی هم به شرکتی که محتوا را تولید و ارسال کرده است.

اما ایراد کار کجاست؟ منتقدان در سال‌های گذشته، وس را یک تجارت ناپاک عنوان می‌کردند که با حساب کردن روی ناآگاهی کاربران و یا اخذ اطلاعات کاربران در سایت‌های دانلود یا هر موقعیت دیگری به شکلی مخفیانه کاربران را مشترک سرویس‌هایی می‌کردند که عملا به آن‌ها نیازی نداشتند. به عبارتی مهم‌ترین نارضایتی و نقدی که درخصوص وس این روزها مطرح می‌شود این است که این شرکت‌ها چیزی را به کاربران فروخته‌اند که آن‌ها اصلا مشتری آن نبوده‌اند. دسته دوم هم کسانی هستند که می‌گویند ۹۹ درصد محتوای شرکت‌های وس، محتوایی بی‌ارزش، کپی‌شده و فاقد کارایی برای کاربران است که حتی اگر ناآگاهانه هم عضو آن نشده باشند نوعی پول دورریختن است و عملا چیزی زندگی و حرفه آن‌ها اضافه نمی‌کند.

شرکت‌هایی که از یک خلا قانونی-اطلاع‌رسانی استفاده یا سو‌استفاده و درآمدهای میلیاردی کسب کرده‌اند، متهم شده‌اند که بخش خیلی کوچکی از درآمدهای پیامکی خود را به کسب‌وکارهای نوپای ایرانی تزریق کرده‌اند تا هم رد منبع درآمد اولیه خود را گم کنند و هم ژست زیبای کارآفرینی و خطرپذیری  و استارتاپی بودن را به مجموعه‌های خود هدیه بدهند.

مدت‌هاست که این دست منتقدان در فضای مجازی در حال افشاگری درباره دست‌های پشت پرده و عوامل تاثیرگذار در این کسب‌وکارها هستند و معتقدند سالانه چندهزار میلیارد‌تومان گردش مالی دارند بی‌آنکه چیزی به صنعت آی‌تی کشور اضافه کنند. اگرچه عده‌ای هم هستند که معتقدند نباید همه سرویس‌های وس را با یک چوب راند و سرویس‌های ارزشمندی که کاربر با آگاهی آن‌ها را انتخاب و در طول زمان آگاهانه از آن‌ها استفاده می‌کند را از شکایت‌های این روزها مجزا کرد. سرویس‌هایی چون اشتراک تلویزیون‌های اینترنتی که محصول فروخته شده هویت مشخصی دارد و کاربر به ازای دریافت آن مبلغی را به عنوان شارژ ماهانه و از طریق قبض موبایل خود پرداخت می‌کند.

اما موضوع وس از این نظر برای اکوسیستم استارتاپی ایران جذاب‌تر شده که برخی از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر اکوسیستم استارتاپی ایران، شرکت‌های مادر یا همکاری دارند که درآمدهای زیادی از طریق ارزش‌افزوده کسب کرده و کماکان می‌کنند. حالا کار به جایی رسیده که عده‌ای به طنز می‌گویند به ازای هر پیامکی که ناخواسته از حساب آن‌ها کم شده باید سهمی در یک استارتاپ زیرمجموعه این وی‌سی‌ها به آن‌ها داده شود!

وس
نمونه توییت وزیر جوان در راستای ثبت شکایت‌های ارزش افزوده

واقعیت ماجرا این است که ورود درآمدهای ناشی از وس شاید به اکوسیستم استارتاپی، فی‌الذاته امری مذموم حداقل برای استارتاپ‌هایی که ابزاری برای ردگیری سرمایه وی‌سی‌ها ندارند، نباشد اما برای وی‌سی‌هایی که داعیه خطرپذیری دارند شاید این درآمدها یک نقطه تاریک بسیار مدیریتی باشد. شرکت‌هایی که از یک خلا قانونی-اطلاع‌رسانی استفاده یا سو‌استفاده و درآمدهای میلیاردی کسب کرده‌اند، متهم شده‌اند که بخش خیلی کوچکی از درآمدهای پیامکی خود را به کسب‌وکارهای نوپای ایرانی تزریق کرده‌اند تا هم رد منبع درآمد اولیه خود را گم کنند و هم ژست زیبای کارآفرینی و خطرپذیری  و استارتاپی بودن را به مجموعه‌های خود هدیه بدهند.

اما مهم‌تر از گذشته ماجرا و پول اندکی که از رهگذر پیامک‌هایی که مردم عادی و ناراضی این روزها، هزینه آن را پرداخته‌اند به دست آمده به استارتاپ‌ها تزریق شده، سوال اساسی این است که با سماجت و جدیتی که محمدجواد آذری جهرمی این روزها برای بستن دکان وس به خرج می‌دهد، آینده اندک شرکت‌های سرمایه‌گذاری با پشتوانه وس در این اکوسیستم چه خواهد شد.

قاطبه فعالان استارتاپی می‌گویند رفتن و نبودن این دست وی‌سی‌ها در نهایت برای اکوسیستمی که بر مبنای ارزش‌آفرینی قرار است ثروت‌آفرینی کند بهتر خواهد بود و همان بهتر که سایه این شرکت‌ها از سر استارتاپ‌ها کم شود و وی‌سی‌ای که ثروت و دارایی‌اش از وس آمده باشد به کسی خیر نخواهد رسانید اما نگرانی اصلی که کم شدن سرمایه‌گذار است کماکان به قوت خود باقی است.

به نظر می‌رسد وزیر جوان قصد کوتاه آمدن ندارد، مطالبه افکار عمومی هم برای پایان وس جدی است، اندک شرکت‌های معتبری که خدمات خود را از طریق وس به مشترکانشان می‌فروشند هم به دنبال راهکارهای جایگزین هستند و آنچه می‌ماند وی‌سی‌هایی هستند که هم منبع پول‌شان آشکار شده و هم احتمالا در ادامه راه این منبع را دیگر نخواهند داشت. شاید برای اکوسیستمی که مدت‌هاست از محافظه‌کاری سرمایه رنج می‌برد و خطرپذیری سرمایه‌گذارهایش حداقلی شده، این یک خبر بد دیگر باشد؛ هرچقدر که این روزها همه از پایان وس راضی و دلشاد باشند، عده‌ای هم هستند که نگران کوچ وی‌سی‌های وسی‌اند!

اگرچه قاطبه فعالان استارتاپی می‌گویند رفتن و نبودن این دست وی‌سی‌ها در نهایت برای اکوسیستمی که بر مبنای ارزش‌آفرینی قرار است ثروت‌آفرینی کند بهتر خواهد بود و همان بهتر که سایه این شرکت‌ها از سر استارتاپ‌ها کم شود و وی‌سی‌ای که ثروت و دارایی‌اش از وس آمده باشد به کسی خیر نخواهد رسانید اما نگرانی اصلی که کم شدن سرمایه‌گذار است کماکان به قوت خود باقی است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.