چرا همه میخواهند اکسچینج داشته باشند؟
گردش مالی روزی 400 میلیارد تومان خیلیها را وسوسه کرده از ترند داغ اقتصاد دیجیتال ایران عقب نیفتند
منبع: روزنامه هفت صبح| کسبوکارهای دیجیتال هر روز در حال پوست انداختن و ورود به فضاهای تازه هستند. مدام خبرهای تازهای میشنویم از برندها و حوزههای جدیدی که برای سرمایهگذاری یا راهاندازی کسبوکار دارای پتانسیل بالا هستند.
یکی از حوزههای جذاب فعلی که در دو سال گذشته در اقتصاد دیجیتال ایران حسابی گل کرده، راهاندازی صرافیهای دیجیتال بهمنظور مبادله رمزارزها بوده است. در حالی که تا همین دو سال پیش کسی چندان اسم اکسچینج یا صرافیهای دیجیتال را نشنیده بود حالا بیش از 80 صرافی مرتبط با این حوزه در حال فعالیت هستند و عجیبتر اینکه مدام تعداد آنها دارد زیاد میشود.
جدا از جذابیتهای بیتکوین و دیگر رمزارزهای محبوب، اقبال بالای ایرانیهای راندهشده از بورس به این بازار و حجم روبه ازدیاد سرمایه این بازار، سوال اصلی این است که راهاندازی یک صرافی دیجیتال چه جذابیتها و سودهایی دارد که این روزها حتی کسبوکارهای بزرگ استارتاپی و مالی کشور هم وارد این میدان شدهاند؟ در حدی که میتوان گفت راهاندازی صرافی دیجیتال در آخرین روزهای سال 99 یکی از داغترین ترندهای اکوسیستم دیجیتال کشور است که شرکتهای بزرگ که هم سرمایه دارند و هم آشنا به قواعد اقتصاد نوآوری، نمیخواهند از آن جا بمانند. اقیانوس آبی بازار کریپتوکارنسی (رمز ارزها) به شدت در حال قرمز شدن است. آنهم زمانی که هنوز روی کاغذ این بیزنسها قانونی محسوب نمیشوند، اگرچه کسی هم نمی تواند بگوید غیرقانونیاند.
نقش صرافیها در خرید و فروش رمزارزها
خرید و فروش ارزهای دیجیتال به دوصورت شکل میگیرد. صرافیهای متمرکز نظیر بایننس، اتورو، افتیایکس، کوینکس و… با ثبتنام از کاربران و احراز هویت، امکان معامله رمزارزها را برای آنها فراهم میآورند. اما در صرافیهای غیرمتمرکز، همین امکان بدون احراز هویت به کاربران داده میشود. یعنی این صرافیها مهمترین نقطه تمایزشان با صرافیهای متمرکز، ناشناسی کاربران است و در آنها صرفا معاملهگران را با یک آدرس کیف پول میشود رصد کرد.
نه اسمی، نه ایمیلی و نه هیچ اطلاعات دیگری در یک صرافی غیرمتمرکز از کاربران خواسته نمیشود. به همین دلیل این سطح از محرمانگی مورد اقبال کاربران قرار گرفته و در ماههای اخیر کارمزدهای شبکه اتریوم که بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز از پروتکل آن استفاده میکنند به شدت افزایش پیدا کرده است. این کارمزدها در مقابل محرمانگی و امنیت کاربران دانه درشت به چشم نمیآید، اما راهحلهای تازهتری هم برای کاهش این کارمزدها در راه است.
به سادگی راهاندازی یک سایت!
با کمی اغما ض میتوان گفت راهاندازی یک پلتفرم خرید و فروش ارز دیجیتال یا همان صرافی دیجیتال، به سادگی راهاندازی یک وبسایت است. حتی اگر کسانی که میخواهند این کار را بکنند دانشش را نداشته باشند شرکتهای زیادی هستند که این خدمت را برای آنها انجام میدهند. با خرید اسکریپت و گرفتن API از یک صرافی خارجی شما صاحب یک صرافی ارز دیجیتال میشوید. اما صرفا راهاندازی یک پلتفرم خرید و فروش به معنی راهاندازی صرافی نیست.
صرافیها اعتبارشان را از معاملهگرانشان میگیرند. برای جلب اعتماد معاملهگرها هم باید هزینههای زیاد تبلیغات و مارکتینگ و برندینگ صرف کرد. در این بازار امنیت و حفظ حریم خصوصی، خط قرمز معاملهگران است. به عبارتی هرچه قدر هم کارمزد یک پلتفرم پایین باشد یا ابزارهای معاملاتی جذابی فراهم کند، بدون تامین امنیت و حریم خصوصی، فعالیت در این بازار آب در هاون کوبیده است.
این تب از کجا آمد؟
افزایش تعداد پلتفرمهای خرید و فروش ارز دیجیتال نشان از افزایش تقاضای بازار و آشنایی بیشتر مردم با این حوزه از اقتصاد است. نبود قانون و رگولاتوری مناسب در این فضا این امکان را فراهم کرده که هر کسی بتواند اقدام به راهاندازی صرافی دیجیتال کند.
اینجاست که جنگ بین صرافیها در میدان مارکتینگ و بازاریابی شکل میگیرد. بازار تشنه ایران پر از تازهکارهاست و اقیانوس آبی برای صیادان خبره ماهیهای درشت دارد. هرکس صدای بلندتری داشته باشد بیشتر صید میکند. هرچند کاربران قدیمی می گویند آنها که کهنهکارترند و گول تبلیغات را نمیخورند، سرمایه شان را در جایی معامله میکنند که قبلا امتحانشان را پس دادهاند.
ایرانیها در صرافیهای خارجی
این روزها بیشتر کاربران حرفهای، پلتفرمهای خارجی نظیر بایننس را ترجیح میدهند چرا که میگویند بازار داخلی از عمق چندانی برخوردار نیست؛ امنیت و حریم خصوصی به روشنی و شفافیت محترم شمرده نمیشود. باید مراحل زمانبر احراز هویت را طی کرد؛ اما در مقابل حتی صرافیهای شناختهشده ایرانی به روشنی در مورد پروتکلهای امنیتیاشان و حفظ حریم خصوصی کاربران حرفی نمیزنند و با کلیگوییهای مرسوم سروته قضیه را هم میآورند.
گلایههای مختلفی از صرافیهای داخلی وجود دارد. از جمله این گلایهها تغییر بیمنطق کارمزد است. بازی با قیمت تتر یا همان دلار دیجیتال هم از دیگر گلایههاست. علاوه بر اینها محدودیتهای زیرساختی، کاربران را در زمان شلوغی بازار به دردسرهای مختلفی میاندازد. عدم پاسخگویی مناسب هم باری بر این بارها افزون میکند که همینها برای روی آوردن کاربران به صرافیهای خارجی کافی است.
روزی 400 میلیارد تومان؟
از طرف دیگر ورود بازیگران تازه به این بیزنس پولساز رقابت را سختتر کرده است. برخی آمارهای غیررسمی نشان میدهند ایرانیها روزانه حدود 400 میلیارد تومان در صرافیهای دیجیتال داخلی رمزارز مبادله میکنند. صرافیهایی که شناختهشدهترین آنها اکسیر، نوبیتکس، والکس هستند و میشود گفت این سه صرافی بزرگ بهتنهایی یک سوم این بازار را در دست دارند و یک گردش مالی بزرگ روزانه که سود وسوسهبرانگیزی را نصیب آنها میکند در این سه بیزنس تماما دیجیتال جریان دارد. بیزنسهایی که این روزها نهادهای مختلف نظارتی نسبت به سازوکار آنها و مهمتر از همه نگرانی بابت متضرر شدن صاحبان سرمایههای خرد بیشتر از همیشه به آنها حساس شدهاند.
کاربران ایرانی میگویند کیفیت صرافیهای داخلی بهخصوص از نظر امنیت به شدت مورد سوال است و مهمتر اینکه سازوکارهای غیرشفاف در بازههای حساس بازار که نیاز به خرید یا فروش فوری یک رمزارز وجود دارد باعث از دست رفتن فرصتها و در نهایت سرمایههای آنها میشود.
پاسخ صرافیها هم این است که سر کردن با همین داشتههای نصفونیمه که هزار گرفتاری با بانک مرکزی و دیگر نهادهای نظارتی دارند باعث میشود که پول دیجیتال ایرانیها به جای صرافیهای چینی و آمریکایی در یک صرافی ایرانی باقی بماند! پولی که روز به روز در حال زیاد شدن است و خبرهای عجیبوغریب هم درمورد آن زیاد شنیده میشود. از کاربران خاص ایرانی سخن میرود که داراییهایی بیش از 10 هزار بیتکوین دارند، از سازمانهایی گفته میشود که با استفاده از زیرساختهای آنها بیش از 7 میلیون دلار بیتکوین ماین شده و البته از صرافیهایی که روزانه بیش از 80 میلیارد تومان گردش مالی دارند.