چندوچون استخدام مدیر در استارتاپها
مهران امیری
برنامهریزی برای اداره یک کسبوکار و پیشبرد موفق آن وظیفه دشوار، پیچیده و سنگینی است که باعث میشود مدیر نقشی پررنگ و کلیدی داشته باشد؛ اما با اینکه از اهمیت این نقش خبر داریم، چقدر در انتخاب مدیر دقت به خرج میدهیم؟
تبدیل شدن از یک طرح به یک کسبوکار فرآیندی است که با کمک عوامل گوناگونی انجام میشود؛ آموزش و درک مناسب از ساختار یک کسبوکار، فراگرفتن شیوه کارآمد انجام هر کار، آگاهی درباره چگونگی یافتن و حفظ مشتری و مواردی از این دست کمک میکند تا یک کسبوکار را خلق کنیم. در این مسیر افرادی گوناگونی نقشآفرینی میکنند که آنها را به عنوان اعضای گروه اجرایی میشناسیم؛ اما مهمترین فرد در گروه اجرای جه کسی است؟ در واقع اجرای درست برنامهها نیازمند وجود فردی است که نگاهی همهجانبه نسبت به موضوع کسبوکار داشته و قادر باشد برنامه کاری افراد مختلف گروه را هماهنگ سازد. مدیر گروه فردی است که نه تنها اشتیاق و انگیزه پیگیری برنامهها را در دیگران زنده نگه میدارد بلکه مسیر حرکت آنها را هم تنظیم میکند.
نقش و جایگاه مدیر از آنجا اهمیت زیادی یافته که بر کارآیی تک تک افراد اثر گذاشته و در همین حال مسیر و برنامه کاری کل گروه را هم هدایت میکند. چنین فردی باید همزمان توانایی فهم و حل مسائل در سطح خرد و کلان را داشته باشد. بنابراین نخستین پرسش در هر گروه آن است که مدیریت برعهده چه کسی باشد؟ گرچه در بسیاری موارد افراد تشکیل دهنده یک گروه به سادگی فردی از بین خود را که آمادگی بیشتری دارد برای این مسئولیت انتخاب میکنند اما تجربه نشان داده که این انتخاب را میتوان در جریان پیشبرد کارها به چالش کشید. هر مرحله از فعالیت گروه و هر دشواری که بروز میکند، به منزله یک چالش برای مدیر است و موفقیت در گذر از آن نشان از توان مدیر در عبور دادن گروه از مسیری کراآمد است. اما در همین حال پرسشهای دیگری هم ایجاد میشود. آیا پیشرفت کار گروه رضایتبخش هست؟ چقدر قادر به جرای کارها با هزینه کمتر و نتیجه بیشتر بودیم؟ اگر گروه در برخورد با مشکلات موفق بوده، چه کارهایی انجام داده که زمینه ایجاد مشکلات بعدی را از بین ببرد و اقدامات و برنامههای اجرا شده چقدر به گروه کمک کرده تا با مشکل مواجه نشود؟
نمونههای موجود در دنیای واقعی کسبوکار نشان میدهد نه تنها برای گذر از مشکلات بلکه برای درگیر نشدن با آنها و پیشبرد کارها بر اساس یک برنامه درست و کارآمد به وجود مدیر(ان) کاربلد نیاز داریم. شاید بتوانیم از بین گروه فرد مناسبی برای اداره کارها پیدا کنیم، اما اجباری به انتخاب مدیر از بین افراد هسته اصلی گروه نیستیم. در بسیاری اوقات گزینه مناسب را باید خارج از گروه جستجو کرد، اما کمتر دیده میشود که یک گروه نوپا برای یافتن مدیر خارج از گروه اقدام کند. گرچه در بسیاری موارد نداشتن منابع مالی بهانه کافی برای این کار را فراهم میسازد، اما مدیر مناسب چنان ارزش و کارکردی دارد که پصرف هزینه را توجیهپذیر میکند، در حالی که برای یک گروه نوپا راههای دیگری به جای پرداخت مستقیم هم وجود دارد.
استخدام مدیر برای یک گروه را در نگاه نخست میتوان نشانهای از ناتوانی افراد گروه در اداره برنامهها دانست، اما در واقع بیانگر بلوغ اعضای گروه و درک درست آنها از توانایی خود و اشتیاق فراوان برای اجرای کارآمد طرح کسبوکار است. گروهی که قادر به تشخیص زودهنگام کاستیهای خود و اقدام برای جبران آن باشد، نشان میدهد از ابتدا برای گسترش کار خود آماده است و انگیزههای خودخواهانه شخصی قدرت غلبه بر برنامههای کسبوکار آنها را ندارد. جسارت در ابراز نیاز و استخدام مدیر برای یک کسبوکارنوپا نشانه وجود دیدگاه گسترده و دوراندیشی اعضا در مسیر کسب موفقیت است. نگاه گذرا به روند کار برخی از گروههای کسبوکارنوپا به خوبی نیاز آنها به استخدام مدیر را نشان میدهد.