عبور از نشت 5 میلیونی با یک اطلاعیه!
یادداشتی از مهران امیری، کارشناس کسبوکارهای نوپا
اخبار و اطلاعاتی که هر روز منتشر میشود نشان از آن دارد که فعالان زیستبوم کسبوکارهای نوپای کشور بیش از هر کس دیگری برای حفظ جایگاه کسبوکار خود در تکاپو هستند؛ اما نگاهی دور از خوشبینی به مجموعه اخبار و فعالیتها در زیستبوم کسبوکار کشور بیانگر کاستیها و چالشهای خودساخته و بزرگی است که نه یک کسبوکار بلکه همه زیستبوم را تهدید میکند.
آرزوی کسب درآمد میلیاردی، قرار گرفتن روی صفحه نخست نشریات یا فهرست سلبریتیهای دنیای کسبوکار و دهها انگیزه مشابه شاید برای برخی افراد پررنگتر از انگیزههای کارآفرینی یا مسئولیتهای اجتماعی بوده؛ اما به هر حال همین افراد امروز بخش بزرگی از زیستبوم کسبوکارهاینوپای کشور را تشکیل میدهند و هر اقدام و تصمیم آنها بر روی بخشهایی از بازار اثر میگذارد. اگر فکر نکنیم انتشار خبر تغییر مدیرعامل یا اعضای هیئت مدیره یک شرکت شناخته شده داخلی که سهامدار عمومی هم ندارد، به جریانسازی رسانهای مربوط است، پس باید قبول کنیم که این کسبوکارها چنان جای مهمی در فضای کسبوکار کشور بازکردهاند که انتشار چنین اخباری را مهم و موجه میسازد.
با پذیرش چنین انگارهای پرسشی که بلادرنگ به ذهن میآید اینکه آیا این کسبوکارها و مدیرانی که پای ثابت نشستها و گفتوگوهای مختلف هستند، به جلسات سیاستگذاری دعوت میشوند، عضویت انتخابی یا انتسابی این کمیته و آن هیئت را میپذیرند، چقدر متناسب با جایگاهی که یافتهاند رفتار میکنند؟
انگاره خودخفنپنداری که در رفتار و فعالیت روزانه بسیاری از ما دیده میشود، نتایج زیانباری دارد که با قرار گرفتن در جایگاهی بالاتر، زیانهای جانبی وارد سطح عمومی میکند. در حالیکه بسیاری از کسبوکارهای نوپا از همان ابتدا خود را در قامت یک تکشاخ تازهوارد میبینند که قرار است دگرگونیهای شگفت بیافریند، اما برنامهریزی و تدارکی متناسب با آن قامت و اندازه را تدارک نمیبینند. بروز مشکلات فنی، نشت اطلاعات، کاستی در ارائه خدمات و مواردی از این دست که چندین مرتبه در ماههای گذشته رخ داده، ناشی از عملکرد برخی از همین افراد و کسبوکارها بوده؛ انگشت شمار بودن این موارد نشان بینقص بودن مابقی و یا گذشتن خطر از سر آنها نیست. بسیاری از آنهایی که در تبلیغات و رفتار عمومی ادعاهای بسیار بزرگی دارند شرایط مناسبی برای تبدیل شدن به عنوان خبری این نوع مشکلات را دارند و میتوانند ناخواسته گروه بزرگی را درگیر عوارض کاستیهای خود کنند.
همگی مایل هستیم کسبوکارهای کشور سربلند، سودآور و رو به رشد باشند و بازارهای بزرگی را فتح کنند، اما آیا با روشها و نگاهی که به کسبوکار داریم چنین آرزوهایی عملی خواهد شد؟ ما که هنوز در برآورده کردن نیازها و جلب اعتماد کاربران داخلی موفقیتی کسب نکردهایم، در سایر بازارها با چه وضعیتی روبهرو خواهیم شد؟ کسبوکارهایی که در آرزوی جلب میلیونها کاربر هستند، برای مسائلی همچون امنیت اطلاعات، حفظ حریم خصوصی کاربران، حفظ حقوق مشتری، خدمات پس از فروش چه اندیشیدهاند؟ شرکتهای آنان که با اندک بهانه و تغییری بهای خدمات خود را افزایش میدهند، چه وقت و چگونه زیانهای ناشی از کاستی در تامین زیر ساخت مناسب را به مشتریان برمیگردانند؟ شفافیت که مطالبه همیشگی آنها از دولت و سازمانهای قانونگذار است چقدر و چگونه در فعالیتهای این مجموعهها مشاهده میشود؟
واقعیت آنکه حفظ و پیشبرد کسبوکارها نیاز به دانش و تلاش مستمر دارد. برای برداشتن هر گام باید بارها اندیشید و کارشناسان گوناگون را به کار گرفت، اما اقدامات بسیاری از این کسبوکارها چنین شواهدی را بروز نمیدهد. وقوع همهگیری کرونا و لزوم سازگاری با شرایط جدید نشان داد که بسیاری از شرکتها قادر به تشخیص درست شرایط و تدوین راهبرد خلاق نیستند و تکرار و تقلید برنامه کلان آنهاست. بی دلیل نیست که در ماههای گذشته کاهش کارکنان، برگزاری گفتوگوی برخط حتی دو نفره، و نشان دادن چگونگی ضدعفونی محیط کار تبدیل به مهمترین خروجی عمومی این شرکتها شده؛ در همین حال از ماجرای نشت اطلاعات میلیونها کاربر با یک اطلاعیه میگذرند و رسانهها نیز اینبار سراغی از مدیران همیشه در صحنه نمیگیرند. همچنین الگوی رفتاری ما منجر به بازخواست همزمان از این کسبوکارها و سازمانهای مسئول نمیشود، گویا بازی یکطرفه پشتیبانی و حمایت و تشویق کسبوکارهای باید همچنان ادامه داشته باشد؛ آنها به هر روش و با هر ابزاری اعلام میکنند ما خیلی خفن هستیم و ما باید باور کنیم.