رجوع به دفترچههای تلفن در قرن بیستویکم
یادداشتی از رامین بابایی همتی، همبنیانگذار استارتاپ هومسرویز
برای یک استارتاپ خدمات منزل مانند ما، در این چند روز نبود اینترنت بهترین راهکار استفاده از دفترچه تلفن های قطور سالهای قبل بود! ما در دفترمان چند نفره در بین شماره تلفنها میگشتیم و ورق میزدیم و بالاخره یک نفر متخصص را پیدا میکردیم و میفرستادیم خانه مشتری. موتورهای جستجویی چون یوز، پارسیجو و پارسیک هم نتایج درستی نداشتند و معمولا کاربر را به سایتهایی میفرستادند که حتی باز نمیشدند.
بزرگترین ضربهای که نبود اینترنت به یک استارتاپ میزند، رواج بیاعتمادی است. این بیاعتمادی در تمام زوایا برای کارآفرینان به وجود آمده از موارد مالی گرفته تا ثبات کسبوکار. کسبوکارهای نوپا دهها دردسر مالیاتی و بیمهای و مجوزی دارند ولی تا به حال به این فکر نکرده بودند که زیر ساختهای اساسی کشور هم هر لحظه ممکن است قطع شود و این دردسر بزرگ را هم باید به موارد قبلی اضافه کنند.
وقتی 96درصد تراکنشهای کسبوکارها در طی قطع اینترنت کاهش پیدا میکند این یعنی استارتاپها نمیتوانند حقوق کارکنان خود را بدهند و کسب وکارشان تبدیل به یک کسب و کار زیانده میشود. در چنین وضعیتی یک استارتاپ هم تعداد زیادی مشتری بالقوه را از دست میدهد و هم امیدش به رشد و توسعه را.
نایب رئیس کمیسیون تجارت الکترونیکی نظام صنفی یارانهای اعلام کرده نبود اینترنت روزی 2500 میلیارد تومان درآمد کسبوکارهای حوزه فناوری رو کاهش داد اما باید به این عدد بیکاریهای احتمالی و افزایش انگیزههای مهاجرت و خروج چندین هزار نفر نیروی فنی و متخصص این کسبوکارها از کشور را هم اضافه کنید. بیشک خسارت اصلی موضوعی که این روزها همه با عدد رقم درباره آن صحبت میکنند همین افزایش میل به مهاجرت در میان نیروهای نخبه اکوسیستم استارتاپی کشور است که نمیتوان با هیچ عدد و رقمی آن را سنجید.
بستر اینترنت برای کسبوکارها علاوه بر درآمدزایی، بستری برای ارتباط با مشتریها است؛ ارتباطی که کلا طی این مدت از دست رفت. در مدت زمان قطع کلی اینترنت گاه و بی گاه پیامکی از یک استارتاپ مبنی بر اینکه فعال هستند ارسال میشد که پیام آن تلاش برای زنده ماندن بود. این یعنی کسبوکارها به جای تمرکز بر برنامههای توسعهای خود در چنین شرایطی صرفا به دنبال اندکی درآمد هستند تا بتوانند گلیمشان را از آب بیرون بکشند بتوانند هزینهها و حقوق کارکنانشان را پرداخت کنند.
دیدن این نوشتهها نیز به شما پیشنهاد میشود:
با این اینترنت، استارتاپها خواهند مرد!
ناامیدی حاکم بر اکوسیستم ترمیمناپذیر است
بازگشت جو بیاعتمادی به اکوسیستم استارتاپی
خسارت واقعی را از دولت بپرسید نه کسبوکارها
سود از دست رفته، مهمتر از زیان وارده است
اینترنت ملی، استارتاپها را آچمز کرد
رجوع به دفترچههای تلفن در قرن بیستویکم
مرهم یا نمک روی زخم
آنچه باید این روزها بیش از گذشته برآن تاکید شود این است که قطع اینترنت چرخه ای از زندگی را مختل میکند که در نهایت همه جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. اینکه به دنبال تصویب قانونی باشیم که اپهای با کاربر بیش از ده میلیون نفر بدون مجوز قطع نشوند نیز با شناختی که از کسب وکارهای اینترنتی کشور وجود دارد به معنای ایجاد منطقه امن برای نهایتا 5 استارتاپ است و راهکاری است که کسبوکار های کوچک را بیشتر از پیش میترساند و ناامید میکند. به هر روی مهمترین مشکلات ایجادشده برای اکوسیستم استارتاپی تحت تاثیر تحولات یکی دو هفته اخیر و به ویژه قطع شدن اینترنت را اینگونه برشمرد:
- کاهش درآمد بخش بزرگی از افرادی که در کسبوکارهای پلتفرمی فعالیت میکردند به واسطه نبود اینترنت که عملا هم منبع درآمد آنها را قطع کرد و هم بخشی از اعتماد کاربران به آنها را.
- کاهش اعتماد مردم به کسبوکارهای اینترنتی و شکلگیری این ذهنیت که این کسبوکارها راهکار و ابزاری که همیشه هم در دسترساند نیستند. افزایش محسوس نارضایتی مشتریها به واسطه برآورده نشدن انتظاراتش در طی این روزها. نباید فراموش کرد که علیرغم تلاش استارتاپها، چون بخش مهمی از زیرساختهای فنی این کسبوکارها وابسته به ارتباط با شرکتهای خارجی است، خدمات آنها با درجه بالایی از نقص همراه شد.
- کاهش انگیزه کارآفرینان و موسسان کسب و کارهای استارتاپی و نیروهای انسانی شاغل در این کسبوکارها که در این شرایط بیثبات حاکم بر کسبوکارهای استارتاپی که متاثر از وضع اقتصاد و کاهش سرمایهگذاریهای خطرپذیر بود، اصلا زمان مناسبی برای وارد شدن یک شوک جدید نبود.
- کاهش انگیزه سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری روی استارتاپها. در شرایطی که سرمایهگذاران خطرپذیر کشور انگشتشمارند؛ همین تعداد هم از این به بعد با احتیاط بیشتری نسبت به چنین امر، تصمیم خواهند گرفت و این رویه اگر تغییر نکند عملا به معنی مرگ اکوسیستم استارتاپی ایران خواهد بود.
- کسبوکارهای استارتاپی بر پایه بستر فناوری اطلاعات شکل میگیرند و رشد و بازاریابی آنها همه بر این بستر استوار است. با بروز اختلال در اینترنت عملا هسته متفکر این سیستمها یعنی تحقیق و توسعه نیز از کار میافتد و آنها به خوابی زمستانی فرو میروند.
نباید فراموش کرد که اثر این چند روز کوتاه نخواهد بود و این موضوع تا مدتها بر اکوسیستم استارتاپی ایران تاثیرات خود را تحمیل خواهد کرد. بعد از این یک سوال روتین سرمایهگذارها از استارتاپها این خواهد بود که برای شرایطی که اینترنت کشور قطع میشود چه فکری کردهاید و من به عنوان موسس یک استارتاپ تنها میتوانم لبخندی تلخ بزنم!