جیپی مورگان چه استفادهای از بلاکچین خواهد کرد؟
شرکتهای بزرگ در حال پیوستن به کنسرسیومها و پلتفرمهای بلاکچینی هستند
اکتبر سال 2017 میلادی جیپی مورگان یکی از بزرگترین بانکها در ایالات متحده آمریکا یک شبکه کوچک از مبادلات مالی خود مبتنی بر بلاکچینها را کاملا مخفیانه از دیدگان رقبا راهاندازی کرد و با استفاده از ارز دیجیتالی بیتکوین مبادلات بانکی را انجام داد. این درحالی است که گروهی از کارشناسان اقتصادی براین باورند که اقدام جیپی مورگان سوء استفادهای نامحسوس از سایر رقبا در دنیای مبادلات مالی بوده است.
اِما لوفتوس، رئیس بخش مبادلات جهانی در این زمینه گفت: «استفاده از پلتفرم بلاکچین کارها را بسیار ساده کرده و فرآیند انطباق مبادلات با مقررات جهانی را با استفاده از یک لیست مشترک کاهش داده است به صورتی که فرآیند نقل و انتقالات فعلی از هفتهها به ساعت کاهش یافته است.»
تقریبا یکسال قبل نیز گروه کوچکی از بانکها شبکه اطلاعات مشابهی را با نام اختصاری IIN میان خود ایجاد کردند که متشکل از 76 عضور بود؛ به عنوان مثال بانک سلطنتی کانادا، گروه بانکداری استرالیا و نیوزلند از شناختهشدهترینها بودند و در عین حال غولهای بانکی دیگری مانند بانکو استندر، سوسایته جنراله، میژو بانک و بانک تجاری آفریقا نیز از اعضای آن بودند.
در واقع این کنسرسیوم ایجاد شده آخرین گروهی از گروههای بلاکچینی بود که برای استفاده از امتیازات بلاکچینها تشکیل شده بود و قبل از این جیپی مورگان و استندر کنسرسیوم مشابهی با نام R3 با سرمایهگذاری توسعه زیرساخت 107 میلیون دلاری راهاندازی کرده بودند، پلتفرمی که میتوانست منافع خاصی برای آنها ایجاد کند.
البته هنوز هم سایر اعضای IIN در حال کار با پلتفرم Ripple هستند، پلتفرمی مبتنی بر سرمایهگذاری با ارزش 16 میلیارد دلاری روی ارزهای دیجیتالی XRP که در اختیار دارند؛ «هایپرلجر» در واقع یک پلتفرم غیرانتفاعی است که توسط تعدادی بلاکچین پشتیبانی میشود و دائم در تلاش است کسبوکارها و مبادلات بر شبکهها و بلوکهای عمومی مجاز میتوانند به درستی فعالیت کنند.
مدیریت شرایط با استفاده از بلاکچین
براساس یک مقاله پژوهشی که اخیرا منتشر شده؛ درحالی که روند تقاضا برای عضویت در این کنسرسیوم به صورت کلیشهای و انفجاری میان بسیاری از صنایع درحال گسترش است، سوژهای مناسب برای پوشش رسانهها ایجاد شده است اما ظاهرا یک اصل ساده اقتصادی در این میان نهفته شده که براساس تحقیق یک استارتاپ مبتنی بر بلاکچین Prysm میتواند اثرگذاری بالایی در این نوع سرمایهگذاری داشته باشد.
اصل یاد شده به این معناست که وقتی فردی در یک پروژه گروهی سرمایهگذاری میکند، در واقع اصل سرمایهگذاری را تعیین میکند و این سرمایهگذاری به عنوان بخشی از گروه بجای خارج از آن ارزش بیشتری به ارمغان خواهد آورد و همانند دیگران که خارج از گروه هستند قدرت چانهزنی در اختیار سرمایهگذار مورد نظر ما قرار میدهد.
این در واقع شیوهای بسیار قدیمی برای سرقت از بانک بود که سرمایهگذار میتواند اساسا برای ارزش بودجه و سایر منابع سرمایهگذاری شده در این گروه به حالت تعلیق درآید که منجر به بروز چالشهایی خواهد شد به این ترتیب که از شرکت در کنسرسیوم اجتناب کرده و بزرگترین پتانسیل سودآوری را برای گروه از بین میبرد.
اما استفاده از سیستم بلاکچین در واقع به اعضا اجازه میدهد تا در همه حال شرایط را مدیریت کنند و دادههای هر یک از اعضا در پایگاهی مشترک بدون اینکه کنترلی درباره واقعی بودن دادهها صورت گرفته باشد به اشتراک گذاشته میشود و همه میتوانند به راحتی آن را کپی یا دستکاری کنند.
بلاکچین باعث تخلیه ارزش واقعی کنسرسیوم خواهد شد
استفانی هاردر، یکی از موسسین Prysm و یکی از نویسندگان این گزارش معتقد است که در واقع بلاکچین باعث تخلیه ارزش واقعی کنسرسیوم خواهد شد به این ترتیب که رقبا با هم از طریق بلاکچین ارتباط آزادانه دارد و در اهداف مشترکی سرمایهگذاری میکنند درحالی که هرزمان لازم باشد گروه را ترک میکنند و میتوانند دادههای خود را مثل یک بیتکوین جابجا کنند.
هاردر که دکترای خود را از دانشگاه هاروارد گرفته در این زمینه میگوید: «هر کسبوکاری دارای موارد و مسایلی است که علاقمند به انتشار آنها نیست، اما در همین میان اطلاعات بسیار زیادی وجود دارد که اصولا غیرتجاری هستند و از درجه اهمیت پایینی برخوردارند ولی براساس این روند مردم میتوانند به سادگی از آنها مطلع شوند و به قول معروف ارزش افزوده بالایی برای کنسرسیوم ایجاد کند.»
شرکت تحقیقاتی گارتنر چندی پیش، از این نوع ارزش ایجاد شده برآوردی به دست آورده که تا سال 2030 میلادی ارزش این نوع فعالیت بر بستر بلاکچین نزدیک به 1/3 تریلیون دلار خواهد بود.
به طور کلی درحالی که اقتصاددانان گروه Prysm در دانشگاه شیکاگو و سایر نقاط جهان مشغول مطالعه اثرگذاری بلاکچین در اینگونه کنسرسیومها هستند کسانی تجربه ساختن واقعی اینگونه کنسرسیومها مبتنی بر بلاکچین را در کارنامه خود ثبت کرده و اکنون در دنیای واقعی فعالیت میکنند.
تامین منافع کل شبکه
الیور هریس، رئیس بخش بلاکچین و سرمایههای دیجیتالی در این زمینه به فوربس میگوید: «راه حلی که ما برای این مشکل به دست آوردهایم در واقع منافع کل شبکه را تامین میکند. به این ترتیب که با تمرکز بر محدودیتهای بلاکچین جهت کمک به رقبا مشغول برنامهریزی هستیم و بطور کلی رقبا در هر صنعتی که فعالیت میکنند برای حل مشکل ابتدا باید آن را شناسایی کنند.»
هریس تاکید میکند: «در مورد مشخص جیپی مورگان هفتهها بود که بانکهای معتبر بینالمللی را هنگام ارسال پول به یکدیگر با چالش روبرو کرده بود. توماس پیزوتو، مدیر ارتباطات بینالمللی شرکت جانسون نیز در این باره میگوید: «فناوریهای جدید و زنجیره تامین حتی پس از آنکه رقبا یک مشکل رایج در آن را شناسایی کردند باعث جدایی آنها از کنسرسوم نمیشود و این رقابت همچنان میتواند ادامه داشته باشد.»
پیزوتو در ادامه میگوید: «همانطور که دیگر صنایع پزشکی مثل ارائهدهندگان خدمات بیمه به سرعت درحال پیوستن به کنسرسیومهای بلاکچینی شرکت IBM هستند جانسون با ارزش 371 میلیارد دلار به تنهایی در مقابل آنها هیچ است.»
پیزوتو معتقد است با توجه به مزایای کوتاه مدت پیوستن به گروههای بزرگتر، خطر بزرگی در بلند مدت این همکاری را تهدید میکند که وصل شدن به یک شبکه واحد میتواند برای فعالان اقتصادی ایجاد کند. به این ترتیب که اگر مشکلی ایجاد شود نه فقط یک نفر بلکه همه درگیر خواهند شد.
برنامهریزی برای خودروهای خودران آینده
اشلی لانکویست، مدیر اجرایی پروژه بلاکچین انجمن جهانی اقتصاد در این زمینه میگوید: «فراتر از نگرانیهای یکپارچه شدن مشکلات در صورت بروز در میان تمامی شرکا تبعات اقتصادی چنین شراکتی در آینده میتواند اصلیترین نگرانی برای حاضرین در این سیستم اقتصادی شناخته شود.»
لانکویست در ادامه میگوید: «علاوه بر مرکز WEF که میتواند نام انقلاب صنعتی چهارم میتواند را هم بگیرد، این سیستم کمک قابل توجهی به بانکهای مرکزی برای تحقیق و رمزنگاری عمومی و کشف بلاکچین اتروم عمومی است. به عنوان مثال «موسسه اینتیویتیو بلاکچین اوپن موبیلیتی» با استفاده از سیستمی مشابه درحال برنامهریزی برای خودروهای خودران آینده است تا براساس آن رانندگی ایمنی را برای افراد تضمین کند.»
لانکویست میگوید: «اکنون اعضای این پلتفرم «بیام و»، «جی ام»، «فورد»، «هوندا» و دیگران هستند که درحال جمعآوری اطلاعات و دادههای رانندگان خودروهایشان هستند تا بتوانند براساس آن آینده خودروهای خودرانشان را تضمین کنند و با استفاده از دادههای جمعآوری شده بتوانند برآوردی از رفتار و نحوه رانندگی رانندگان ارائه کنند. نکه جالب توجه اینجاست که برخی از کمپانیها اطلاعات دقیق و قابل اعتمادی از خود ارائه کردهاند درحالی که برخی دیگر اطلاعات شفاف و مناسبی ثبت نکردهاند.
مدیر اجرایی پروژه بلاکچین انجمن جهانی اقتصاد تاکید میکند برای دستیابی به چنین ارزش افزودهای لازم است سیستمی طراحی شود که شرکتکنندگان به صورت دقیق و منصفانه اطلاعات خودشان را در اختیار دیگران قرار دهند در غیر این صورت شرکتهایی که اطلاعات دقیقی از خود ارائه نکردهاند از مزایای دیگران رایگان استفاده میکنند.
استفانی هاردر و کتی باررا در دانشکده اقتصاد هاروارد طی سال 2018 مشغول بررسی ایجاد ارزش افزوده شرکتها هنگام استفاده از پلتفرمهای بلاکچینی بودند که براساس آن اعلام کردند بسیاری از شرکتهای نیویورکی هرگز حاضر به افشای اطلاعات مالی خود نیستند و در عین حال هم میگویند نیازی به افزایش سرمایه هم ندارند. درحالی که همزمان درآمدهای خود را با استفاده از خدمات مشاورهای اقتصاددان برنده جایزه نوبل الیور هارت تضمین میکنند.
آیا بلاکچین میتواند مشکل ثبت اطلاعات در کنسرسیومها را برطرفکند؟
نکته اصلی این است که اولیور هارت با ارائه نظریه «مهار» در شرکتهای مایکروسافت، مک آفی و برخی شرکتهای معتبر دیگر توانسته منافع اقتصادی بالایی با استفاده از سیستمهای بلاکچینی در اختیار مشاوره گیرندگانش قرار دهد.
او با ایجاد سایت اسمارت کانترکت، توانسته قراردادهای هوشمند را طراحی کرده و قرادادهای سنتی گذشته را کنار بگذارد تا شرکتهای مشاوره گیرنده از او بتوانند منافع اقتصادی بالاتری به دست آورند.
مقالهای با عنوان «آیا بلاکچین میتواند مشکل ثبت اطلاعات در کنسرسیومها را برطرفکند؟» مشخص میکند که سه دلیل عمده برای توقف این سیاست اقتصادی وجود دارد.
1- داراییهایی که به طور جمعی متعلق به این شیوه فعالیت اقتصادی هستند به سختی در سیستم حسابداری کنترل میشوند.
2- سرمایهگذاریهای اختصاصی کنسرسیومی که کمتر از یک عضو دارد
3- قراردادهایی که برای هر یک از اعضا روابط تجاری پیچیدهای دارند محاسبه نمیشود.
نویسندگان مقاله یاد شده براین باورند که باید از سازندگان کنسرسیوم حمایت کرد، اما اینبار با استفاده از قراردادهای هوشمند و رمزگشایی شده که مانع از پنهانکاری برخی از اعضا در آن شد. به این دلیل که جیپی مورگان دقیقا از همین خلاء استفاده کرد و رقم انبوهی بدون اطلاع شرکای خود به جیب زد.
هاردر در این زمینه میگوید: «اگر کنسرسیوم را ترک کنم و از لحاظ فنی از دادههایی استفاه میکنم که آنها به تجارت من کمک میکنند، اما من دیگر نمیتوانم آن را بخوانم چون با خروجم امکان دسترسی به فرمتهای خاص موجود ندارم و این اتفاقی وحشتناک برای یک فعالیت اقتصادی است.»
ترجمه: شیدا رمزی