داستان موفقیت 5 استارتاپ اینترنت اشیا- قسمت اول

در سال‌های 2011 و 2016 اعتبار استارتاپ‌های اینترنت اشیا تا 480 درصد رشد کرد. با ورود هرچه بیشتر شرکت‌های فناوری‌ به بازار، ما نیز به مدارک کافی برای درک عوامل سازنده یا مخرب یک کسب‌وکار استارتاپی دست پیدا می‌کنیم. در این قسمت از داستان استارتاپ‌های موفق اینترنت اشیا فهرستی از کارآفرین‌های موفق اینترنت اشیا و عوامل کلیدی موفقیت آنها را می‌خوانید.

Evrythng

اولین داستان استارتاپ‌های موفق اینترنت اشیا به شرکت Evrythng تعلق دارد. این شرکت نرم‌افزاری اینترنت اشیا در لندن، سانفرانسیسکو و نیویورک سیتی شعبه دارد و داده‌های هویت دیجیتال را در یک ابر هوشمند «محصولات هوشمند» اینترنت اشیا مدیریت می‌کند تا محصولات مشتری را به وب متصل کند و اپلیکیشن‌های زمان واقعی را به پیش ببرد.

به گفته نیال مورفی، مدیرعامل شرکت Evrythng تا سال 2020 بالغ بر یک تریلیون از محصولات مشتری به نوعی از قابلیت دیجیتال و هوشمند برخوردار خواهند بود. پلتفرم این شرکت به اشیا یک هویت نرم‌افزاری منحصربه‌فرد می‌دهد و آنها را به اینترنت متصل می‌کند. آن اشیا به محض اتصال به وب شروع به تولید داده‌های زمان واقعی برای اپلیکیشن‌های جدید و گفتگوهای بی‌واسطه مشتریان می‌کند. در همان حال این پلتفرم کسب‌وکارها را قادر می‌سازد تا از طریق زنجیره‌های تأمین، جابه‌جایی کالاها را ردگیری کنند و تعامل‌های کاربر را به حداقل برسانند (مانند چراغ‌های متصل که به صورت خودکار روشنایی را بر اساس سطح نور طبیعی موجود در اتاق تنظیم می‌کنند). Evrythng بالغ بر 8 میلیون دلار اعتبار از سوی شرکت‌های بزرگی مانند Atomico، Cisco، Samsung و دیگر شرکت‌های پیشرو در زمینه فناوری جذب کرد و به پیشرفت خود ادامه داد تا اینکه در سال 2014 به عنوان بهترین استارتاپ اینترنت اشیا شناخته شد. اکنون این شرکت با بسیاری از شرکت‌ها از جمله کوکا کولا، Domestic & General، iHome و Diageo کار می‌کند.

درسی که می‌توان از تجربه این استارتاپ موفق اینترنت اشیا گرفت این است: Evrythng از عهده بزرگترین مشکل اینترنت اشیا برآمد، از یک راه‌حل جامع استفاده کرد و همچنان ایده‌های نوآورانه خود را به پیش می‌برد. Thnghub به عنوان آخرین تلاش اینترنت اشیا این شرکت هر گیت وی را (می‌خواهد یک تلویزیون هوشمند باشد یا یک روتر خانگی) به یک هاب جهانی برای Z-Wave، Zigbee یا وسایل سازگار با بلوتوث تبدیل می‌کند.

به نظر می رسد سال 2014 نقطه اوج سرمایه‌گذاری روی استارتاپ‌های اینترنت اشیا بوده است.

Invoxia

آمازون در سال 2015 یکی دیگر از برندگان اعتبار الکسا را اعلام کرد. این جایزه و سرمایه چشمگیر آن به Invoxia تعلق گرفت؛ استارتاپی فرانسوی که در زمینه فناوری‌های تشخیص گفتار تخصص دارد. دو سال گذشته این استارتاپ هنگامی که الکسا را به Triby (اولین دستگاه غیرآمازونی تاکنون) آورد به صدر اخبار تبدیل شد. Triby از پروتکل Invoxia Acoustic برای گرفتن فرمانهایی که به زبان طبیعی از فاصله‌ای 15 فوتی درست شده باشند استفاده می‌کند. سخنگوی آشپزخانه به کاربر این امکان را می‌دهد تا به شکل هندز فری تماس تلفنی برقرار کند، موسیقی روشن کند و پیام بفرستد. Triby پیش از الکسا گجت خردی بود که جاذبه تجاری محدودی داشت. اکنون شما می‌توانید آن را به تقویم گوگل خود اضافه کنید تا تکالیف زمان بندی شده را رصد کند، یک راننده از تاکسی آنلاین اوبر رزرو کند و وسایل خانگی سازگار با الگسا (مانند چراغ‌های Phillips Hue و ترموستات Nest) را هماهنگ کند. اگر شما فکر می‌کنید که Triby یک تقلید ساده از Amazon Echo است لازم است تجدید نظر کنید. این گجت برخلاف نسخه‌های قبلی خود از تماس‌ها و پیغام‌های VoIP پشتیبانی می‌کند و به معنای واقعی کلمه یک نمایشگر دارد.

داستان استارتاپ های موفق اینترنت اشیا

درسی که از داستان این استارتاپ موفق اینترنت اشیا می‌توان گرفت: روباتیک، تشخیص صدا، یادگیری ماشین و دیگر زمینه‌های هوش مصنوعی همگی به روندهای متدوال و محبوب تبدیل شده‌اند. اما هنوز نمی‌توانید یک محصول با قدرت هوش مصنوعی بسازید مگر اینکه مرکز تحقیق و توسعه خودتان را داشته باشید یا وندوری قابل اعتماد داشته باشید که تسهیلات لازم را داشته باشد. Invoxia به طرح ابتکاری Amazon Launchpad ملحق شد، روی پروژه‌ای پرخطر سرمایه گذاری کرد، قابلیت عملکرد الکسا را بالا برد و در نقطه اوج برنده شد.

OpenSensors.io

پیشبینی شده است 70 درصد جمعیت جهان تا سال 2050 در مگاسیتی‌هایی نظیر توکیو، لندن و نیویورک زندگی کنند. این یعنی مردم بیشتری آنجا خانه خواهند ساخت، روزانه به سر کار خواهند رفت و حتی زباله بیشتری تولید خواهند کرد. هدف اصلی OpenSensor’s این است که با گردآوری و تحلیل داده‌های خرد در مورد کیفیت هوا زندگی شهرنشینان را بهبود بخشد. این استارتاپ مستقر در انگلیس توسط ملکلم اسپارکس و یودیت استانتون در سال 2013 تأسیس شد. این شرکت برخلاف دیگر بنگاه‌های کارآفرینی فعال در زمینه اینترنت اشیا که بر سخت افزار و راه‌حل‌های زیرساختی تمرکز دارند بیش از هرچیز بر داده باز متمرکز است. فرزند بزرگ استانتون از بیماری آسم رنج می برد، بیماری که به دلیل آلودگی هوا اوضاع وخیم تری هم پیدا می‌کند. او در این مورد می گوید: چیزهایی که شما از رنج خود خلق می کنید اغلب بهترین کارها را خواهند کرد.

بیشتر بخوانید: تغییر الگوی ‌سرمایه‌گذاری روی استارتاپ‌ها در نمایشگاه جیتکس ۲۰۱۸ دبی

تجربه این شرکت همین حرف را نیز ثابت کرده است. در تنها سه سال، این شرکت از یک کسب‌وکار دو نفره به یک شرکت موفق فناوری تبدیل شد که بالغ بر 15 میلیون پیام حسگر را روزانه با کمک یک موتور سفارشی شده با اینترنت اشیا پردازش می‌کند. OpenSensors درحال حاضر با دادن مشورت از طریق مدیریت شبکه حسگر با 10 هزار مشتری از جمله سیسکو، رویترز و تریپ ادوایزر کار می‌کند. هرچند که این استارتاپ خودش را درگیر سرمایه گذاران مشترک نکرد اما مدیران آن، سرمایه اولیه کافی برای شروع کردن داشتند، از اعتبارات حاشیه‌ای استفاده کردند و تصمیم گرفتند برای سر پا نگه داشتن کسب‌وکار خود بر فروش تمرکز کنند.

درسی که از داستان موفقیت این استارتاپ اینترنت اشیا می‌شود گرفت این است: تحلیل داده‌های حجیم به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد تا وقوع رویداد را پیشبینی کنند، هزینه‌های نگهداری تجهیزات را کاهش دهند و عملکرد تأمین کنندگان را رصد کنند. این درس برای استارتاپی که می‌خواهد وارد بازار اینترنت اشیا شود نکته طلایی است، مشروط بر آنکه پیش از تمام شدن پول سرمایه گذار از نیازهای مشتریانش باخبر شود.

منبع: R-Style Lab

مترجم: تمنا منصوری

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.