سرمایهگذاری که شواهد میخواهد، سرمایهگذاری که مدرک میخواهد
سرمایهگذاران خطرپذیر درباره استارتاپهای مرحله اولیه و پایانی چه فکر میکنند؟
چگونه سرمایهگذاران خطرپذیر برای سرمایهگذاری ، استارتاپهای فعال در مرحله اولیه را در برابر استارتاپهای فعال در مراحل نهایی ارزیابی میکنند؟
سوال این است که به طور کلی، سرمایهگذاران خطرپذیر از چه روشی استارتاپهای مراحل اولیه را از استارتاپهای مراحل نهایی جدا میکنند؟
اگر نگاهی کلی به این مسئله داشته باشیم، میبینیم که سرمایهگذاران مرحله اولیه بیشتر به دنبال شواهد هستند و این در حالی است که افراد فعال در مرحله نهایی اثبات و مدرک را جستجو میکنند.
برای سرمایهگذاران مرحله ابتدایی …
اگر نگاهی ژرف به استارتاپ بیندازیم، هر چه استارتاپ جوانتر باشد و مراحل اولیه خود را پشت سر بگذارد، تعداد سرمایهگذارانی که میخواهند روی آن سرمایهگذاری کنند، کمتر میشود. به همین خاطر سرمایهگذاران مرحله اولیه بیشتر به دنبال پیشینه و سابقه بنیانگذاران، شیمی یا ترکیب تیم، شیوه دسترسی به بازار (به خصوص اگر بازاری جدید باشد) و ارزیابی اهمیت راهکار بالقوه برای مسائل فرضی هستند.
هیچیک از این موارد ربطی به اثبات و مدرک ندارد و بیشتر حول محور شواهد و ارزشمندی و معنیدار بودن استارتاپ میگردد. اکثر مواقع هر چه یک سرمایهگذاری جوانتر باشد، عدم شفافیت درباره میزان گسترش آن در آینده بیشتر است. هر سرمایهگذار و یا هر شرکت، ارزیابی صفرویکی خود را درباره این استارتاپ خواهند داشت. در این مرحله، نرخ شکست سرمایهگذاریها بیشتر خواهد بود. سرمایهگذارن مرحله اولیه ابتدا به قدرت بنیانگذاران در ایجاد یک کسبوکار قدرتمند توجه میکنند.
برای سرمایهگذاران مرحله نهایی …
با توجه به اینکه این شرکتها در مرحله رشد هستند، سرمایهگذارانی که میخواهند روی آنها سرمایهگذاری کنند به دنبال اعداد و ارقام و مدارک این استارتاپ هستند. شرکتهای فعال در زمینههای مختلفی دارای مدارک گوناگونی هستند. سرمایهگذار در پی آن است که ببیند طبق آمار و ارقام، این کسبوکار برنده است و آیا بازار آن برای چند برابر کردن سرمایه ثابت به قدر کافی بزرگ هست. شرکتهای مراحل پایانی زیادی هستند که سناریوهای موفقیت گوناگونی را تجزیه و تحلیل میکنند تا بتوانند به ارزشگذاری و قیمت نهایی که به دنبال آن هستند، برسند.