توسعه بیوتک با فناوریهای IT
پنجمین هلثی پنل سلامت دیجیتال با موضوع نوآوری در صنعت بیوتکنولوژی برگزار شد
پنجمین پنل سلامت دیجیتال در 8 شهریورماه و بهصورت آنلاین با حضور امیرحسین کارآگاه مدیرعامل پرسیس ژن، بهروز حاجیان تهرانی بنیانگذار مجموعه سیناپس، آرش برجیخانی مدیرعامل هلثیو برگزار شد
فعالان اکوسیستم بیوتکنولوژی در ایران بر این باورند که این حوزه به دلیل پیچیدگیهای خاصی که دارد کمتر موردتوجه قرار گرفته و این در حالی است که توسعه آن کمک بسیار ویژه و قابلتوجهی به توسعه اقتصاد سلامت خواهد کرد. از سویی دیگر بیوتک نمیتواند بهتنهایی راه خود را ادامه دهد و باید با دانشهای دیگر همچون IT همراه شود.
واژه زیستفناوری یا بیوتکنولوژی نخستینبار در سال ۱۹۱۹ از سوی کارل ارکی (Karl Ereky) به مفهوم کاربرد دانشهای پزشکی و زیستی و اثر متقابل آن در فناوریهای ساخت بشر، به کار برده شد و عده ای او را بهعنوان پدر علم بیوتکنولوژی می شناسند.
در ابتدای پنل رضا جمیلی سردبیر هفته نامه کارنگ خود را معرفی کرد و گفت: عنوان هلثی پنل پنجم «نوآوری در بیوتکنولوژی یا زیستفناوری» است. امروز با مهمانان خود در خصوص چرایی اهمیت بیوتکنولوژی، چرایی این صنعت صحبت خواهیم کرد و سعی میکنیم موضوعات ترند را مورد بررسی قرار دهیم و همچنین تلاش داریم تا در خصوص اکوسیستم ایران و رگولاتوری و حتی بحثهای صنفی ایران نیز گفتوگو کنیم.
استارتاپهای زیادی در این حوزه شکلگرفته است و همچنین شرکتها و هلدینگهای بزرگ سرمایهگذاری زیادی کردهاند. بیوتکنولوژی یکی از بخشهای حوزه سلامت است که خیلیها امید دارند بهعنوان چندوجهی بودن آن تغییرات زیادی را در زندگی بشر به وجود آورد.
مهمانان پنل: امیرحسین کارآگاه مدیرعامل پرسیس ژن، بهروز حاجیان تهرانی بنیانگذار مجموعه سیناپس و آرش برجیخانی مدیرعامل هلثیو میزبان رویداد.
جمیلی در ادامه از امیرحسین کارآگاه پرسید: چرا زیستفناوری در دو سه سال اخیر خیلی مهم شد؟ اخیراً در خصوص کرونا صحبتهای زیادی شد؛ اما منهای مسیر کرونا در سال گذشته سرمایهگذاریهای زیادی در زیستفناوری بهعنوان یک صنعت پیشرو انجام شد. شما از نگاه کسی که کسبوکاری را در این فضا راهاندازی کرده است درباره اهمیت این صنعت بگویید. همچنین پاسخ دهید که ترندهای داغ زیستفناوری چه چیزهایی هستند.
کارآگاه پاسخ داد: اگر بخواهیم بگوییم که چرا زیستفناوری مهم است باید ابتدا به پیچیدگی این دانش بپردازیم این پیچیدگی دانش فنی باعث شده است که شرکتهای محدودی در دنیا وارد این عرصه شوند و همین موضوع اهمیت این صنعت را در اقتصاد سلامت خیلی پررنگ کرده است و البته در کنار آن اهمیت سلامت.
شما گفتید که کرونا را کنار بگذاریم اما کرونا به ما نشان داد که همه کشورها با یک زمان برابر به واکسن نرسیدند. کشورهایی که خود دارای دانش فنی بودند سریعتر توانستند مردم خود را واکسینه کنند و سریع تر توانستند اقتصاد را به روز اول بازگرداند، مدارس را بازگشایی کنند و بهطورکلی به حالت اولیه بازگردند. ولی آنهایی که دانش فنی مورد نیاز را نداشتند بیشتر آسیب دیدند حتی خود ما تا فوتیهای روزی ۸۰۰ نفر پیش رفتیم. بنابراین من فکر میکنم که مهمترین موضوع سلامت و اقتصاد سلامت است.
نکته بعدی ملزومات و حد واسط هایی است که برای تولید فراورده ها مورد نیاز است. برای مثال در خصوص کرونا میدیدم که بسیاری از این ملزومات در اختیار آمریکا است و آمریکا می تواند این چرخه را مدیریت کند که کدام مواد اولیه و یا سرنگ ابتدا به کدام کشور برود. تمام این موارد باعث شد تا کشورها به این فکر بیفتند در صورت یک پاندمی دیگر چه طور میتوانند کار خود را پیش ببرند. بحث اقتصادی موضوع هم بسیار موردتوجه قرار گرفت برای مثال دیدیم که شرکت بایونتک که با فایزر همکاری میکند، توانست بهصورت چشمگیری اقتصاد ایالت خود را بهصورت مثبتی جابه جا کند.
در این جا تبعات اقتصادی نداشتن دانش فنی برای دیگران مشخص شد؛ درست نبودن وابستگی به یک یا دو کشور خودش را نشان داد و تمامی این مسائل باعث شد که سرمایهگذاری بهسوی زیستفناوری روانه شود تا کشورهای دیگر نیز حرفی برای گفتن داشته باشند.
سردبیر کارنگ در ادامه در خصوص روند شکلگیری زیستفناوری ها پرسید. سردبیر کارنگ در ادامه سوال خود به این نکته اشاره کرد که سایه کرونا و واکسن بر زیستفناوری بسیار سنگین است اما نمی توان بحث Ai یا هوش مصنوعی را کنار گذاشت.
امیرحسین کارآگاه توضیح داد: مقاله ای وجود دارد که توضیح میدهد از سال ۲۰۰۸ تا به امروز چه روندی در درمان بیماریها در حال طی شدن است و نشان میدهد که در آن زمان اگر سهم بیوتکنولوژی بیست و پنج درصد تا سی درصد بوده است اکنون به پنجاه تا پنجاه و پنج درصد میرسد و پیش بینی ها نیز خبر میدهند که تا سال ۲۰۳۰ سهم بیوتکنولوژی میتواند غالب شود و به ۷۵ درصد بازار برسد.
داروسازی به هر میزان که پیش میرود مشخص میکند که بشر باید تخصصیتر در زمینه ریشه کنی بیماری اقدام کند و چون نمیتوانیم خیلی به داروهای شیمیایی تکیه کنیم باید درمان ها هر چه بیشتر شبیه سازوکار بدنمان باشد تا عوارض را کاهش دهیم؛ در نتیجه اکنون در سرطان ها در دیابت در بیماریهای خودایمنی به شدت داروهای زیستفناوری مهم هستند. یعنی ما حتی اگر کرونا را هم کنار بگذاریم میبینیم که درمان این بیماری ها نیز نقش آفرین هستند. واکسن های نوترکیب به شدت عوارض کمتری دارند.
به همین ترتیب این ترند بسیار مثبت است که ما برای اثربخشی بهتر و درمان بهتر باید به سراغ زیستفناوری برویم. حال وقتی که هوش مصنوعی نیز در کنار این اتفاق قرار میگیرد باید بهسوی پلتفرمی برویم که اثربخشی بهتری دارد.
در ادامه جمیلی از تهرانی پرسید: زیستفناوری یک فناوری استراتژیک در سراسر دنیاست اوج این فناوری را نیز در زمان کرونا در کشورهایی که امکانات لازم را داشتند دیدیم، در ایران هم تقریباً به همین شکل پیش رفت و حاکمیت و دولت همیشه این نگاه را داشتند که بخش خصوصی خیلی ورود نکند اما در کرونا مشخص شد که شرکتهای خصوصی قدرتمند که به آینده می اندیشند چقدر میتوانند کمک کننده باشند، شاید دیگر یک شرکت سنتی محافظه کار در این مرحله دیگر کمک نکند بلکه شرکتی پیشرو بتواند کمک کننده تر باشد. شما در ایران آینده بخش خصوصی را چگونه ارزیابی میکنید؟
تهرانی در پاسخ به این پرسش گفت: «اول باید این را بگویم که سیاستگذاران و رگولاتورها در سرتاسر جهان همیشه نگاهی به همراه احتیاط نسبت به توسعه دارند زیرا در خصوص شکلگیری شرکتهای خصوصی جدید آنها نیز باید قوانین جدید طراحی کنند. این شرکتهای نوآور هستند که حاکمیت را باید به سمت خود کشاند، در ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستیم باتوجهبه اینکه با گپ تکنولوژیک نیز در حوزه های مختلف داریم. اکنون ما در زیستفناوری در حوزه سلامت صحبت میکنیم اما زیستفناوری در سایر ارکان زندگی ما عمیقا وجود دارد؛ از بحث غذا و آبوهوا گرفته تا غیره.»
او در ادامه توضیحات خود، گفت: «چون تخصص ما سلامت است در این چند حوزه بیشتر بحث میکنیم. در این بخش البته رگولاتور سختگیرانه تر نیز عمل میکند. کرونا سیگنالی بود در سرتاسر دنیا تا اقدامات لازم برای بیشتر توجه کردن به زیستفناوری صورت بگیرد. ما نیز در ایران شاهد این اقدامات از طرف رگولاتوری بودیم و خوشحالم که بگویم ما در ایران نسبت به سایر کشور ها عقب نیستیم. در کشور ما ساختار تولید خیلی ساختار مانوسی نیست برای مثال در بیشتر ادارات بزرگترین بخش مربوط به واردات است؛ رگولاتور نیز انرژی بیشتری را در این بخش صرف میکرده است.»
تهرانی همچنین ادامه داد: «پس طبیعی به نظر میرسد که تولید کننده با مشکل روبرو شود. ولی اکنون میخواهم بگویم که اتفاقا ما و کسانی که وارد عرصه شدند و سدها را شکستند و سیاست گذار را وادار به حمایت و ایجاد ساختار کردند ، باعث شد تا در این زمینه حداقل با کشورهای توسعه یافته تفاوتی نداشته باشیم. ما همیشه با نسبت به کشورهای دیگر با سخت گیری بیشتری از طرف رگولاتوری روبرو بودیم. این مسئله نیز از زمان انتقال و جمع آوری داده ها گرفته تا نگهداشت آن همیشه بوده. در بیوتکنیک هم به همین صورت بود. قطعا دیتا های بسیار فراوانی در این زمینه است که ما میتوانیم برای توسعه استفاده کنیم.»
جایگاه ایران درباره بیوتکنولوژی کجاست؟
سردبیر کارنگ در خصوص اکوسیستم ایران از آرش برجی خانی بیشتر جویا شد و در ادامه نیز پرسید آیا پیچیدگی در بیوتکنولوژی در ایران آنقدر وجود دارد که ترس از سختی آن وجود دارد و حس میشود؟
وی ابتدا در خصوص بیوتکنولوژی گفت: «اکنون ما در خصوص بازاری صحبت میکنیم که حدود ۴۵۰ میلیارد دلار در بازار دنیا ارزش دارد و یک نرخ رشد ترکیبی نه و چهار دهم درصدی برای آن در نظر گرفته شده است که این مارکت تا سال ۲۰۲۷ حدود ۹۵۰ میلیارد دلار ارزش خواهد داشت؛ ایران اکنون سهم زیر یک درصد از این بازار را در جهان دارد. این بحث فقط در حوزه سلامت هم نیست. در خصوص تجربه های خودمان در زمینه چالش ها میتوانم بگویم که پیچیدگی های موجود از زمان شکلگیری ایده تا ورود به بازار متفاوت و مختلف است.»
برجی خانی در ادامه گفت: «تا جایی که در بخش تحقیق و توسعه و فضای آزمایشگاهی هستیم، میشود مسائل را پیش برد؛ اما چالش اصلی از زمان گرفتن مجوزها شروع میشود مخصوصا در ایران که البته اگر مجوزی گرفته شده باشد راه برای گرفتن مجوزهای دیگران بیشتر باز میشود. اما شرکتهای استارتاپی که میخواهند شروع کنند با چالشهای بسیار جدی روبرو میشوند. پس یک پیچیدگی در لایه مجوزها است پیچیدگی دیگر در لایه ساخت است. اگر بخواهیم در فضای بیرون از آزمایشگاه تولید خود را استفاده کنیم نیاز به تکنولوژی ساخت داریم.»
او همچنین در ادامه توضیحات خود افزود: «ما در دو سه سرمایهگذاری اخیر خود به این نتیجه رسیدیم که بهتنهایی سرمایهگذاری نکنیم یعنی اینکه شرکتی که توانایی ساخت دارد در کنار سرمایهگذاری ما وجود داشته باشد. این موضوع فقط هم در زمینه بیوتک نیست بلکه در بخشهای دیگر تصمیم گرفتیم که بهتنهایی اقدام نکنیم چون بیوتیک با سایر حوزهها متفاوت است. در بیوتک حوزه ساخت و فروش اهمیت بسیار دارد که باید قوی پیش بروند.»
نکته دیگری که استارتاپها باید بسیار به آن دقت کنند، این است که در حوزه سلامت یکی از اهداف اصلی استارتاپها میتواند این باشد که توسط شرکتهای بزرگتر خریداری و یا ادغام شوند. لزوما در بیوتک نباید به دنبال رقابت با شرکتهای بزرگ بود.
جمیلی در ادامه از آرش برجی خانی در خصوص تیمهای زیستفناوری پرسید، برجی خانی در پاسخ گفت بله ما دو مورد داشتیم اسمارت تست را داشتیم که کیت آنالیز خانگی تولید میکرد و در فروش به چالش خوردیم. اما اکنون استارتاپ یوتا ژن تشخیص را داریم که در زمینه تولید کیتهای تشخیص سریع فعال است.
نقش شتابدهندهها در حوزه بیوتکنولوژی
جمیلی در ادامه با طرح پرسشی درباره شتابدهندهها گفت: شما هم شتابدهنده دارید و هم در تولید فعال هستید شما حاضرید باتوجهبه صحبتهای آقای تهرانی از یک استارتاپ تازه از راه رسیده که مجوز ندارد و تولید هم نمیداند حمایت کنید؟
کارآگاه در پاسخ به این پرسش گفت: «ما از آن طرف آمده ایم و خود را کوپریت میدانیم چونکه ما یک شرکت قوی در بازار داشتیم که زمانی مانند یک استارتاپ شروع به کار کرده بود. توضیحی در این میان هم بدهم که برمیگردد به پیچیدگی صنعت بیوتک اینکه ما از بیست و چهار سال پیش با چندی از دوستان پرسیس را که راهاندازی کردیم گویا یک هسته استارتاپی بودیم در آن زمان به ما میگفتند این تکنولوژی که در آمریکا نیست شما اصلا برای چه به آن فکر میکنید؟ ولی ما آن محصولات را در ایران ساختیم چون ما باور داشتیم که میتوانیم بسازیم. بیوتکنولوژی هم یک اجزایی برای تولید محصول دارد.»
او همچنین ادامه داد: «این اجزا که در کنار یکدیگر قرار میگیرند حال دیگر فرقی نمیکند که در آمریکا باشید یا ایران. نتیجه اش همان محصولاتی می شود که در پرسیس تولید شد و های تک هم هستند. ولی ما از آن طرف آمدیم و در جایی ایستادیم و گفتیم که ما یک هسته فناور در شرکتمان داشتیم که پنج یا ده محصول تولید میکرده است. اگر بتوانیم این هستههای فناور را تکثیر کنیم، در مدلی که در دنیا هم جواب میدهد یعنی اینکه استارتاپها بیایند یا هسته های فناور تشکیل شوند و شروع کنند به تولید محصولات مورد نیاز کشور و یک مارکتینگ خوب داشته باشند و شتاب دهنده در کنارشان قرار بگیرد.»
کارگاه در ادامه توضیحات خود با اشاره به اینکه، استارتاپهایی که در کنار این شتابدهنده قرار گرفتند محصولاتشان خیلی راحت تولید شد، گفت: «خب طبیعت اما ساختار رگولاتوری خیلی قوی داشتیم. بنابراین میخواهم بگویم نه تنها در ایران در دیگر کشورهای دنیا هم آن کوپریت هایی که شتابدهنده جذب کردند یا واحدهای استارتاپی گرفتند درصد موفقیت استارتاپهایشان بیشتر بود.»
در ادامه سردبیر کارنگ در خصوص تیمها و چالشهای آنها را مطرح کرد. در ادامه امیرحسین کاراگاه گفت: «در خصوص پیچیدگی صنعت بیوتک باید از دو نوع پیچیدگی صحبت کنیم، یکی ذات این دانش است دیگری اولین بودن و جدید بودن برای بازار ما هست. ما محصولی را تولید میکنیم که برای بازارمان اولین است این موضوع در ابتدا رگولیشن ندارد که باید آن را تولید کرد.»
کارآگاه در ادامه توضیحات خود گفت: «ما در حوزه سلامت بهصورت مستقیم با مردم در ارتباط نیستیم از طرفی پزشک باید متقاعد بشود که دارو را بنویسد. اسکیلها و تولید انبوه خود مورد بسیار بزرگی است مثلا اگر در یک بازه پنج شش ماهه پنج میلیون یا ده میلیون واکسن تولید شود با حوزه آر اند دی بسیار متفاوت است، یعنی یک دانش نهفته ای در یک شرکت باید وجود داشته باشد که قدرت بزرگ کردن یک اسکیل کوچک را داشته باشد بنابراینها می خواهم بگویم که این قسمت خیلی پیچیده است و در این قسمت شکستها اتفاق میافتد.»
به گفته او این موضوع در آمریکا هم حتی وجود دارد؛ برای مثال کسی که برای اولین بار یک واکسنی را تولید میکند باید دنیا را متقاعد کند و اما در اصل این پیچیدگی است که تیمهای ما نمیدانند و خطای آنها و چالش اصلی آنها نیز همین موضوع است. روزهای سخت همیشه بعد از مرحله R&D آغاز میشوند. تیمها این موضوع را نمیدانند و میخواهند خیلی سریع به نتیجه برسند.
سردبیر کارنگ در ادامه گفت بر خلاف اقتصاد پلتفرمی زیستفناوری این سوال را مطرح کرد که آیا باید تخصصها در همه زمینه ها کامل باشد؟
کارآگاه در ادامه پاسخ داد: «ما با سلول و باکتری و به عبارتی با یک موجود زنده طرف هستیم که اگر روزی حال خوبی نداشته باشد تمام خواهد شد. بنابراین چالش برای کسانی که از دانشگاه ها خارج میشوند بسیار است و چون این چالشها را نمیدانند سرخورده میشوند از طرفی هم رگولاتوری و ذائقه پزشک را نمیشناسند ناگهان درمانده میشوند.»
همراهی بیوتک و IT
در ادامه پنل این موضوع مطرح شد که بیوتک نمیتواند بهتنهایی راه خود را ادامه دهد و باید با دانشهای دیگر همچون IT همراه شود.
در ادامه پنل جمیلی این موضوع را مطرح کرد که اکنون که از زیستفناوری در ایران صحبت میکنیم نتیجتاً با چه مواجه هستیم؟
مدیرعامل پرسیس پاسخ داد: اطلاعات من در زیستفناوری در خارج از حوزه سلامت کافی نیست اما آنچه میدانم این است که زیرساخت هایی که در حوزه سلامت و دارو اتفاق افتاده است در حوزههای دیگر هم کمک میکند. مثل آنزیم در صنایع غذایی.
جمیلی با طرح پرسش دیگری درباره جایگاه ایران در حوزه سلامت، پرسید: اکنون چه بخشهایی در حال فعالیت هستند؟
وی پاسخ داد: «ما تقریباً داروهای مورد نیاز بایوتک را تولید کردهایم. در کیتهای و پلتفرمهای تشخیصی نیز در درصد بالایی توسط تیمهای مختلف تولید شده است. تقریباً میتوانم بگویم که اگر واردات کم شود تولیدات جای آن را خواهد گرفت. اما من نگران این هستم که اگر وارد حوزهای شویم که با بازار چند صد میلیارد تومانی روبرو باشیم، باعث ایجاد گپ بزرگ دیگری بین ما و تکنولوژی کشورهای توسعه یافته دنیا شود.»
به گفته او ما باید حواسمان باشد که در دنیا چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. من در حوزه سلامت یعنی در حوزه تشخیص و دارو، فکر میکنم که زیرساخت های مورد نیاز برای تولید در ایران وجود دارد. اکنون تیمها و سرمایهگذاران حضور دارند، به سراغ دکترها اگر برویم خواستار این هستند که روی کارشان سرمایهگذاری انجام شود.
ما در حدود سه سال ۸۰ مورد محصول دانش بنیان نوع یک داشتیم و این حجم بزرگی از بازار داخلی است اما هنوز واردات خارجی هم انجام میشود اگر آن عرضه قطع شود من تردیدی ندارم که تمام آزمایشگاهها محصولات ما را استفاده خواهند کرد.
کارآگاه اما در ادامه همین صحبت ها اضافه کرد: هدف ما در این مدت خودکفایی بوده است و ما برای آن تلاش کردهایم و همین خاطر هم کیت ها و داروهای مورد نیاز کشور را تولید کردیم. اکنون یک گام هم فراتر رفتیم. به این معنی که دارو را که در داخل تولید میکردیم، رزین و غیره آن را از خارج وارد میکردیم اما دیگر این موارد را هم وارد تولیدات داخلی کردیم. ما در صنعت بیوتک دارو ارزبری خیلی کمی داریم. برای مثال اگر به شرکت ها بروید و بگویید که قیمت تمام شده شما تا چند درصد ارزی است متوجه میشوید که زیر ده درصد یا پنج درصد است.
او همچنین ادامه داد: «ما به سراغ تولید تجهیزات رفتهایم. یعنی سعی کردیم آن خودکفایی را عرضی و طولی گسترش دهیم. اما سعی کردیم که از ترندها نیز جا نمانیم. مثلا استارتاپی داشتیم که روی واکسن آر ان ای کووید هم کار کرد تا روی حیوانات هم آزمایش کرد انا با تغییر بازار کرونا متوقف شدند.»
این برای شما جذاب است که بدانید در پنج سال گذشته ما هیچ رگولیشنی روی محصولات استمسل نداشتیم. انجمن ما از رگولاتوری برای ایجاد یک سازوکار دعوت کرد. در هر صورت بیشتر تمرکز ما بر روی خودکفایی است.
جمیلی سوال دیگری برای حاضران مطرح کرد و پرسید. آقای دکتر میگویند زیر ساخت برای سرمایهگذاری وجود دارد. دانش زیستفناوری هم موضوعی است که اگر برای آن صبوری کنیم به نتیجه خواهیم رسید، نکتهای که وجود دارد این است که خبرهای زیادی از دانش زیستفناوری نمیشنویم برای مثال در دنیا امکان ندارد که روزی ده خبر از جذب سرمایه و ایده پردازی های جدید نشنویم. اوضاع اخبار زیستفناوری ایران چگونه است؟
بهروز تهرانی در پاسخ به این مسئله گفت: «من فکر میکنم همین آمادگی که داریم بسیار ارزشمند است . ما این موضوع را در بازه کووید هم مشاهده کردیم. برای مثال چیزی در دنیا نبود که درمان موثر داشته باشد و ما نتوانیم در یک بازه کوتاه یکی دو ماهه در کشور خودمان آن را داشته باشیم.»
به گفته او همانگونه که ما در دنیا نام فایزر را بیشتر میشنویم در ایران هم نام پیشتاز طب را بیشتر میشنویم ولی استارتاپها در کنار این ها حضور دارند. مثال هایش را هم میتوانیم در پلاسما و تولید واکسنهای نوترکیب و غیره جست و جو کنیم.
تهرانی افزود: «مسئله دیگری که وجود دارد این است که تبلیغات در این زمینه ممنوع است. برای مثال با نمیتوانیم برای کیت یا دارو بیلبورد با تبلیغات تلویزیونی بگیریم.»
جایگاه رگولاتوری در حوزه سلامت
سردبیر کارنگ در ادامه در خصوص محافظت از دیتاهای زیستفناوری و اوضاع آن در ایران پرسید و در ادامه آرش برجی خانی در پاسخ گفت: «قدرت در دیتا است. برای مثال در دنیا در خصوص دیتا یک سری راهنماهایی وجود دارد که دیتا را میتوانند در چهارچوبی نگاه دارند و استفاده کنند؛ پروتکلهای سفت و سخت وجود دارد اما سرعت پیروی از پروتکلها بالاست. اما در ایران برعکس است و این اتفاق نمی افتد. پروتکلها سخت گیرانه هستند اما روند طولانی دارند. اگر ما استفاده از دیتا را خط قرمز بگذاریم، بله میتوانم بگویم که خیلی از بیزینسها قدشان کوتاه میشود. خیلی بهتر است که وزارت درمان ما به جای اصرار ورزی در جمع آوری دیتا روی ایجاد گایدلاینهای درست تمرکز کند و ایجاد چارچوبهای درست برای جمع آوری دیتا تمرکز کند.»
سردبیر کارنگ در ادامه پنل پرسید، اکنون رگولاتور حوزه سلامت چه کسی است؟
بهروز تهرانی در پاسخ گفت: «بستگی دارد درباره کدام حوزه زیستفناوری صحبت میکنیم. برای مثال اگر حوزه غذایی باشد جهاد کشاورزی رگولاتور خواهد بود. در حوزه پزشکی رگولاتور وزارت بهداشت و درمان است و به همین صورت.»
در این میان کارآگاه افزود: «البته در این میان معاونت علمی هم تلاش میکند تا این موضوع را تسهیل کند. مثل ستادهای اختصاصی که ایجاد کرده مثلا برای زیستفناوری، صندوق نوآوری و شکوفایی، صندوق زیستفناوری هم ما امروز داریم که سعی میکند این موضوع را تسهیل کند.»
سردبیر کارنگ در ادامه از شرکت کنندگان پرسید نگاه رگولاتور به این حوزه تا چه حد دیگری باید تغییر کند؟
مدیرعامل پرسیس در ادامه گفت: «فرق رگولاتور در ایران با کشورهای توسعهیافته در حوزه سلامت است. در کشورهای توسعههای توسعه یافته میگویند اگر ما قانونی برای رگوله کردن حوزهای نداشته باشیم، میگذاریم تا آن حوزه فعالیت کند تا قانون را ایجاد کنیم در ایران برعکس است که میگویند تا قانونی برای فعالیتی وجود نداشته باشد حق فعالیت هم وجود ندارد.»
کارآگاه در ادامه همین موضوع افزود: «مثلا ما در خصوص نیو مولکول نمیتوانیم کاری انجام دهیم چون رگولاتوری ما نمونه خارجی آن را هم ندیده و سنگ محکی برای آزمایش آن ندارد و مجوز هم نمیدهد. این نگاه جلوی پیشرفت بسیاری از استارتاپها را میگیرد.»
کارآگاه همچنان ادامه داد: «کانسپت شتابدهنده در کشور ما شکل گرفت اما به غیر از معاونت علمی هیچ ارگانی در کشور با شتابدهنده آشنایی ندارد. حتی در بانکها نمیدانند شتابدهنده چیست.»
جمیلی افزود: چه قدر وی سی ها و سرمایه گذارها صبر لازم را برای دارند که وارد حوزه زیستفناوری شوند؟
تهرانی پاسخ داد: «اتفاقا سرمایهگذاران وارد این حوزه شدند. به نظر من آنها نگاهی به ترندها در دنیا داشتهاند و میدانند که دنیای پلتفرمی تنهای روی آی تی دیگر اشباع شده است و یک اقیانوس قرمز است اما حوزه سلامت هنوز یک اقیانوس آبی است. همین بیوتک وصل میشود به پلتفرمها دیتا جمع میمند و تحلیل میکند و غیره یعنی سرویسهای ویژهای میتوان ارائه داد که از داخل محصولات دریافت میشوند و این محصولات بازار بزرگی خواهند داشت. همکاری تکنولوژیهای مختلف با زیستفناوری به نظر من اجتنابناپذیر است.»
در آخر سردبیر کارنگ از شرکتکنندگان پنل خواست تا نام دو استارتاپ یا وی سی را که موفق بودهاند و اساساً کارکردهاند نام ببرند.
ابتدا کارآگاه گفت: «من چند تیم و شرکت را میتوانم نام ببرم که محصولشان وارد بازار شده است و اکنون صادرات هم دارند. در حوزه پلاسما مدوک. در حوزه پادزهر مار و عقرب شرکت پادرا سرم را داریم در حوزه واکسنهای دامی شرکت ویرا واکسن، در حوزه بایو کازمتیک که یک حوزه زیستفناوری است که میتواند خیلی هم موثر باشد ایمن واکسن را داشتیم. در حوزه واکسن نیوات فارمر نویان پژوهان را داشتیم.»
تهرانی هم در آخر نام برخی از این شرکتها را ذکر کرد و گفت: برای مثال ما پایا پیشرو را داریم که بسیار موفق هستند. دیگری (تست من) است. دیگری (نیکو) است که پی او سی تی تولید میکند و باز هم در کار خود خیلی موفق هستند. برجی خانی نیز با اشاره به تیمهای اسمارت تست و یوتا ژن تشخیص، اعلام آمادگی کرد تا تجربه مجموعه هلثیو در زمینه دیجیتال هلث را با سایر فعالان حوزه بیوتکنولوژی به اشتراک بگذارند.