دیفای چیست؟
دیفای چیست و چرا بانکها باید از آن بترسند؟
بلاکچین با خلق مفهوم سرمایههای غیرمتمرکز موجودیت بانکها را تهدید میکند.
کمتر کسی است که این روزها فعال اقتصادی باشد و نام بیتکوین را نشنیده باشد. پادشاه ارزهای دیجیتال که با خلق ارزش دیجیتالی با بهرهگیری از تکنولوژی بلاکچین یا زنجیره بلوک امکان و جهان تازهای را از مناسبات اقتصادی خلق کرد.
پس از ظهور بیتکوین، ارزهای دیجیتالی متعددی متولد شد که مهمترین آنها اتریوم است. اتریوم با امکان ایجاد قراردادهای هوشمند گام بلندی در تغییر اقتصاد دیجیتالی و پرداختهای بدون واسطه برداشت.
وقتی از قرارداد هوشمند صحبت میکنیم باید اول شکل سنتی آن را بررسی کنیم. قرارداد توافقی است که کالا، خدمات، یا هر چیز با ارزش دیگری در مقابل ارزشی دیگر مبادله یا انجام میشود. مثلا اگر قرار است ملکی خریداری شود، خریدار و فروشنده نیاز به مرجعی قابل اعتماد دارند تا فرایند انتقال مالکیت و تبادل پول را طی تنظیم یک قرارداد انجام دهد. اینجاست که سروکله واسطه ها پیدا میشود. نفرات میانی که دارای مشروعیت قانونی هستند-یا نیستند- و برای هر دو طرف قرارداد قابل “اعتماد“ هستند.
مساله، اعتماد طرفین است. دو نفری که به هم اعتماد داشته باشند نیازی به نفر سوم نخواهند داشت و قاعدتا هزینه اعتماد یا همان کمیسیون خودمان را هم پرداخت نخواهند کرد.
قرارداد هوشمند یا (Smart Contract) دقیقا مساله اعتماد را حل میکند. یعنی فرایند انتقال مالکیت و دریافت پول بر اساس الگوریتمهای دیجیتالی انجام میشود و ضمنا این فرایند تحت نظرات همگان خواهد بود تا کاملا شفاف و بیعیب و نقص باشد.
هر آنچه نیاز به اعتماد داشته باشد از طریق قراردادهای هوشمند قابل حل است. این یعنی انقلابی در دنیای اقتصاد در حال وقوع است که مهرههای جدیدی برای بازی دارد و بسیاری را کیش و مات خواهد کرد.
بانکها مهمترین مراجع مالی نظام سنتی اقتصاد هستند. شعارهای رنگارنگ بانکها برای جلب اعتماد مردم نشان از نقطه ضعف مناسبات اقتصاد سنتی دارد. نگهداری از پول، سرمایهگذاری، پرداخت وام، پرداخت بهره و سود و تراکنش و تبادل پول مهمترین کارهایی است که به بانکها هویت داده و موجودیت آنها را معنا میکند.
قاعدتا برای اعتماد باید هزینه داد؛ اما نه در قراردادهای هوشمند.
خطری که بیخ گوش بانکداری سنتی است انکار ناشدنی است. هر چند ممکن است تصورش سخت باشد اما همین امروز این امکان وجود دارد که در عرض چند دقیقه با حفظ پسانداز خودتان وام دریافت کنید. با چند کلیک مبالغ دلخواه خود را کاملا امن و قابل استناد مبادله کنید، بدون اینکه دلباخته یا مجبور به اعتماد به یک نهاد بانکی باشید. از پولهای خود محافظت کنید بدون اینکه گاوصندوقی در کار باشد و همچنین از به اشتراک گذاشتن سرمایه خود سود دریافت کنید. این کاری است که “دیاَپ”ها (Decentralized app) انجام میدهند.
دیاپ ها برنامه های غیر متمرکزی هستند که به صورت متن باز بر روی پلتفرمهایی که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکنند، قرار میگیرند.
یعنی ورودی دادهها، پردازش و ذخیره و انجام عملیات برنامه بر روی بستر بلاکچین و با استفاده از قراردادهای هوشمند و به صورت غیرمتمرکز انجام میشود. این خاصیت امنیت و پایداری نرمافزارها و کارایی آنها را متحول خواهد کرد.
دیاَپ نه تنها اقتصاد و پول را غیر متمرکز میکند، بلکه آمده است تا از هر منبع و امکانی استفاده بهینه کند. دیاَپ ها با بهرهگیری از قراردادهای هوشمند و با ایجاد انگیزه برای مردم میکوشند تا با اشتراکگذاری منابع، هزینههای کمتر، امنیت، سهولت در دسترسی، شفافیت و عدالت و… را به ارمغان بیاورند.
نظامهای سنتی بانکی که همواره تحت نظارت مرجعیت خود یعنی بانک مرکزی هستند، همواره محدود و مجبور به رعایت سیاستهای پولی و قوانین وضع شدهاند.
حتی اگر بخواهند از قافله عقب نمانند و قافیه را نبازند باز هم نمیتوانند چابکی و انعطاف لازم در برابر دیفای (Decentralized Finance) یا همان امورمالی غیرمتمرکز را داشته باشند.
دیفای اکوسیستمی از بازیگران مختلف مالی است که اموری مانند دریافت و اعطای وام و تسهیلات، امور بیمهای، تبادلات پولی، صرافیها و اشتراک منابع، نقش خود را ایفا میکنند.
پس دیفای یک نرمافزار یا یک پروژه نیست. اکوسیستم است. اکوسیستم مالی متن باز که بدون نیاز به مراجع داوری، در کمال شفافیت، مبادلات و امور مالی را انجام میدهد. فعالیت در این اکوسیستم مجوز نمیخواهد و الگوهای تعریف شده جریانات مالی روشن را در معرض دید عموم قرار خواهد داد. اینگونه است که فساد، تحریم، خطاهای انسانی و سرقت ناممکن خواهد شد. چیزی که در کارنامه سیستم سنتی مالی به وفور شاهد آن هستیم.
شاید به جرات بتوان گفت همین حالا هم برای اقدام عاجل بانکداری سنتی در برابر دیفای دیر شده است.
همهگیری این نوع اقتصاد کمتر از یک دهه رخ خواهد داد. قراردادهای هوشمند هم ذاتا هوشمند نیستند و چالشهای زیادی در پیش دارند. اما نگاه تیزبین آیندهنگران بر این نکته مهر تایید خواهد زد که این انقلاب عظیم با چه قدرتی در حال پیشروی و فتح قلهها و قلعههایی است که تاکنون هیچ قدرت جمعی قادر به فتح آن نبوده است.
مشکل برای بانکها آنجا بزرگتر میشود که مقبولیت آنها در گرو عدم اعتماد جمعی است. حال با ظهور پلتفرمها و تکنولوژیهای جدید که این مشکل را حل میکند آیا باز هم چیزی به نام بانک معنا خواهد داشت؟
دژهای محکم و غیر قابل نفوذی که بر اساس ایجاد اعتماد ساخته شدند اما به بیراهه رفتند و طمع سیرناشدنیشان روز به روز بر سکه ها و قدرتشان افزود و روز به روز از عدم اعتماد مردم به یکدیگر سواستفادههایشان بیشتر و بیشتر شد، حالا باید فکر پاشنه آشیل خود باشند.
قطعا مردم همیشه به دنبال جایگزین بهتری هستند و اگر جایگزینی نباشد، آن راخواهند ساخت.
عباس عینعلی، کارشناس فناوری بلاکچین