راه بانکداری باز از استارتاپهای فین تک میگذرد
بررسی ضرورت دسترسی اکوسیستم استارتاپی به APIهای بانکی
از مهمترین چالشهایی که استارتاپهای فعال در حوزه فناوریهای مالی با آن روبهرو هستند و با همه محدودیتها در این اکوسیستم، به کارشان ادامه میدهند، بحث سرمایهگذاری در حوزه استارتاپهای فین تک و توسعه آنها در فضای مالی و بانکداری کشور است؛ و علاوه بر آن، دسترسی این استارتاپها به API بانکهای مختلف است. برای بررسی وضعیت این چالشها و راهکارهای عبور از آنها و واکاوی آنچه که برای توسعه و پیشبرد اکوسیستم استارتاپهای فین تک لازم است، با مصطفی ثابتی، مدیر مرکز فین تک بانک انصار گفتوگو کردهایم. او کارشناس ارشد مدیریت IT ست. ثابتی سابقه مدیریت در واحد فناوری اطلاعات استان البرز و همینطور در حوزه پردازش اطلاعات در معاونت فناوری اطلاعات بانک انصار را در کارنامه کاریش دارد.
اطمینان و دسترسی بانکها به دادههای مشتریان در واقع امکانی را برای بانک فراهم میکند که میتواند بازار را در اختیار استارتاپهایی بگذارد که قصد دارد از آنها حمایت کند. این یکی از ارزشهای خاصی است که شاید سرمایهگذاران دیگر در حوزه کسبوکارهای نو به سادگی در اختیار نداشته باشند.
آقای ثابتی بانکها چطور میتوانند به استارتاپها کمک کنند؟
وقتی از کمک بانکها به استارتاپها صحبت میکنیم، سوال این خواهد بود که کدام استارتاپها؟ آیا استارتاپهای حوزه فین تک و یا استارتاپهای دیگر. اگر موضوع حول محور استارتاپهای غیر فین تکی باشد که در یک حوزه مشخص به مشتریانشان سرویس میدهند؛ کمکی که بانک میتواند به آنها بکند مثل کمکی خواهد بود که در مرحله اول تمام سرمایهگذارهای دیگر هم میتوانند انجام بدهند؛ مواردی مثل فضای کار اشتراکی و سرمایه. اما اگر استارتاپی که مدنظرمان است و راجع به آن صحبت میکنیم فین تکی باشد، یکی از مواردی که معمولا بانکها در اختیار استارتاپهای فین تکی میگذارند و در واقع بدون آن شاید اصلا مدل همکاری بانکها با فین تک ها بیمعنی میشود، API های سرویسهای بانکی ست که بانک در اختیار استارتاپ میگذارد و استارتاپ، کسبوکارش را مبتنی بر آن دادهها توسعه میدهد.
در این میان یک نکته مهم در مورد بانک به عنوان یک سرمایهگذار چه در مورد استارتاپ فین تکی و چه غیر فین تکی وجود دارد، این است که بانک یک دارایی خیلی ارزشمند دارد و آن مشتریانش است. بانک هم دادههای مشتریانش را در اختیار دارد و هم اطمینانی که مشتریان به بانک دارند؛ این اطمینان و دسترسی به دادههای مشتریان در واقع امکانی را برای بانک فراهم میکند که میتواند بازار را در اختیار استارتاپهایی بگذارد که قصد دارد از آنها حمایت کند. یعنی میتواند به سادگی با اطمینانی که مشتریان دارند، یک استارتاپ را بین مشتریان خودش معرفی کند. این یکی از ارزشهای خاصی است که شاید سرمایهگذاران دیگر در حوزه کسبوکارهای نو به سادگی در اختیار نداشته باشند.
مدل بانکداریای که ما در کشور داریم مشابه هیچ نقطه دیگری در دنیا نیست؛ بانکداری ایرانی نه به صورت کامل مشابه بانکداری اسلامی در سایر کشورهای اسلامی است و نه مشابه بانکداری تجاری در دنیا. به همین دلیل یکی از نیازهای با اهمیت فین تک ها و استارتاپهای این حوزه این است که با اکوسیستم بانکداری ایران آشنا بشوند.
توسعه اکوسیستم استارتاپهای فین تک چه نیازهایی دارد؟
مثل همه استارتاپها در استارتاپهای فین تک هم، یکسری نیازهای اولیه مثل سرمایه، تیم فنی خوب و فضای کار وجود دارد؛ اما در حوزه استارتاپهای فین تک، دو موضوع قابل بررسی است؛ اول اینکه بانکها تا الان در یک اکوسیستم بسته و برای خودشان زندگی میکردند و از سوی دیگر افرادی که الان وارد حوزه فین تک و استارتاپها میشوند، همه در دانشگاههای مطرح درس خواندهاند و خلاق و کارآفرینند. آنها با توجه به ایدههایی که دارند یا نیازهایی که در بازار میبینند یا حتی جستجو بین ایدههای خارجی، ایدهای به ذهنشان میرسد و مبتنی برآن یک کسبوکار فین تکی راهاندازی میکنند. اما اینجا یک نکته خیلی مهم وجود دارد و آن این است که ممکن است این ایده و کسبوکاری که مد نظر آنها ست که راهاندازی کنند، دقیقا متناسب با نیازها و الزامات بازار ایران نباشد. از سوی دیگر مدل بانکداریای که ما در کشور داریم مشابه هیچ نقطه دیگری در دنیا نیست؛ بانکداری ایرانی نه به صورت کامل مشابه بانکداری اسلامی در سایر کشورهای اسلامی است و نه مشابه بانکداری تجاری در دنیا. به همین دلیل یکی از نیازهای با اهمیت فین تک ها و استارتاپهای این حوزه این است که با اکوسیستم بانکداری ایران آشنا بشوند. این آشنایی میتواند درقالب یکسری آموزشها صورت بگیرد یا در قالب یکسری همافزایی و کارگاههای مشترک؛ این میتواند کمک خوبی مازاد بر کمکهای دیگر برای استارتاپهای فین تکی باشد.
موضوع مهم دیگر، بحث API های بانکی است. من با دوستانی که صحبت میکنم و افرادی که در حوزه استارتاپی کار میکنند، دسترسی به API را به عنوان اصلیترین مشکل خود نام میبرند. مشکلی که وجود دارد این است که همه بانکها کاملاً این آمادگی را ندارند که API ها را در اختیار استارتاپها بگذارند. دلیل این مسئله هم یا محدودیت فنی و زیرساختی ست و یا به دلیل محدودیتهای قانونی، دستورالعملها و روال قدیمی در بانک است. اینها مشکلاتی هستند که کار استارتاپها و فین تک ها را تا اندازهای سخت کرده است؛ به ویژه زمانی که بعضی از استارتاپها برای اینکه نتیجه خوبی بگیرند، مخصوصاً استارتاپهایی که مبتنی بر لایفاستایل یا تحلیل رفتار مالی کار میکنند نیاز به این دارند که دسترسی به API تمام بانکها داشته باشند تا بتوانند رفتار مالی کامل یک کاربر را تحلیل کنند. اینکه یک یا دو بانک به این استارتاپها کمک کنند و API هایشان را در اختیار آنها بگذارند شاید نتواند ارزش آفرینی زیادی برای این استارتاپها داشته باشد. در واقع ما هنوزدر کشورمان اکوسیستمی نداریم که تمام بانکها در آن ملزم باشند تا API هایشان را در اختیار فین تک ها بگذارند. مثلا در اتحادیه اروپا قانونPSD2 (Payment Service Directive 2) را داریم که طبق آن همه بانکها ملزم شدهاند، API هایشان را در اختیار فین تک ها بگذارند تا استارتاپهای فینتکی هم بتوانند کسبوکار مورد نظر خود را اجرا کنند. در ایران چون هنوز چنین قانونی وجود ندارد، تا حدودی دسترسی تیمها به API محدود است.
ما در بانک انصار، API های بانک را به صورت مستقیم و یا از طریق ارائهدهندگان سرویسهای بانکداری باز، نظیر توسن بوم و فینوتک در اختیار استارتاپها و فین تک ها میگذاریم
آیا برای برطرف شدن این مشکل اقدامی هم صورت گرفته است؟ یا بهتر است به این صورت بپرسم که چه قدمهایی برای برطرف کردن این محدودیت تا حد قابل قبولی، برداشته شده است؟
درجاهای مختلف فعالیتهای متفاوتی صورت گرفته، مثلا ما در بانک انصار، API های بانک را به صورت مستقیم و یا از طریق ارائهدهندگان سرویسهای بانکداری باز، نظیر توسن بوم و فینوتک در اختیار استارتاپها و فین تک ها میگذاریم اما اگر بخواهیم کل اکوسیستم را ببینیم یکی از کارهایی که انجام شده این است که به مرور و آهسته، چند شرکت به دنبال این هستند که زیرساختها یا پلتفرمهای باز در این زمینه راهاندازی کنند؛ مثل شرکت توسن و یا ارتباط فردا. این زیرساختها به بانکها کمک میکند که راحتر بتوانند API هایشان را به کسبوکارها اختصاص بدهند و از سوی دیگر به استارتاپها هم کمک میکند تا سادهتر به API ها دسترسی پیدا کنند و بدین ترتیب نیاز به مذاکره و چانهزنی با بانکها نداشته باشند. این فرآیند در واقع توانسته تا اندازهای کمک کند و توسعه آن میتواند فضای کار بین بانکها و فین تک ها را تا حد بیشتری تلطیف کند.
چشمانداز و انتظار ما این است که این مدل بانکداری دیجیتال که در حال حاضر در خیلی از نقاط دنیا کار میکند در سالهای آینده در کشور ما هم اجرا شود و مبتنی بر آن، بانکها API هایشان را در اختیار فین تک ها بگذارند.
مهمترین نیازی که بانک ها میتوانند با دسترسی دادن به استارتاپها رفع کنند چیست؟
در حال حاضر چیزی که ما انتظار داریم در چند سال آینده در بانکداری کشور اتفاق بیفتد، بحث بانکدای باز است. دراین مدل بانکداری دیجیتال، موضوع خیلی مهمی که وجود دارد این است که یکسری از نقاط تماس (Touch Point) های بانک به جای اینکه توسط خود بانک تامین بشوند، توسط پارتنرهای بیرونی تامین شوند. این پارتنرهای بیرونی در واقع همان استارتاپهای فین تکی هستند. برای مثال از محدوده کاری خودم در بانک انصار میگویم. برای بانکداری دیجیتال در حال حاضر نقاط تماس من محدود است. من یک موبایل بانک دارم و یک اینترنت بانک. اما آن چیزی که با آن روبهرو هستم این است که امروزه مشتریها به صورت تمام وقت، با اپلیکیشنهای موبایلی مختلف درگیرند و در واقع تغییر سلیقه آنها زیاد شده و در ضمن هر روز هم سرویسهای جدیدی دریافت میکنند؛ با این وصف اگر قرار باشد هر روز با همان یک اینترنت بانک و موبایل بانک نیاز مشتریها را برطرف کنم، پاسخگو نخواهد بود.
از سوی دیگر، دستهبندی مشتریها به شدت متنوع شده و هر روز با طیف جدیدی از مشتریها مواجه هستیم که یکسری نیازهای جدید دارند. در این شرایط وقتی سراغ طراحی محصول میرویم و میخواهیم برای آنها محصولی ارائه بدهیم میبینیم که اگر بانک کل زمانش را هم بگذارد، نمیتواند برای تمام مشتریان محصول مناسبی ارائه بدهد؛ بخصوص در محیط دیجیتال، چون در این محیط سرعت تغییر خیلی بالاتر است و برای اینکه این مشکل برطرف بشود بانک ترجیح میدهد به جای اینکه خودش مستقیماً وارد عرصه بشود، به عنوان زیرساخت قرارگرفته و API اش را در اختیار استارتاپها قرار دهد تا آنها این نقاط تماس دیجیتال را تامین و تولید کنند. در نهایت بانک که به عنوان زیرساخت عمل کرده سود و کارمزد خود را برمیدارد و استارتاپ و فین تک هم در این بین بیزینس خودشان را لانچ کردهاند که قاعدتاً برایشان سود به همراه داشته.
چشمانداز و انتظار ما این است که این مدل بانکداری دیجیتال که در حال حاضر در خیلی از نقاط دنیا کار میکند در سالهای آینده در کشور ما هم اجرا شود و مبتنی بر آن، بانکها API هایشان را در اختیار فین تک ها بگذارند.
دسترسی به API برای اغلب استارتاپها اجتنابناپذیر است و بدون آن بخش زیادی از سرویسهای آنها قابل ارائه نیست. در خصوص سایر استارتاپها هم باید گفت، استفاده از API به طور کلی نوعی تسهیلگر و یکپارچهکننده سرویس محسوب میشود.
دسترسی به API چقدر میتواند به استارتاپهای مختلف کمک کند؟
دسترسی به API برای اغلب استارتاپها اجتنابناپذیر است و بدون آن بخش زیادی از سرویسهای آنها قابل ارائه نیست. در خصوص سایر استارتاپها هم باید گفت، استفاده از API به طور کلی نوعی تسهیلگر و یکپارچهکننده سرویس محسوب میشود. در اقتصاد مبتنی بر API، هرچه سرویسدهندهها، خدمات خود را در قالب API منتشر کنند نهایتاً امکان فراهم آمدن زیرساختهای اقتصاد دیجیتال بهتر فراهم میشود.
API به غیر از اینکه به استارتاپها کمک میکند، توسعهدهنده بازار برای سرویسدهندهها نیز محسوب میشود و توسعه خدمات را برای آنها تسهیل میکند.
سرویسی که تقریباً همه استارتاپها به آن نیاز دارند و خیلی لازم است، سرویس «Kyc»برای شناسایی مشتریان و احراز هویت آنهاست و در حال حاضر بازار با فقدان آن مواجه است. این موضوع، موضوع مورد بحث برای همه استارتاپهاست که اگر از طریق مراجع مرتبط تامین شود، مشکلات زیادی را برطرف میکند.
مهمترین API هایی که مورد نیاز استارتاپهاست چیست؟
این مورد بستگی به کسبوکار استارتاپ دارد. یک استارتاپ ممکن است در زمینه تحلیل داده کار کند و بنابراین صورت حساب و ماندهگیری مورد نیازش باشد یا اینکه استارتاپی در حوزه خدمات پرداخت (Payment) کار کند که در این صورت مهمترین نیازش انتقال وجه خواهد بود. در واقع همه چیز تا حد زیادی به حوزه کسبوکار استارتاپ بستگی دارد. اما در این جا باید توجه کنیم که یکسری سرویسها به عنوان سرویسهای پایه هستند مثل سرویسهای انتقال وجه و سرویسهای ماندهگیری. سرویس دیگری که تقریباً همه استارتاپها به آن نیاز دارند و خیلی لازم است، سرویس «Kyc»برای شناسایی مشتریان و احراز هویت آنهاست و در حال حاضر بازار با فقدان آن مواجه است. این موضوع، موضوع مورد بحث برای همه استارتاپهاست که اگر از طریق مراجع مرتبط تامین شود، مشکلات زیادی را برطرف میکند.
موضوع ثروت و دارایی، مقولهای ست که برای مردم بسیار مهم است و آنها به این سادگی اطمینان و اعتمادی که بانکها دارند را به صورت کامل رها نکرده و یکباره به سمت بازیگران جدید نمیروند.
آینده بانکداری کشور با توجه به تحولات فین تک دنیا چگونه رقم خواهد خورد؟
هر تحولی که در دنیا روی بدهد، خواه ناخواه، دیر یا زود و با تاخیرهای زمانی متفاوت در کشور ما هم اتفاق میافتد؛ مانند همان چیزی که در بانکداری دنیا میبینیم و یا قانونی که الان در اتحادیه اروپا تحت عنوان PSD2 اجرا شده و طبق آن چند سالی ست که سرویسهای بانکداری باز ارائه میدهند. در واقع در دنیای پیشرفته، بانکی وجود ندارد که با این مدل سرویسها کار نکند یا چیزی به عنوان Open API نداشته باشد. قطعا در کشور ما هم همین وضعیت پیش خواهد آمد. من فکر میکنم در این مورد، رشد فین تک ها از بسیاری از صنایع دیگر قویتر بوده و همان طور که مشهود است، یکسری از این استارتاپها آنچنان رشد کردهاند که مشابه نمونههای خارجی آنها در ایران در حال کارند؛ تصور من این است که برای فین تک ها هم، چنین اتفاقی خواهد افتاد.
زمانی که برای اولین بار فین تک ها ظهور پیدا کردند و تازه پا گرفته بودند، همه میگفتند که احتمالاً آنها رقیب بانکها هستند و با آمدن فین تک ها بانکها از بین میروند. اما واقعیت این است که موضوع ثروت و دارایی، مقولهای ست که برای مردم بسیار مهم است و آنها به این سادگی اطمینان و اعتمادی که بانکها دارند را به صورت کامل رها نکرده و یکباره به سمت بازیگران جدید نمیروند. از سوی دیگر چابکی و نوآوری که فین تک ها دارند باعث ارائه سرویسهای با کیفیتتر برای مشتریها میشود. در مجموع باید گفت، این دو بازیگر یعنی بانکها و فینتکها در نقطهای با هم به تعادل میرسند. من فکر میکنم بانکها تا چند سال آینده به عنوان زیرساخت بانکداری ظاهر میشوند و فین تک ها محصول را برای مشتری نهایی، تولید میکنند و آنها هستند که به مشتریها خدمات نهایی را ارائه میکنند. این اما به این معنی نیست که فین تک ها تمام بازار بانکها را احاطه کنند بلکه بخشی از بازار بانکها برای آنها خواهد بود و نه تمامی بازار.
بانکها چون با محدودیت بنگاهداری مواجهاند، به صورت مستقیم نمیتوانند سهامداری استارتاپها را بر عهده بگیرند و روی آنها سرمایهگذاری کنند. معمولاً این سرمایهگذاری توسط هولدینگِ زیرمجموعه بانکها یا شرکتهای سرمایهگذاریشان اتفاق میافتد
چطور میتوان از ظرفیت بانکها برای سرمایهگذاری در استارتاپها استفاده کرد؟
سرمایهگذاری در استارتاپها تا حدودی موضوع پیچدهتری است؛ چون وقتی بحث پرداخت سرمایه نقدی و گرفتن سهام مطرح میشود، بانکها چون با محدودیت بنگاهداری مواجهاند، به صورت مستقیم نمیتوانند سهامداری استارتاپها را بر عهده بگیرند و روی آنها سرمایهگذاری کنند. معمولاً این سرمایهگذاری توسط هولدینگِ زیرمجموعه بانکها یا شرکتهای سرمایهگذاریشان اتفاق میافتد و باید گفت چون خود بانکها به صورت مستقیم نمیتوانند شرکتداری کنند، به صورت مستقیم هم به بحث سرمایهگذاری روی استارتاپها ورود پیدا نمیکنند.
گفتوگو: مهرناز شهباز