بلاکچین: احتمالا باز هم زود دیر خواهد شد…

جهان مبتنی بر بلاکچین چگونه است و انسان ایرانی چه مخاطراتی در پیش دارد؟
یادداشتی از عباس عین‌علی- کارشناس تکنولوژی‌های دیجیتالی

جهانی را تصور کنید که مرزها در آن بی‌معناست. از دولت‌ها خبری نیست. سیاستمداران منقرض شده‌اند. نظام توزیع عادلانه فرصت‌های برابر ایجاد کرده. محیط زیست در حد اعلای خود ترمیم شده و سلامت انسانها بیش از پیش تضمین می‌شود. جهانی را که در آن فقط مشتی خاطره از بانک‌ها باقی مانده.

دنیایی که اقتصاد فارغ از بانک‌ها و دولت‌ها، توسط افراد جامعه معنا می‌گیرد. هیچ چیز جز توافق و نظارت جمعی مؤید نظام‌های پولی نخواهد بود. اگر بخواهید پولی را به کسی بدهید و یا از کسی بگیرید، نیاز به بانک و واسطه های مالی نخواهید داشت. شما پولتان را می‌گیرید و همگان بر این تراکنش صحه می‌گذارند.

واحد پولی از سطح ملی به سطح سازمانی و حتی شخصی تغییر خواهد کرد و سیاست‌ورزی و بازی‌های دولت‌مردان برای یکه‌تازی یک ارز و انحصار اقتصاد بی‌اثر خواهد شد. واحد پول شخصی یا شرکتی شما در تمام دنیا دارای اعتبار و قابل تبادل است. برای تبادل دو،سه کلیک لازم است، نه منتظر ماندن در صف باجه ارائه دهنده خدمات ارزی و پر کردن فرمهای گوناگون و پرداخت هزینه‌های هنگفت کارمزد بانکی.

هیچ قدرتی قادر نخواهد بود دسترسی شما به پول و دارایی‌تان را محدود کند. هیچ قلدری نمی‌تواند شما را تحریم کند. همه به یک میزان از این امکان بهره‌مند خواهند بود.

دنیای عجیب زنجیره بلوک‌ها

تا پیش از بلاکچین این شکل از اقتصاد شاید تنها رویای محال یا ایده‌ای مسخره به نظر می‌رسید.

حالا اما دستیابی به آن خیلی دور نیست. شاید اگر فقط چند تار موی دیگر ما سفید شود امکان دیدن چنین جهانی را داشته باشیم. دنیایی که با تکنولوژی بلاکچین اداره می‌شود. تکنولوژی‌ای که بر مبنای توافق و نظارت جمعی، دولت‌ها و حیاط خلوت پیرمردها را شخم زده، مشت بانک‌ها را باز کرده و جایی برای فساد و پرده‌پوشی و مصلحت و رازهای مگو باقی نگذاشته است.

زنجیره بلوک، شفاف است.  هیچ دولت، نهاد، سازمان یا ارتشی توان مقابله با آن را ندارد. چیزی است در اختیار همه و هیچکس.

بلاکچین یا زنجیره بلوک چیزی شبیه به یک دفتر کل است. دفتر کلی که کم و بیش همه آن را می‌شناسیم و معمولا تجار و کسبه با آن سر و کار دارند. اما به جای اینکه این دفتر کل در گاوصندوق باشد، در دسترس همه قرار می‌گیرد و تمام تراکنش‌ها با حفظ حریم افراد در معرض دید عموم قرار دارد. اطلاعات ثبت شده در این دفاتر که به صورت عمومی توزیع شده‌اند، غیر قابل حذف و تغییر است و اضافه شدن هر داده جدید، منوط به تایید جمعی است. از این رو تمام تراکنش‌ها قابل رصد توسط همگان است. این شفافیت بلاکچین، زمینه‌ساز فعالیت‌های واضح و قابل استناد برای هر شخص و هر سازمان است.

امروز که تجربه‌ای قطع‌شدن و اختلالات اینترنت را داریم از خودمان می‌پرسیم که پیش از این و بدون اینترنت چگونه زیسته‌ایم؟اینترنت چنان برای ما برای بدیهی و کاربردی‌ست که فقط با نبودنش به قدرت نفوذ آن پی‌می‌بریم . همین امر برای بلاکچین هم صادق خواهد بود. به زودی هم از خود خواهیم پرسید ما بدون بلاکچین چگونه زندگی می‌کردیم؟! این شاید ادعای بزرگی باشد، اما بروید و نگاهی به پدیده «بیت‌کوین» بیندازید.

ببینید این پادشاه رمزارزها چطور برای قدرتمندترین پول جهان یعنی دلار شاخ و شانه می‌کشد؛ حتما با من هم‌نظر خواهید شد! تکنولوژی قدرتمندی که با آمدنش «همه چیز» تغییر پیدا کرده و خواهد کرد.

دعوت من به تصور چنین جهانی، برای معرفی و مدح و ثنای بیت‌کوین و بلاک‌چین نیست. این جهان در آینده نزدیک ممکن خواهد بود و فراتر از آن بر ما غالب خواهد شد. چه بخواهیم چه نخواهیم…

بلاکچین زودتر از تصور ما همه‌گیر خواهد شد

بلاکچین چنین جهانی را که ظاهرا خواستنی هم هست، به زودی برای ما مهیا می‌کند اما مانند هر ابزار دیگر تیغی دولبه است. در تصویر جهان بلاکچینی، تصویر جامعه صورتبندی زیبایی دارد. چیزهایی را محقق خواهد کرد که در طی اعصار حتی آرزویش، خون به پا کرده و چه پرچم‌های سرخی از برایش سر بلند کرده‌اند.مفاهیمی مانند عدالت اجتماعی، نظام‌های اقتصادی سالم، نزدیک بودن هر چیز به ارزش واقعی خود، قوانین‌گذاری چابک بر اساس توافق جمعی، شفافیت در داده‌ها، تصمیمات، قراردادها، تراکنش‌ها، ایجاد زنجیره های ارزش باثبات، حفظ محیط زیست و …همه و همه دستاوردهای تکنولوژی‌های آینده مبتنی بر منطق بلاکچین خواهد بود.

دغدغه هویت و ملیت در عصر بلاکچین

اما انسان در این عصر چگونه انسانی است؟ آیا به همین زیبایی‌ست؟ آیا انسان فارغ از مرزها و نام و نژاد واصل و اهلیتش باید دستاویزهای تازه‌ای برای معنابخشی به خویشتن بیابد یا بسازد؟ تکلیف هویت انسان در این دنیای شیشه‌ای چه می‌شود؟ ما بابت آنچه به دست می‌آوریم چه چیزهایی را باید از دست بدهیم؟

آیا حذف مرزها و محو شدن محدودیت‌هایی که تا امروز باعث می‌شد فرهنگ‌ها و جوامع از هم دور باشند و هر کدام هویتی برای مردمانشان دست‌و پا کنند، هویت ما را خدشه‌دار خواهد کرد یا باعث تعالی آن خواهد شد؟

اصلا فرهنگ و میراث فرهنگی‌مان در این طوفان زنده خواهد ماند؟ یا اینکه نه! این سرنوشت محتوم هر جامعه و فرهنگ است که باید برای همیشه – با ماهیت و هویت امروزین خود- خداحافظی کند؟

طوفان تغییر آنقدر بزرگ و سهمگین است که مجال هیچ درنگی را نخواهد داد. اگر می‌خواهیم چیزی را حفظ کنیم باید هر چه بیشتر، سرعت و قدرت این طوفان را در نظر بیاوریم و برای بقا دست به کار شویم و مانند جدمان نوح، کشتی دیگری بسازیم.

از آنچه هویت ما را می‌سازد و به ما معنی می‌دهد توشه برداریم و به مدد آن خود و آیندگانمان را نجات دهیم. در این دنیای پیچیده که هر روز بر پیچیدگی خود می‌افزاید، قطعا انسان بیش از پیش محتاج ترجمان و معنای خود خواهد بود. فرصت‌های برابر داشته‌های ما را به چالش خواهد کشید. اگر با دست پر از این طوفان بگذریم رسالتمان را به انجام رسانده‌ایم. باید از امکانات این دنیای جدید برای حفظ هرآنچه امروز داریم کمک بگیریم.

جهان بلاکچین جهان شکوفایی فرصت‌هاست اما تهدیدات آن خاموش و بی‌سروصدا کار خودش را می‌کند. اگر از امکان این تکنولوژی برای حفظ میراث فرهنگی و هویتی‌مان بهره نگیریم از هیچ گزندی در امان نخواهیم بود. آن کس که طوفان را می‌بیند به نظاره نمی‌ایستد. باید مهیا بود و از همین حالا برای تغییرات بزرگ آماده شد. جهان بلاکچین به مراتب سریعتر از دنیای امروز خواهدبود و فرصت چاره‌جویی در آن کم است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.