موفقیت با پیروزی چه فرقی دارد؟

درس‌هایی برای کارآفرینان جوان

جان وودن مربی موفق بسکتبال در دانشگاه UCLA است. او به رکوردهایی دست یافته که تاکنون توسط شخص دیگری به دست نیامده. این مربی موفق تاکید می‌کند که موفقیت با پیروزی تفاوت دارد. جان وودن وقتی‌که قرار است درباره موفقیت و برنده شدن صحبت کند می‌گوید:

من تعریف خودم از موفقیت را دارم. فرهنگ لغات وبستر؛ موفقیت را این‌چنین تعریف کرده؛ جمع‌کردن دارایی‌های مادی، یا کسب موقعیتی قدرتمند یا معتبر، یا چیزی از این قبیل، احتمالاً دستاوردی ارزشمند. اما از نظر من این‌ها نشان‌دهنده موفقیت نیست. پس تصمیم گرفتم که چیزی از خودم بسازم. من در مزرعه کوچکی در جنوب ایندیانا بزرگ شده‌ام، جایی که پدرم تلاش می‌کرد به من و برادرانم بیاموزد که هرگز نباید تلاش کنید از فرد دیگری بهتر باشید.

سال‌ها بعد این نکته در ذهنم جرقه زد، هرگز سعی نکن از فرد دیگری بهتر باشی، بلکه همیشه از دیگران یاد بگیر. هرگز از تلاش برای اینکه بهترین کسی که می‌توانی باشی، دست برندار. به‌این‌ترتیب من تعریف خودم از موفقیت را ارائه کردم که این است؛آرامش درونی تنها به‌واسطه رضایت از خود با علم به اینکه تلاشت را کرده‌ای تا بهترین کاری را که در توانت بوده انجام دهی، به دست می‌آید.

اخبار اکوسیستم استارتاپی ایران در تلگرام آی‌چیزها دنبال کنید

فکر می‌کنم موفقیت یعنی اینکه تلاش کنید بهترین کاری را که در توان شماست انجام دهید و مشکلی را حل کنید. به‌عنوان مربی من سه قانون داشتم که در عمل به آن‌ها پایبند بودم، یکی اینکه هرگز دیر نکن. بازیکنان را ملزم کردم که باید تمیز و مرتب باشند. باور دارم که باید وقت‌شناس باشید. اما نکاتی را هم در عمل یافتم، مثل‌اینکه سروقت شروع کنیم،‌ و سروقت تمام کنیم. وقتی من در کارگاه‌های مربیگری صحبت می‌کنم، به مربی‌های جوان‌تری که در حال ورود به این حرفه هستند و احتمالاً تازه ازدواج کرده‌اند می‌گویم «تمرینات را تا دیروقت ادامه ندهید. چون با خلق‌وخوی بد به خانه می‌رسید.»

یکی از موارد دیگری که به آن پایبند بودم اینکه یک کلمه بی‌احترامی نباشد. اگر یک کلمه بی‌احترامی کنید برای همه روز از تمرین بیرون می‌روید. و نکته دیگر اینکه هرگز یک هم‌تیمی را تحقیر نکن. درنهایت من به یک هرم رسیدم، که فکر می‌کنم کمک کرد معلم بهتری باشم. در این هرم خشت‌هایی گذاشتم. در پایه هرم تلاش و اشتیاق، سخت کار کردن و لذت بردن از کاری که می‌کنید قرار دارد. درست در این بالا، ایمان و صبر.

در هر کاری که می‌کنید، باید صبور باشید. باید اعتقاد داشته باشیم پدیده‌ها آن‌گونه‌ای اتفاق می‌افتند که بهتر است اتفاق بیفتند. ما از خودمان می‌بریم و به خودمان می‌بازیم. جایزه‌های درخشان در قفسه‌های ما هرگز نمی‌توانند بازی فردا را ببرند. وقتی‌که نمی‌توانیم بهترین کار را انجام دهیم، به زبان ساده بهای امتحان را نپرداخته‌ایم. این تو و من هستیم که سرنوشت خود را می‌سازیم، این ما هستیم که دروازه‌های روبه‌جلو یا پشت سر را، می‌بندیم یا باز می‌کنیم..

این من جان وودن ، را به یاد یک جمله سه‌تایی می‌اندازد که پدرم سعی می‌کرد به ما یاد دهد. ناله نکن. شکایت نکن. بهانه نیار. برو توی میدون و سراغ هر کاری که داری می‌کنی. با بهترین توانت انجامش بده. این چیزی است که واقعاً رزش دارد. آیا شما تلاش کردید که بهترین کاری را که می‌توانستید انجام بدهید؟ نتایج چیزهایی خواهد بود که بهتر است باشد و لزوماً چیزهایی نیستند که شما می‌خواهید باشند. فقط شما هستید که می‌دانید که آیا از عهده انجام کاری که دارید برمی‌آیید یا نه.

مطالب مرتبط:
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.