در استارتاپ‌ها هم همه‌چیزمان به همه‌چیزمان می‌آید؟

مهران امیری

هرچه تلاش می‌کنیم به خود و دیگران بقبولانیم که باید راه‌های درست و آزموده‌شده در جاهای دیگر دنیا را با تکیه بر توان و اندیشه خود دنبال کنیم ناامیدتر از پیش نه به خانه نخست بلکه چند قدمی هم پس‌تر می‌رویم.

ساختن و برپا نگه‌داشتن کسب‌وکار در دنیای امروز بدون برنامه راهبردی کلان در سطح ملی و در ساختاری ناپایدار و ناروشن کاری ناممکن است. هر چند که در بالاترین سطح تصمیم‌سازی کشور بر تولید و زدودن موانع تاکید می‌شود، اما ناسازگاری فکری و اجرایی کارگزاران راه را بر هر نوع پیشرفت می‌بندد.

داستان این روزهای دنیای کسب‌وکار در این طول و عرض جغرافیایی بی شباهت به آن راننده گیج نیست که راهنمای سمت راست را می‌زند، با دستانش از پنجره سمت چپ راه را نشان می‌دهد اما هم‌چنان مستقیم حرکت می‌کند. این راننده حتی اگر سوار بر خودرویی در بهترین حالت و با مناسب‌ترین امکانات هم باشد راه به جایی درست نخواهد برد. کسب‌وکارهای ما می‌خواهند نیازهای مشتریان پیرامون خود را پاسخ دهند، بازار بزرگ هشتاد میلیونی تشنه دستیابی به انبوهی خواسته‌ها با استفاده از دانش و فناوری روز است، دولت و مجلس و سایر ارکان هم از همین‌ها می‌گویند اما هر روز حسرت دیروز را می‌خوریم.

سال‌های درازی است که در جایگاه مشتری از تولیدات خودروسازان گلایه داریم، حرکت همین چند شرکت بزرگ دور از فناوری روز در مسیری متفاوت با نیازهای مشتری را ناشی از انحصار و تکیه آنها بر دولت دانسته‌ایم، اما در دنیای کسب‌وکارهای نوپای بنا شده بر فناوری روز هم رفتاری دیگرگون نمی‌بینیم. در همین حال که خودروسازان و بسیاری از بازیگران بزرگ دنیای کار و تولید چنان بیراهه‌ای را برای کارگزاران ترسیم می‌کنند تا حتی شواری رقابت هم در خدمت آنها در می‌آید، کسب‌وکارهای نوپا اما بزرگ هم راهی جدا از خواست و رضایت مشتری را در پیش می‌گیرند. افزایش هزینه خدمات در پلتفرم‌های مختلف، پشتیبانی ضعیف خرده‌فروشی‌های آنلاین، گریز از مسئولیت شرکت رتبه نخست خدمات ابری و . . . نمونه‌های روشنی از همین بیراهه رفتن است.

از طرفی مدافعان کارگران با افزایش بیش از ۳۰ درصدی حقوق کارگر به نام حمایت از آنها موافقت می‌کنند، اما از یاد برده‌اند که این حقوق افزایش یافته را باید صاحب کسب‌وکار تامین و پرداخت کند و در حالی‌که ورود به سال نو چشم‌اندازی از افزایش درآمد ندارد، یک راه تامین حقوق دستور داده شده کاهش و اخراج کارکنان است.

در ادامه اگر آن کسب‌وکار زیر آوارهای خودساخته دوام نیاورده و تعطیل شود دست‌آویزی برای مطالبه حقوق کارگران اخراجی نیست و اگر هم تعطیل نشود، شاهد تجمعات و اعتراض مطالبه حقوق و تلاش دلسوزانه کراگزاران دولتی برای رفع مشکل خواهیم بود. در این بین مشتری هم‌چنان موجودیتی فراموش شده است اگر صدایی هم داشته باشد.

به بیان روشن‌تر دنیای کسب‌وکارهای نوپای ما هم تفاوت چشمگیری با سایر بخش‌های ندارد. همان اندیشه و روش در اینجا هم حاکم است و بزرگترین مشکل نداشتن نگاه کلان و فراگیر است که راهکارهای قانونی و اجرایی را نه تنها بی‌اثر بلکه خودویرانگر می‌سازد. در این نخستین روزهای سال نو در حالی‌که مشتاق تولید و مانع‌زدایی هستیم، بر خود و دیگران هم نهیب بزنیم که کسب‌وکارها از سنتی تا نوپا هر روز بیشتر در مرداب خودساخته دشواری‌ها فرو می‌روند و ما راهنمای راست را می‌زنیم، راه چپ را نشان می‌دهیم و هم‌چنان می‌خواهیم راه قبلی را برویم در حالی‌که تقریبا متوقف شده‌ایم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.