سال‌ها را نمی‌توان از هم تفکیک کرد

تحلیل اکوسیتم استارتاپی ایران در سه سال، از زبان حمیده حبیبی متخصص تامین مالی جمعی و مشاور توسعه کسب‌وکار

من عقیده دارم که سال‌ها را نمی‌توان خیلی از هم تفکیک کرد و اتفاقات از هر سال به سال بعد تغییر ناگهانی نخواهند داشت.

ما در سال 96 در اکوسیستم استارتاپی‌ ایران اتفاقاتی داشتیم که خیلی‌ها ناگهان با موجی روبه‌رو شده و در این حوزه شروع به فعالیت کردند؛ کو ورکینگ‌ها بیشتر معرفی شد، وی‌سی‌ها با اعداد کوچک ولی بیشتر ورود کردند، خیلی‌ها تیم‌سازی کردند و … در همان سال، عده‌ای هم دنبال این بودند که حول زنجیره‌های خاصی مثل دیجیتال مارکتنیگ یا گردشگری و یا هر شاخه‌ دیگری که این قابلیت را داشت که حول آن یک هاب تشکیل شود، در آن زنجیره‌ها شروع به کار و فعالیت کردند؛ از نوع اکتساب، شرکت‌سازی و یا تیم‌سازی

نتیجه‌ سال 96 برای اکوسیستم ما این بود که جمعیت زیادی از آدم‌هایی که به هر دلیلی، ولی با شوق و انگیزه زیاد همدیگر را پیدا کرده بودند، همراه هم وارد سال 97 شدند. ولی در عمل چیزی که اواخر سال 96 اتفاق افتاد، این بود که همه در اکوسیستم استارتاپی ، دچار یک مسئله خاص یا اختلاف شدند؛ برای مثال برخی سرمایه‌شان قطع شده بود و برخی متوجه شدند تمایلی ندارند که در گروه یا حوزه‌ای که کار می‌کنند، نمی‌خواهند ادامه دهند و از این قبیل موارد؛ البته این مورد اصلا به صورت پررنگ نشان داده نشد.

 

سالی پر ازمشکلات اقتصادی و اختلافات

اگر بخواهم سال 97 را بررسی کنم، به عقیده من در سال 97، ما خیلی زود با حجم زیادی از اختلافات کوچک مثل مشکلات داخلی تیم‌ها، تیم و سرمایه‌گذار یا سرمایه‌گذارها با هم، روبه‌رو شدیم؛ البته در اصل شرایط به این صورت بود که با چنین وضعیتی وارد سال 97 شده بودیم و زودتر از اینکه بخواهیم در مورد آنها با هم صحبت کنیم، مشکلات اقتصادی و بالا رفتن ارز و نوسانات شدید با سرعت وارد شد و همه را درگیر خود کرد؛ درست است که پیش‌بینی‌ها گفته بود در سال 97 چنین اتفاقاتی برای اقتصاد کشور در راه است ولی این مشکلات و نوسانات خیلی زودتر از پیش‌بینی‌ها و عملا از اردیبهشت ماه شروع شد. بنابراین خیلی فرصت نشد تا به اختلافات موجود پرداخته شود. در نهایت ما در اکوسیستم استارتاپی‌ مان تیم‌هایی داشتیم که سرمایه گیرشان نیامده بود یا کوفاندرهایی که از هم جدا شده بودند و یا تیم‌هایی که منحل شده بودند و اصلا حرفی نمی‌زدند و …

پس یک سری اختلافات از سال 96 به سال 97 انتقال پیدا کرده بود که در ذیل سایه گرانی‌ها، تورم، بالا رفتن ارز و کم صبری سرمایه‌گذار قایم شدند و نهایتا هر طرف نگاه می‌کردیم چیزی که دیده می‌شد این بود که یا سرمایه‌گذار نمی‌خواست پول بدهد پس سرمایه‌گذاریش را قطع کرده، یا سرمایه ‌گذار تشخیص داده این ایده خوب نیست پس سرمایه‌گذاری را قطع کرده، و یا سرمایه‌گذار تشخیص داده این آدم به درد این کار نمی‌خورد پس به او تنزل داده و یا اصلا آن شخص را از کار بیرون کرده.

 

قرار گرفتن تمام موارد تحت‌الشعاع سرمایه و پول

در نهایت وضعیت به شکلی شد که تمامی این موارد تحت شعاع تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار و حتی حول محوریت پول و سرمایه رفت تا جایی که اواخر سال 97 ما افرادی را داشتیم که اعتراض می‌کردند که این اکوسیستم، اکوسیستم سرمایه نیست، بلکه سرمایه هم بخشی از اکوسیستم استارتاپی است مانند تمام بخش‌های دیگر مثل مشاور، منتور، تیم، ایده، بازار، دولت و مثل همه بخش‌هایی که در یک اکوسیستم استارتاپی نقش خود را دارند و باید بازی کنند. تا جایی که در اواخر سال، افرادی گفتند ما کمپینی با این هدف درست می‌کنیم که اگر یک تیم سرمایه نداشت و جذب نکرد باید چه کار کند و چجوری خودش را زنده نگه دارد.

 

سال رونمایی از واقعیات و اختلافات

به عقیده من یکی از دلایلی که ما در سال‌های قبل روی این اختلافات و این دست مسائل کار نکردیم این بود که انگیزه و اشتیاق در اکوسیستم استارتاپی ما زیاد بود؛ ولی در سال 97، مسائلی مانند افزایش دلار، اجتناب سرمایه‌گذاران و کم کردن سرمایه‌گذاری در اکوسیستم باعث شد از یک سری واقعیت‌ها، اختلافات و موارد حقوقی در اکوسیستم استارتاپی ایران رونمایی شود و به چشم آید که قبل از این خیلی مورد توجه نبودند.

 

کمیابی ایده‌های نوآورانه و های‌تک

نظر شخصی من این است که ما در سال 97 کلا آدمی ندیدیم که از ایده‌های خیلی های‌تک و رویایی صحبت کند که بگوییم 5 سال یا 10 سال آینده ممکن است اینها به پول برسند. ما در سال گذشته بیشتر راجع به ایده‌هایی صحبت کردیم که خیلی به پول نزدیک باشند مثل تحویل غذا یا بلیت فروشی آنلاین؛ که خیلی هم نمی‌توان گفت این ایده‌ها یا کسب‌وکارها نوآورانه هستند. اینها شاید تنها تلفیقی از فناوری با یک نیاز قبلی بوده و اکثرا چیزی هم که می‌بینیم در همین حد بوده و به همین اندازه هم سرمایه رویشان پیاده شده و رشد کردند. در واقع در سالی که گذشت، ما خیلی نتوانستیم ایده‌هایی که مثلا 3 یا 4 سال پیش می‌دیدیم و فکر می‌کردیم که خیلی های‌تک هستند و دوستشان داشتیم را ببینیم. ایده‌هایی که خیلی دوست‌داشتنی بودند ولی احتمالا زمان رسیدن به پول برای آنها نسبتا طولانی بود. به نظر من این نظریه و احتمال کمی قوی‌تر هم می‌شود که ما بازهم از ایده‌هایی که ممکن است خیلی دوستشان داشته باشیم و خیلی بشر دوستانه یا انسان دوستانه باشند یا تاثیری در طولانی مدت بگذارند باید کمی فاصله بگیریم.

 

سال برگزاری رویدادهای زیاد و با حجم بالا

نکته دیگری هم که در سال 97 داشتیم به نظر می‌رسد همینطور که سرمایه‌گذاری کمتر شده و شرکت‌های مدیوم و روبه متوسط ها و رو به پایین در جذب سرمایه دچار سختی شدند، داستانی که دارد پیش می‌آید این است که به جای اینکه بخواهیم راجع به مسائل موجود یا رشدها در اکوسیستم صحبت شود یا اقداماتی انجام شود، بیشتر به این سمت حرکت شد که اکوسیستم استارتاپی ما و اتفاقاتش حول محور برگزاری رویدادها افتاد. یعنی در واقع رویدادهای بسیار زیاد و با رشد بالایی نسبت به گذشته در اکوسیستم شکل گرفت. اکثرا هم این رویدادها با بودجه‌های پارک‌های علم‌وفناوری و مراکز رشد برگزار شد که نشان می‌دهد این مراکز یکی از راه‌های ترویج فرهنگ اکوسیستم استارتاپی را در برگزاری رویداد و استارتاپ‌ویکند و درگیر کردن مردم با این شیوه‌ها دیدند.

 

تکرار اتفاقات به صورت واقعی‌تر و در شرایط سخت‌تر

و اما پیش‌بینی من در مورد سال جاری هم به این صورت است که تمامی اتفاقات سال 97 را بازهم به صورت واقعی‌تر خواهیم داشت چون شرایط سخت‌تری نسبت به سال گذشته خواهیم داشت. من فکر می‌کنم سال 98 اگر با همین شرایط پیش برود، احتمالا اکوسیستم بیشتر در حوزه‌های محتوا، آموزش و رویداد بیشتر فعال خواهد بود آنهم به این دلیل که بگوییم اکوسیستم استارتاپی ما هنوز زنده است و احتمالا باز هم کمتر ایده‌های دوست‌داشتنی و های‌تکی را خواهیم دید که مثلا قرار است 10 سال یا 5 سال آینده به نقطه‌ای برسد.

 

نیاز به ایده‌های نزدیک به بازار و احتیاجات روزمره مردم

پس ما به ایده‌هایی نیاز داریم که خیلی خیلی به بازار و نیاز مردم در زندگی و فعالیت‌های روزمره نزدیک باشد؛ مثل حمل‌ونقل، تحویل غذا و … که البته همین‌ها هم سرنوشت قطعی نخواهند داشت، به این خاطر که ممکن است شرایط به صورتی پیش‌برود که همین‌ها هم جزو سرویس‌های لوکس به حساب آیند و مردم به صورت کامل آنها را از سبدشان حذف کنند.

 

سال سختی که باید از آن عبور کرد و متوقف نشد

هیچ‌کس نمی‌داند که واقعا چه اتفاقی خواهد افتاد، با این حال دوست دارم هر چقدر هم که سخت باشد، در سال 98 امیدوار باشیم. حتی خود من تصمیم گرفتم امسال یکی از ایده‌هایی که دوست دارم که اتفاقا از همان ایده‌های دوست‌داشتنی است که زود به بازار نخواهد رسید را انتخاب و مجددا راه‌اندازی کنم. اگر قرار باشد وضعیت به همین صورت پیش رود و پیش‌بینی‌های بدبینانه درست باشند ترجیح می‌دهم که گرفتارش نشویم و فکر کنیم که سال سختی پیش‌‌رویمان است که باید از آن عبور کنیم و نباید در آن متوقف شویم.

من امیدوارم تیم‌های استارتاپی هم همینطور فکر کنند و شرایط اکوسیستم استارتاپی ما هم به صورتی شود که هر فرد در هر نقشی که دارد مانند دولت، سرمایه‌گذار، شتابدهنده، فضای کار اشتراکی و … همه تمام پتانسیلشان را وسط بگذارند و استارتاپ‌ها هم منطقی و خوب از آنها استفاده کنند و به نتیجه برسند و اگر یک مورد کارکرد خوبی نداشت، برای ما به این معنا نباشد که ما هم نمی‌توانیم کار کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.