بورس معاملات فیوچرز را راهاندازی کند
گفتگو با محمد قاسمی، مدیرعامل سوشیانت
این گفتگو در رویداد BlockDays انجام شده است.این رویداد به همت جمعی از فعالان صنفی و بنیانگذاران کسبوکارهای این حوزه به شکل یک دورهمی یک ساعته صمیمی و با رویکرد بررسی چالشهای پیش رو در اسفندماه 99 برگزار شد.
درابتدا تقاضا دارم خودتان را به اختصار برایمان معرفی کنید.
محمد قاسمی هستم، مدیرعامل شرکت توسعه فناوری سوشیانت. شرکت ما در حوزه تکنولوژی بازار مالی فعالیت میکند.
کمی بیشتر از شرکت سوشیانت و فعالیتهای آن توضیح دهید. برایمان بگویید اسم سوشیانت از کجا آمده است؟ چندی پیش مقالهای خواندم که از شما به عنوان « مرد آنلاین بازار سرمایه» یاد کرده بود. وجه تسمیه این عنوان چیست؟ آیا حقیقت دارد که شما «از زیرپله» شروع کردهاید؟ و یا تنها برای تشریح وضعیت و دشواریهای مسیرتان از این مثال استفاده میکنید؟
بحث آنلاین فیدینگ در بازار بورس ایران در سال ۸۸ شروع شد. درابتدا قصد دارم بک گراندی ارائه بدهم در این رابطه که بازار بورس ما چطور به اینجا رسید؟ شاید این تاریخچه کمک کند تا بک پُن بازار بورس را از نظر تکنولوژی کمی بهتر بشناسیم. در سال ۸۲ که من وارد بازار سرمایه شدم، کار اصلیام توسعه سیستمهای مالی و تکنولوژیک بازار بود. تا سال ۸۳ خریدوفروش سهام یا به صورت حضوری بود و یا به صورت تلفنی و الکترونیک نقش چندانی در این زمینه نداشت. در آن زمان کار ما خرید و فروش آفلاین سهام بود. مشتری میتوانست از طریق اینترنت سفارش بدهد و معاملهگر سفارش او را انجام داده و به صورت الکترونیکی به او اطلاع دهد. این اتفاق خود تغییر بزرگی در بازار بود.
در سال ۸۷ سامانه معاملاتی بورس تهران عوض شد و این امکان به وجود آمد که بتوانیم سامانه معاملاتی مشتریان را آنلاین کنیم. ما این پیشنهاد را به سازمان بورس دادیم و شرکتهای مختلف، ازجمله شرکتی که من در آن فعال بودم شرایط آن را فراهم کرده و درنهایت بازار بورس به شکل فعلیاش درآمد. به این صورت که مشتری میتواند خودش در بورس ثبتنام کند و همانند سیستمی که از گذشته در بازارهای مالی کشورهای پیشرفته وجود داشت، معاملات سهام را به صورت آنلاین انجام دهد.
در این مسیر شما را اذیت نکردند؟ از این جهت عرض می کنم که کار رگولاتور همیشه این بوده است که موانعی در مسیر ایجاد کند. کمااینکه به تازگی هم صحبت از بستن صرافیها شده بود.
در رابطه با مسئله رمزارزها در حال حاضر مقداری حساسیت وجود دارد. در زمینه آنلاین فیدینگ در بازار بورس هم در ابتدا همین حساسیت وجود داشت. در آن زمان حتی اجازه نمیدادند که بازار به شکل آنلاین دربیاید. بهانه شان این بود که ممکن است ویروس وارد بازار معاملات شود و قصد داشتند مدیران آن زمان را با این بهانه منصرف کنند. در زمینه قوانین و مقررات هم موانع زیادی ایجاد کردند. حرفشان این بود که ابتدا باید قوانین تصویب شوند. با این حال من به واسطه شرکتی که در آن کار میکردم و ارتباط خوبی که با بازار بورس داشتم کارم را انجام دادم و قوانین بعد از انجام کار وضع شدند. این یک قاعده است که همیشه کار نوآورانه یک پله از رگولاتور جلوتر باشد.
یعنی ابتدا کار انجام میشود، سپس آنها خودشان را با کار تطبیق میدهند؟
تا جایی که من تحقیق کرده و میدانم، در حوزه بازار مالی کار نوآورانهای را نمیتوان سراغ گرفت که قوانین آن، قبل از انجام کار تنظیم و تصویب شده باشند. در همه دنیا اوضاع به همین قرار است. معمولاً بعد از انجام کار، رگلاتور تازه میفهمد که محدوده (scope ) کار تا کجاست و بر همین اساس قوانین را تنظیم میکند.
همانطور که میدانید خیلی از تکنولوژیهای مالی وجود دارند که هنوز در ایران به آنها دسترسی نداریم. چه در زمینه رمزارزها و چه در زمینه بورس. آیا برنامهای برای ورود این تکنولوژیها به ایران دارید و یا با این اقدام مخالف هستید؟
درابتدا بهتر است یک بک پن از تکنولوژی مالی بگوییم. باید دید درحال حاضر در بازار رمزارزهای ایران و یا در حوزه تکنولوژی بلاکچین در ایران، هم در زمینه trade (داد و ستد) و هم از نظر investing (سرمایهگذاری) چه اتفاقی میتواند رخ بدهد؟ درحقیقت بازارهای مالی شبیه به همدیگر هستند و از نظر ساختاری تفاوت زیادی با هم ندارند. وقتی آنلاین فیلدینگ راه افتاد، اولین امکانی که با خود آورد این بود که مردم میتوانستند خودشان به سرعت trade بکنند. در مرحله بعد استارتاپهایی به میدان آمدند که در حوزههای مربوط به الگوریتم کار کردند و الگوریتم فیدینگ وارد بازار شد. همه این اتفاقات به عمیقترشدن بازار منجر شدند. هرچند این را هم اضافه کنم که در حال حاضر الگوریتم فیدینگ را ممنوع کردهاند.
مثل اینکه سر این مسئله با شما برخورد هم کرده بودند؟
اصلا مزه کارهای نوآورانه به همین است! همانطور که گفتم الگوریتم فیدینگ سه سال کار کرد و شرکت سوشیانت اولین شرکتی بود که مجوز آن را دریافت کرد. اگر بخواهم ترجمه سادهای از الگوریتم ارائه کنم الگوریتم به این شکل است که ما منطق را به ماشین میدهیم و آن ماشین در چند حوزه شروع به کار میکند. حوزهای که ما در آن فعالیت میکردیم، predication نبود بلکه execution بود. یعنی در رابطه با مارکت making (ساخت) یا execute (اجرا) سفارشات مشتریان بزرگ را در بازار انجام بدهد. همانطور که میدانید بازار کریپتو مثل بازار بورس ایران صف دارد و صف، ذات بازار را دچار تغییر میکند. شاید در بازار فارکس و… این موضوع به این شکل وجود نداشته باشد اما چون در بازار بورس ما وجود داشت اجرای سفارشات خیلی بزرگ را در زمینه خرید و فروش، دچار یکسری از مشکلات میکرد که آن را با کمک الگوریتم حل کردیم. بعد از الگوریتم به سراغ روبوادوایزینگ یا سوشال فیدینگ رفتیم. اتفاقاً اولین سوشال فیدینگ ایران را هم ما تأسیس کردیم و اتفاقاً رشد خیلی خوبی هم داشت. ولی درحالحاضر فیلتر است. میخواهم بگویم اتفاقات و موانعی که به آن اشاره کردید منحصر به بازار رمزارزها نیست و بهطورکلی درباره بازارهای مالی حساسیت بسیار بالایی از سمت قانونگذار وجود دارد.
از طرف دیگر باید نگرانیهای قانونگذار را هم درک کرد. به هرحال موضوع مالی حساسیتهای خودش را دارد. قانونگذار دوست ندارد بعداً کسی پلاکارد دستش بگیرد و بگوید پول من را بردهاند. باید سعی کرد از راه صحبتکردن ومذاکره قانونگذار را قانع کرده و او را با خودمان همراه کنیم.
امسال یک ری برند (rebrand ) انجام دادید. دلیل آن چه بود؟ آیا قصد انجام پروژه جدیدی را دارید؟ بهطورکلی بر روی پروژههایی که به تکنولوژی مالی مربوط میشوند سرمایهگذاری هم میکنید؟
بله، چند هفته قبل یک ری برند rebrand)) انجام دادیم و چند روز پیش از آن رونمایی کردیم. چراکه در این سالها مقداری دی.ان.ای سوشیانت را عوض کردهایم. هفتسال از تأسیس شرکت سوشیانت و از زمانی که من founder (بنیانگذار) شرکت هستم میگذرد. از سال ۹۲ تا الان فرارو نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتهایم. در سال ۹۴ جوینت فنچر (15:55) با شرکت فارابی صورت گرفت و پلتفرم «فارابی3» ساخته شد. این تلاقی منجر به این شد که شرکت فارابی به یکی از سه کارگذار اصلی کشور هم از نظر تکنولوژی، هم فاینانس (finance) و هم مارکتینگ تبدیل شود و این اتفاق یکی از اتفاقات خوب زندگی من بود.
از سال ۹۵ هم بر روی گسترش استارتاپها در حوزه فین تک (Financial technology ) تمرکز کردیم و درنتیجه این تلاشها موفق شدیم اولین شرکت الگوریتمی ایران را تأسیس کنیم. شرکت «مانو» محصول این شرکت است. همچنین به حوزه شتابدهنده وارد شدیم و اولینaccelerator (شتابدهنده) حوزه فینتک کپتال مارکت را در دانشکده شهید بهشتی با عنوان «شتابدهنده فارابی» تأسیس کردیم.
پروژه خوبی هم از آن به دست آمد؟
بله، «صدتحلیل» و «زیوال» ازجمله این استارتاپها هستند. برند« استلار» یکی دیگر از استارتاپهای حوزه مدیریت سرمایه است که از دستاوردهای فعالیت ما در این حوزه محسوب میشود.
زمانی که به عنوان منتور (Mentor ) در شتابدهنده فعالیت میکردم، شاهد بودم که در حوزه تکنولوژی استعدادهای زیادی در کشورمان وجود دارد، ولی متأسفانه زیرساختهای آن فراهم نیست. ازدید من قانونگذاری کوچکترین زیرساخت در این زمینه است. سرمایهگذاری و مارکت، به عنوان اولین و دومین زیرساختهای مهم برای استارتاپها مطرح هستند. به دلیل تورم شدید، تأمین منابع مالی در ایران بسیار گرانقیمت است. زیرا در این شرایط خیلی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند بهجای سرمایهگذاری برروی یک پروژه و یا یک تیم، بازارهای دیگری را انتخاب کنند. همیشه ذهن من درگیر این مسئله بود و از خود میپرسیدم که چطور میتوان هم تأمین مالی داخل را متنوع کنیم و هم بتوانیم سرمایه خارجی جذب کنیم تا این مشکل برطرف شود؟
اواخر سال گذشته بود که دو استارتاپ دیگر را در زمینه کیف پول و پرداختیار invest کردیم و یکی دیگر هم در حوزه asset Management که «سودینو» است. ری برند (rebrand) بیشتر به این دلیل ایجاد شد که هلدینگ (Holding) را برساند.
دررابطه با موضوع تأمین مالی و سختیهای این حوزه که به آن اشاره کردید، در حوزه تکنولوژی مالی کاری هم برای رفع این سختیها انجام دادهاید یا تنها میدانید که این مشکلات وجود دارند و باید حل شوند؟
مشکل که به خودی خود حل نمیشود. حتماً باید راهکاری برای آن در نظر گرفت. راه درست تأمین مالی در دنیا کراود فایندینگ (Crowdfunding) است. در ایران بورس و فرابورس لاینی را راهاندازی کردهاند که ممکن است چندان لاین بهروزی نباشد. من فکر میکنم مدلی که در بلاکچین برای تأمین مالی در نظر گرفته شده است میتواند به جذب مالی استارتاپها کمک کند تا پروژههایشان را جلو ببرند. من فکر میکنم این نوع تأمین مالی مدل بسیار خوبی است.
همانطور که میدانید بانکمرکزی به شدت با این عقیده شما مخالف و آن را ممنوع کرده است. آیا خود شما هم در این زمینه برنامهای برای عملیاتیکردن دارید؟
درمورد دخالت بانک مرکزی باید بگویم که قاعدتاً در این مباحث بورس باید نظر بدهد، نه بانک مرکزی. وقتی حوزهها با هم قاطی میشوند مشکلاتی از این قبیل پیش میآید. بانک مرکزی باید در حوزه پی منت (payment) و یا تولید پول نظر بدهد، و اظهارنظر در حوزه تأمین مالی جزو کارکرد بورس است. من فکر میکنم در ایران بیشازاندازه وزنه را به سمت قانونگذار (regulator) بردهایم و بیشتر مشکلات از این ناشی میشود که آنها اصلاً سررشتهای در این مسائل ندارند. زیرا دی.ان.ای بانک مرکزی در سرتاسر دنیا برای حفاظت از پول ملیکشورها تشکیل میشود نه برای تأمین مالی.
بحثی که در اینجا پیش میآید این است که این تأمین مالی، درواقع یک مقدار خلق پول هم هست. شاید مسئله این است که خودشان هم تاحدودی نمیدانند چه کسی باید برای این موضوع جوابگو باشد؟ زیرا آن توکن یا کوینی که ایجاد میشود قرار است تبدیل به ارزی شود برای تبادلات در داخل آن شبکه.
البته این مسئله به جنس توکن برمیگردد. توکنهایی که از جنس یوتیریتی یا سکیوریتی باشند خلق پول محسوب نمیشوند. (22:5 ) یعنی اگر به عنوان ابزار پرداخت نباشند قاعدتاً بانک مرکزی نباید با آنها مشکلی داشته باشد.
خود شما برنامهای در این زمینه ندارید؟
راستش هلدینگ سوشیانت دارد کاری در حوزه بلاکچین انجام میدهد. چند سالی بود که ما R&D میکردیم، امسال آن را توسعه دادیم و در سال آینده از آن رونمایی خواهیم کرد.
فکر میکنم دو،سه سال پیش بود که شما و آقای میزانی به دنبال ایجاد صندوقهای ای.تی.اف در ایران بودید. آیا به نتیجهای رسیدید؟
در حال حاضر بحث کریپتوها در بازار ما داغ است. مؤثرترین ابزارهایی که در دنیا (بیشتر از جنبه بازار مالی و ابزارسازی مدنظرم است، نه از جنبههای فنی) ایجاد شد، یکی ETPیا ATFهایی بود که مختص رمزارزها بود و آقای میزانی هم اولین ETPدنیا را در کشور سوئیس تأسیس کرد. ابزار دیگر هم معاملات آتی ( (Trading Futures بود که در دنیا انجام میشد. ما این دو ابزار را دو سال قبل به بورس پیشنهاد دادیم. در طی جلساتی که با هیأت مدیره سازمان بورس و فرابورس تشکیل شد، متأسفانه دوستان اجازه ندادند این اتفاق در ایران بیفتد و به همین دلیل آقای میزانی مجبور شدند این کار را در خارج از ایران انجام دهند. قطعاً اگر این کار انجام شود، هم به تنوع ابزار و هم به کنترل ریسک کمک میکند. خیلی از مردمی که قصد دارند در کریپتوها سرمایهگذاری کنند یا بیتکوین بخرند با ریسکهایی روبرو هستند. درنتیجه از آنجایی که خرید، اهزار هویت و نگهداری این دارایی به تخصص نیاز دارد، ترجیحشان اینست که صندوق آن را خریداری کنند. یک یونیت صندوق میگیرند و به این ترتیب هم در اکوسیستم بازار مالی سنتی راحتتر هستند و هم امنیت خاطر بیشتری دارند. ما نتوانستیم از این ابزار در ایران استفاده کنیم و درنتیجه با مشکلات متعددی روبرو هستیم. نگرانی مردم از اینکه ضرر کنند و یا کلاهبرداری صورت بگیرد، به این دلیل است که ما راهکارهای جایگزین را انجام ندادهایم تا مردم بدون نگرانی وارد بازار بورس شوند.
همین الان این بحث مطرح است که اگر بورس بسته شود معاملات زیرزمینی میشود. نظرتان در مورد مارجین Margin)) و فیوچر (Future)چیست؟ فکر میکنید اینها در ایران قابل هضم هستند؟
الان نمیشود با قطعیت دراینباره اظهارنظر کرد و گفت که قابل هضم هستند یا نه. باید انجام شود تا دید نتیجه کار چیست؟ چارهای نداریم جز اینکه بالاخره آنها را راهاندازی کنیم. خیلیها بهخاطر مارجین فیدنگ در اکسچنجهای ( exchange ) بینالمللی کار میکنند. اگر ما فیوچر را هم بخواهیم راهاندازی کنیم، قاعدهاش این است که خود بورس باید آن را راه بیندازد. به غیر از اکسچنجهایی (exchange ) که میتواند این کار را انجام بدهند، خیلی از بورسهای معتبر دنیا این کار را کردهاند. من فکر میکنم یکی از ابزارهایی است که هم تنوع ابزار به بازار مالیمان میدهد و هم اینکه ریسک سرمایه گذاریهای مردم را کاهش میدهد.
البته درکنار همه مزایایی که این ابزارها دارند، ایرادهایی را هم به آنها وارد میدانند. برای مثال جامعه بلاکچین، چه در داخل و چه در خارج از ایران با این موضوع مخالف هستند. زیرا معتقدند رمزارزی که پراویتکی آن در دست شما نیست، متعلق به شما نیست.
من از جنبهtrade میگویم. زمانی شما از فلسفه تکنولوژی صحبت میکنید و زمانی ازدید سرمایه گذاری و معاملاتی. منِ سرمایهگذار یک کلاس دارایی میبینم که در کنار کلاس دارای دیگر قابل trade است. درواقع ما بر روی این نیاز مشتریها تمرکز داریم.
البته مسئله دیگری هم در ایران و هم در خارج از ایران وجود دارد و خیلی از افراد دررابطه با اینکه نگهداری رمزارزشان در کدام کیف پول و به شکلی باشد با مشکل روبرو هستند. ولی در هر صورت جامعه بلاکچین با اجرای این موضوع به شدت مخالف است.
در یک سال گذشته چه اتفاق جدیدی افتاد ؟ آیا توانستید صحبتی انجام داده و به نتیجه ای برسید؟
دررابطه با این موضوع که گفتید انجمن (community) با کپتال مارکت مشکل دارد، باید بگویم که اتفاقاً کاری که ما میخواهیم انجام بدهیم، درواقع نزدیک کردن این دوتا بازار به همدیگر است. این کار در دنیا هم انجام شده است. وقتی میتوانیم از ظرفیتهای همدیگر کمک بگیریم چرا باید مخالفت کنیم؟
استفاده ببریم و استفاده برسانیم! من فکر میکنم این نکته مهمی است.
همانطور که میدانید، در یک سال گذشته بازار بورس بازار خوبی بود و ما درگیر این بازار بودیم. درکنار آن سعی کردیم اینفراساکشن را بالا بیاوریم و درحال انجام تستهای آن بودیم. اتفاقاً آخرین تست آن هم دیشب انجام شد و انشالله، در سال آینده (1400) این محصول را وارد بازار خواهیم کرد.
در بحث قانونگذاری اقدام خاصی انجام ندادیم. سازمان بورس در یک سال اخیر به قدری درگیری داشت که خیلی نمیشد با آن وارد این بحثها شد.
به غیر از مارجین و فیوچر چه ابزارهای مالی دیگری هستند که فکر میکنید بتوانیم آنها را در داخل ایران داشته باشیم؟
به نظر من هرکجا باید کانسپت خودش را داشته باشد و ببیند چطور میتواند از آن بهره ببرد. در ایران با مسائلی مواجهیم که ممکن است در دنیا به این شکل وجود نداشته باشند. ازجمله مشکلاتی که در ایران با آن روبرو هستیم مشکل تأمین مالی و جذب سرمایه است. یکی دیگر از مشکلات ما این است که بازارهای ما بینالمللی نیستند و به این راحتی هم نمیتوانند بینالمللی شوند. برای گسترش پروژههایمان میتوانیم بین این دو بازار پگی انجام بدهیم تا بتوانیم راحتتر جذب سرمایه کنیم .
منظورتان جذب سرمایه از خارج از ایران است برای پیشبردن پروژههایی که در داخل ایران راهاندازی شدهاند؟
بله.
خود شما در این راستا برنامهای دارید؟ آیا پروژهای در دست دارید که قصد داشته باشید منابع مالی آن را از خارج تأمین کنید؟
بله. ولی اجازه بدهید فعلاً آن را با انجمن( community) عنوان نکنم تا زمانی که بخشی از کار به انجام رسیده باشد. حدود سه سال قبل، در مورد اکسچنجها با معاون بانک مرکزی جلسهای داشتیم و حتی پیشنویسی را هم در زمینه رگولیشن تهیه کردیم. اگر این اتفاق نمی افتاد و به اکسچنجها اهمیت داده نمیشد، دوباره درمورد آن بحث نمیکردند. منظورم این است که محصول باید بیرون بیاید و بعد در مورد آن صحبت کنیم. اگر الان در مورد آن صحبت کنم ممکن است در ذهن دیگران درمورد آن اتفاقنظر وجود نداشته باشد.
در زمینه تکنولوژیهای مالی کشور در سال آینده (۱۴۰۰) فکر میکنید گشایشی وجود دارد و اوضاع بهتر از این خواهد شد؟
تجربه من میگوید اوضاع به این شکل نمیتواند ادامه پیدا کند. باید یک همزیستی مسالمتآمیز شکل بگیرد. قدری خوشبینانه است ولی من فکر میکنم این اتفاق در سال آینده خواهد افتاد. عاقلانهترین شکل آن همین است و نتیجه این همزیستی مسالمتآمیز هم به نفع اکوسیستم و هم به نفع رگلاتور خواهد بود.
سوال دیگری ندارم. امیدوارم درسال آینده صنعت بلاکچن ،همانطور که تا به الان خیلی خوب عمل کرده است، بتواند درخششی هم در دنیا داشته باشد. ما پتانسیل آن را داریم که در زمینه تکنولوژی و بحثهای مالی، در ایران حرفهای زیادی بزنیم که در دنیا هم مطرح باشند و به عنوان دسپراکتیسها به آن رجوع شود.